فکرت را هضم کن!
به گزارش مجله سرگرمی، برای اینکه بتوانید مسائل روان شناختی پرخوری تان را حل کنید، هم باید باورهای خودتان را اصلاح کنید و هم مسائل استرس آور را حل کنیدتست هفته پیش را زدید؟ دستتان آمد که چطور سبک زندگی می توان روی بالاتر رفتن عدد ترازوی دیجیتالی آشپزخانه تان اثر بگذارد؟ درباره سبک زندگی توی همان جدول تفسیر تست به میزان کافی حرف زدیم.

فکرت را هضم کن!
نویسنده: سعید بی احتیاج
برای اینکه بتوانید مسائل روان شناختی پرخوری تان را حل کنید، هم باید باورهای خودتان را اصلاح کنید و هم مسائل استرس آور را حل کنید
تست هفته پیش را زدید؟ دستتان آمد که چطور سبک زندگی می توان روی بالاتر رفتن عدد ترازوی دیجیتالی آشپزخانه تان اثر بگذارد؟ درباره سبک زندگی توی همان جدول تفسیر تست به میزان کافی حرف زدیم. اما دو تا از موردهای روان شناختی دیکر هم می توانند روی اضافه وزن تاثیر بگذارند؛ اول، باورهای زیربنایی درباره خوردن و دوم، مسائل روان شناختی ای که به واسطه استرسی که وارد می نمایند باعث می شوند فرد بیشتر بخورد. روان شناسان کاهش وزن معتقدند که اگر ین باورهای نادرستی که پرخورها در خصوص رفتارهای مربوط به خوردن دارند اصلاح نگردد و مسائل استرس آور زندگی شان حل نگردد، تمام رژیم های غذایی بی فایده اند. این شماره را گذاشته ایم برای اینکه درباره این باورها و مسائل حرف بزنیم و راه چاره هایشان را هم برایتان ردیف کنیم؛ این شما و این هم راه چاره های روان شناختی پرخوری تان!
اصلاح باورهای خوردنی
یکی از ادم هایی که خیلی اصولی رفته سراغ خوردن آدمیزاد و درباره اش حرف و نظریه دارد، یک روان شناسی خوش مشرب است به نام آلبرت آلیس. اگر یادتان باشد در شماره (169)مفصل درمورد نظریه این آدم حرف زدیم. اگر بخواهیم نظریه الیس را در یک جمله خلاصه کنیم حاصل، این می گردد که تمام مصیبت های آدم از باورهایش شکل گرفته اند. او می گفت ما فکر می کنیم که مسائلمان به خطار یک اتفاق بیرونی آغاز می گردد. مثلا تصور کنید که ناگهان به شما خبر می دهند که از کارتان اخراج شده اید. خیلی از ما فکر می کنیم که همین اتفاق کافی است که مثلا ما افسرده شویم. اما الیس می گفت چیزی که ما را ناراحت می نماید اخراج شدن از کار نیست! الیس می گوید وقتی یک اتفاق رخ می دهد ما باورهایمان به آن اتفاق معنا می دهیم. اگر ما باور داشته باشیم که اخراج شدن از کار به خاطر بی کفایتی خودمان بوده است، یک جور حس پیدا می کنیم و اگر باور داشته باشیم که اخراج شدن از کار به خاطر مسائل مالی کارفرمای ماست.حل کردن مسائل زیربنایی
غذاخوری یک پناهگاه روانی است. شاید این جمله برای کسانی که خوردن را یک عمل ساده حیوانی می دانند باور نکردنی باشد اما کافی است پای صحبت های کسانی که همواره از اضافه وزن خود می نالند بنشینید. مطمئنا خیلی از آنها از زمان هایی خواهند گفت که استرس فراوانی داشته اند و خواسته اند با بیشتر خوردن، استرس خود را کم نمایند. تجربه نشان داده که این مشکل ها بیشتر به خوردن ربط دارد: تنهایی، کم رویی و مسائل در ارتباط با دیگران. الیس می گوید: به جای اینکه با خوردن مشکلت را حل کنی. مشکلت را حل کن!(1)با تنهایی کنار بیایید
احساس تنهایی در همه ما وجود دارد و کم و زیاد همه ما آن را تجربه نموده ایم اما این حس وقتی موجب پرخوری بیشتر می گردد که ما به خاطر تنها بودن از خودمان متنفر می شویم و تنهایی را غیرقابل تحمل بدانیم. قبل از اینکه راه چاره های درست کنار آمدن با تنهایی را بگوییم، یادتان باشد که پرخوری در کوتان مدت استرس ناشی از تنهایی را حل می نماید اما در بلندمدت باعث می گردد که حس کنید سنگین تر و زشت تر شده اید و مسئله ای بر مسائلتان افزوده شده است. در خصوص تنهایی در شماره (118)مفصل نوشته ایم. این شما و این دو تا از برترین راه های کنار آمدن با تنهایی:یک حس متفاوت خواهیم داشت.
الیس درباره خوردن هم همین نظریه را به کار برد. او می گفت (4)باور غلط شامل توقع یا باید اندیشی، فاجعه سازی، تحمل ناکامی و تحقیر خود باعث می شوند که انواع واقسام رژیم های غذایی شکست بخورند. چه جوری؟ مثلا تصور کنید که یک نفر باورهای باید و نباید ش زیاد باشد. او با خودش می گوید من حتما باید رژیم غذایی ام را مو به مو رعایت کنم. همین بایدها باعث می گردد که در او حس اجباری شکل بگیرد دقیقا برعکس نتیجه بدهد؛ یعنی دقیقا به این خاطر که نتوانسته ایم موبه مو رژیم غذایی را رعایت کنیم یکدفعه می زنیم زیر همه چیز و دوباره پرخوری می کنیم. الیس می گوید ما باید این باورها را در (2)مرحله ناک اوت کنیم؛ اول در خصوصشان تامل فلسفی کنیم و بعد باورهای معقول تر و منصفانه تری را جایگزین آنها کنیم. جدول روبه رو نشان می دهد که این اتفاق چطور می افتد:
الف. خلاق باشید: بسیاری از کشف ها و اختراعات، بسیاری از آفرینش های خلاقانه ادبی و هنری و حتی بسیاری از طرح های اولیه جنبش های فرهنگی و سیاسی در تنهایی افراد ریخته شده اند. متاسفانه ما تاب تحمل تنهایی را نداریم. همواره یک کنترل تلویزیون وجود دارد تا ما به اختیار، تنهایی مان را بشکنیم و در تصاویر تلویزیون غرق شویم؛ در صورتی که همین خلوت می تواند حس خلاقیت ما را تحریک کند و ما را به یک آفرینش ناب وادارد.
ب. خودتان را بشناسید: در تنهایی ما می توانیم با خودمان خلوت کنیم و خودمان را با واقعیت خودمان روبه رو کنیم. به قول کلارک موستاکاس در تنهایی محض است که فرد می تواند جواب هایی برای زندگی پیدا کند و ارزش های جدیدی برای آن دریابد و در تنهایی، فرد می تواند راه و جهت جدیدی برای زندگی کشف کند.
(2)کمرویی تان را حل کنید
البرت الیس می گوید ریشه کم رویی، در این باور نهفته است که طرد شدن غیر قابل تحمل است؛ پس بهتر است تا صد در صد مطمئن نشده ام که طرف مقابل از من خوشش می آید به او نزدیک نشوم. کم رویی باعث می گردد شما از لذت بودن با دیگران، لذت دوستی و البته لذت پیشرفت شغلی محروم شوید. اما غلبه بر کم رویی، هم مانع لااقل برخی از پرخوری های شما می گردد و هم باعث می گردد که فرصت کمتری داشته باشید و پرخوری نکنید. در خصوص کم رویی و راه چاره هایش هم در شماره (157)مفصل حرف زده ایم. راه چاره های کم رویی اینها هستند:الف: ارتباط برقرار کردن را یاد بگیرید: خیلی از افرادی که احساس کم رویی می نمایند در واقع بلد نیستند با دیگران رابطه برقرار نمایند. یادگرفتن مهارت هایی مثل ابراز وجود (شماره 95)، مهارت خوب گوش دادن (شماره 147)، زبان بدن (شماره های 198 و 199) و همدلی (شماره 159) می تواند به افراد یاری کند تا از کمرویی خلاص شوند.
ب. خودتان را به روابط اجتماعی مجبور کنید: روان شناس های می گویند برترین راه چاره برای برطرف اضطراب اجتماعی، این است که کمروها واقعا رابطه اجتماعی را تجربه نمایند تا بفهمند که چندان چیز اضطراب آوری هم نیست. برای رابطه برقرار کردن می توانید از روش های زیر بهره ببرید. الف. می توانید به شماره روابط عمومی یک محصول تجاری زنگ بزنید و در خصوص چند و چون فروش و قیمت و کیفیت و از این قبیل اطلاعات از مسؤولش سوال کنید. ب. همشهری جوان بخوانید! باور کیند وقتی که میانه تان با روزنامه و مجله و کلا منابع اطلاعات زنده و به روز خوب باشد، یک منبع لایزال از موضوع هایی دارید که مردم دوست دارند در خصوصشان حرف بزنند و گوش بدهند.
باورهای نامعقول | زیر سوال بردن | جواب معقول | |
افتضاح سازی | -وزنم نباید بالاتر از این می رفت. من الان 5 کیلو اضافه وزن دارم؛ چه فاجعه ای ! -من باید رژیم غذایی ام را موبه مو وکالری به کالری رعایت می کردم اما الان حساب کالری ها از دستم در رفته است؛ چقدر وحشتناک! | چه کسی گفته خیلی افتضاح است اگر کمی وزنم اضافه گردد. رژیمم را مو به مو رعایت نکنم یا همواره کاملا لاغر نباشم؟ | همه این چیزها بد وناخوشایند هستند اما افتضاح و وحشتناک نیستند. در بدترین حالت، همه این چیزها ناراحت نماینده هستند اما نه اینکه به خاطر وجودشان جهان به آخر رسیده باشد. |
نمی توانم تحملش کنم | - وزنم نباید بیشتر می شد؛ حالا که 5 کیلو بیشتر شده دیگر برای من غیر قابل تحمل است. -باید 15 کیلو کم می کردم اما نکردم؛ این قابل تحمل نیست! - نمی توانم نگاه منفی مردم را به آدم های چاقی مثل خودم تحمل کنم. | از کجا معلوم که نتوانم اضافه وزن و نگاه منفی مردم را تحمل کنم؟ چه کسی گفته اینکه من نتوانم وزنم را تحمل کنم برایم غیر قابل تحمل است؟ | دوست ندارم که اضافه وزن داشته باشم؛ دوست دارم بتوانم وزنم را کم کنم .دوست ندارم که نگاه مردم به من به خاطر چاقی ام منفی باشد اما با وجود همه اینها می توانم زندگی کنم و زندگی شادی هم داشته باشم. |
تحقیر خود | - من اضافه وزن پیدا نموده ام. بنابراین آدم مزخرف و قابل سرزنشی هستم. - من رژیم غذایی ام را رعایت نمی کنم. پس خیلی آدم ناتوان وحقیری هستم. - مردم به خاطر چاق بودنم به من احترام نمی گذارند پس من آدم بی ارزشی هستم. | طبق کدام مدرک وقتی که چاق می شوم . رژیم غذایی خودم را رعایت نمی کنم ومردم به من احترام نمی گذارند. آدم مزخرف و بی ارزشی می شوم؟ | طبق هیچ مدرکی! من ممکن است اشتباهاتی انجام دهم اما انسان جایز الخطاست ونباید خودش را به خاطر این اشتباهات سرزنش کند. من می توانم وزنم را کم کنم اما اگر هم کم نکردم آدم بی ارزشی نیستم. |
باید ونباید | - وزنم باید20 کیلو کمتر از الان باشد - همواره باید رژیم غذایی ام را مو به مو رعایت کنم. | چرا الان باید وزنم 20 کیلو کمتر باشد؟ آیا واقعاً دلیلی وجود دارد که همواره کاملا لاغر باشم؟ چرا همواره باید رژیم غذایی خودم را مو به مو رعایت کنم؟ | دلیلی وجود ندارد که حتما وزنم 20 کیلو کمتر باشد. بله! من ترجیح می دهم که الان وزنم 20 کیلو کمتر باشد اما بایدی درکار نیست. من هیچ وقت نمی تونم درهیچ زمینه ای از جمله لاغری کامل باشم وحتی اگر می توانستم، مجبور نبودم لاغر باشم. |
سیاه و سفید اندیشی |
هیچ وقت! -هرگز نمی توانم غذاهای مناسب شرایطم را بخورم. - همواره باید لاغر باقی بمانم. همواره.... | چرا هرگز نمی توانم وزنم را کم کنم یا غذایی مناسب بخورم؟ چرا همواره لاغر بمانم؟ | بهتر است که از حالا هرگز نگویم هرگز وهرگز نگویم همواره! ممکن است که گاهی نتوانم کارهایم را درست انجام دهم وخوردنم درست نباشد. اما این به آن معنی نیست هیچ وقت نمی توانم رفتارم را اصلاح کنم . تازه اگر رفتارهایم درست نشد و وزنم کم نشد زندگی به سرانجام نرسیده است. |
منبع: راسخونpariha.com: پریها مجله گردشگری، خبری، موفقیت، آشپزی و سرگرمی میباشد.
cruisero.ir: کشتی کروز: سفری لوکس و در عین حال مقرون به صرفه به اقیانوس ها