تمایل به کمال گرایی چه مشکلاتی به همراه دارد؟

به گزارش مجله سرگرمی، تعریف هر فرد از کامل بودن هر چه باشد باید توجه داشت که نمی توان در هر کاری پیروز و کامل بود. میل به کامل و بی نقص بودن چیزی است که افراد زیادی دچار آن هستند و گاهی همین موضوع باعث می گردد برخی فرصت های مهم زندگی را از دست بدهند.

تمایل به کمال گرایی چه مشکلاتی به همراه دارد؟

همشهری: ولی دوست داریم همواره بهترین باشیم و نمی توانیم بپذیریم کسی در زمینه ای از ما بالاتر باشد احساس خوبی نخواهیم داشت. به این ترتیب حتی سلامت مان هم به خطر می افتد. اما با شناخت کمال گرایی و راه های مقابله با آن می توان به پیروزیت های بیشتری رسید.

چگونه می توانیم از کمال گرایی های بی فایده رها شویم و با واقع گرایی بیشتر از زندگی لذت ببریم. در این خصوص با بهزاد تریوه- روانشناس و استاد دانشگاه -گفت وگو نموده ایم.

کمال گرایی

در تعریف کمال گرایی می توان گفت یافتن کمال، کوشش های ناسازگارانه فرد برای رسیدن به اهداف و آرزوهاست؛ البته با آسیب زدن به عزت نفس و احساس ارزشمندی. در کمال گرایی فرد کوشش ناسازگارانه ای می نماید و با مسائل واقع بینانه روبه رو نمی شود بلکه جهانی خود را با تصوراتش می سازد.

به این ترتیب از واقعیت فاصله می گیرد و می خواهد به سمت کمال حرکت کند. در نظر داشته باشیم ریشه کمال گرایی احساس حقارت است. بنابراین نمی تواند مفید واقع شود.افرادی که پیروز هستند و دوست دارند به کمال و پیروزیت بیشتری برسند واقع گرا هستند، محدودیت های خود را به طور واقعی می پذیرند و جوری رفتار می نمایند که بتوانند به اهداف و خواسته های واقعی خود برسند. ضمن اینکه می پذیرند گاهی هم شکست خواهند خورد و این موضوع کاملا طبیعی است. وقتی واقعیت ها و محدودیت ها را بپذیریم می دانیم در کدام جهت باید گام برداریم. اما کمال گراها چون درکی از شکست و نقص ندارند نمی توانند واقعیات موجود را بپذیرند؛ دچار افسردگی می شوند، اعتماد به نفس شان متزلزل می شود و ناامیدی به سراغشان می آید چون نسبت به دیگران آسیب پذیری بیشتری دارند.با توجه به اینکه مدام نگران راضی نگه داشتن دیگران هستند و می خواهند همواره دیگران از آنها راضی باشند و بیشتر درصدد ارضای احتیاجهای دیگران هستند تا خودشان ،نمی توانند احساس شادی واقعی را تجربه نمایند.

مسائل کمال گرایی

یکی از مسائل کمال گرایی این است که چون افراد کمال گرا مدام در حال تأیید دریافت از دیگران هستند و می خواهند همواره دیگران را راضی نگه دارند خودشان نمی توانند از زندگی لذت ببرند.ضمن اینکه کمال گرایی باعث ناسازگاری در زندگی فرد می شود؛ زیرا او را برای رسیدن به خواسته های واقعی کمک نمی نماید؛ یعنی تصویر طبیعی و واقع بینانه و نرمالی به شخص نمی دهد تا در زندگی به دنبال چیزی که واقعا دلش می خواهد، بشود.

افراد کمال گرا مدام از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند؛ چون فکر می نمایند باید در همه زمینه ها بهترین باشند و با توجه به اینکه برخی جاها متوجه می شوند نمی توانند بهترین باشند راهشان را عوض می نمایند و احتیاجهای خود را در جای دیگری جست و جو می نمایند.

خود کم بینی هم مشکل دیگری است که معمولا افراد کمال گرا با آن روبه رو هستند. بنابراین نمی توانند تصویر واقعی از خودشان داشته باشند. به این ترتیب فرد نمی تواند بفهمد واقعا چه چیزی می خواهد.در واقع یکی از بزرگ ترین مسائل این افراد که خیلی هم آنها را از دیگران متمایز می نماید همین موضوع است.

هدف گذاری برای افراد کمال گرا سخت است چون نمی توانند هدفی را آغاز و تا آخر آن را دنبال نمایند و همواره نگرانند شاید هدف گذاری خوبی نداشته باشند. گاهی افرادکمال گرا آن قدر دنبال پیدا کردن بهترین گزینه هستند که ممکن است همه گزینه ها را از دست بدهند.

نهادینه شدن کمال گرایی

والدین با توجه به اینکه دوست دارند فرزندشان بهترین باشد این تفکر را در وجود او هم نهادینه و آن قدر به او القا می نمایند تو بهترینی و آن قدر از آنها انتظارات بیش از حد دارند که می توان گفت اصلا تصویر واقع گرایانه ای به آنها منتقل نشده است.

شخصیت هر فرد برمی شود به اینکه والدین درکودکی چه تصویری از خود در ذهن او منعکس می نمایند. اغلب پدر و مادرها خواسته های خودشان را از فرزندانشان طلب می نمایند و آنها را در وجود او انعکاس می دهند؛ یعنی او به جای اینکه فکر کند و ببیند خودش چه می خواهد مدام انتظارات والدین را در درونش پرورش می دهد و سعی می نماید برای آنها خواستنی باشد.

بچه ها تمام کوشش خود را می نمایند که به بقای خودشان ادامه دهند و بقای آنها هم در واقع در گروی رضایت والدین است. اگر آنها مدام به فرزندشان این تصویر را القا نمایند که او محدودیتی ندارد و باید بهترین باشد و می تواند هر کاری را انجام دهد؛در واقع نمی توانند کودک را به طور واقع بینانه با محدودیت ها آشنا نمایند.

بنابراین آنها هم به تدریج تصویری از نشدن، شکست، نرسیدن و نقص در ذهن شان ایجاد نمی شود و فکر می نمایند به عنوان یک ابرانسان باید از پس همه کارها برآیند.

کمال گرایی و پیروزیت

امکان دارد افراد کمال گرا با توجه به کوششی که می نمایند بتوانند به پیروزیت هایی هم دست یابند ولی مشکل آنجاست که نمی توانند از پیروزیت هایشان لذت ببرند. در واقع آنها درک عمیقی از پیروزیت خود ندارند.این افراد قبل از اینکه به پیروزیت بعدی برسند نمی توانند به اندازه کافی شاد باشند؛ یعنی لذت شان هیچ وقت عمیق و دلخواه نیست؛چون حتی فرصتی برای لذت بردن به خودشان نمی دهند. آنها کوشش خود را هم به مثابه انجام وظیفه می دانند و با کمترین لذت دنبال چالش بعدی می روند. شاید بتوان گفت اکثر افراد نخبه و پیروز کمال گرا هستند؛ ولی می توانند انتخاب نمایند که آیا می خواهند در یک نقطه خیلی خوب برای جهان باشند یا شخصی شاد و خوشبخت برای خود.

انتخاب خوب

می توان گفت یکی از خصوصیات افراد کمال گرا خودشیفتگی است. حتی می توان گفت یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج هم کمال گرایی افراد است.چون به دنبال فردی می گردند که همه خصوصیات خوب را با هم داشته باشد.

حتی دو نفر کمال گرا هم وقتی در کنار هم زندگی می نمایند ممکن است در قالب کمال گرایی همدیگر را تأیید نمایند ولی این تأیید،آنها را از واقعیت دور می نماید. چنین زوج هایی مستعد هستند تا خانواده کمال گراتری را تشکیل بدهند.

می توان گفت کمال گراها از نوعی احساس حقارت رنج می برند و به همین خاطر تصورشان این است که به اندازه کافی خوب نیستند و مدام فکر می نمایند باید به بهترین ها برسند.

واقعیت این است که باید بدانیم در جهان بهترینی وجود ندارد بلکه انتخاب خوب وجود دارد. افراد هم باید توجه داشته باشند که به خوب هم می توانند رضایت بدهند چون پیدا کردن خوب تر لزوما برای ارضای احتیاج افراد نیست؛ بلکه برای مدیریت کردن احساس حقارت شان است.

حفظ تعادل

بهترین چیز حفظ تعادل است؛ یعنی هم فرد پیروز شود و هم اینکه به بهترین چیزهایی که می خواهد برسد.ضمن اینکه به احتیاجهای اساسی و عاطفی خود هم پاسخ دهد. با پاسخ به احتیاجهای اصلی مانند قدرت، بقا، استقلال، تفریح و عشق می توان تعادل را برقرار کرد.اما افراد کمال گرا اغلب به خودشان فرصتی برای عشق ورزیدن یا خوشگذرانی و تفریح نمی دهند.

کمال گراها اغلب یا دیر عاشق می شوند یا زمانی برای توجه به خواسته های واقعی شان درنظر نمی گیرند؛ یعنی نگرانی های زیادشان برای پیروز شدن در همه امور فرصت کافی برای لذت بردن از زندگی و یک عشق واقعی را نخواهند داشت. این افراد عشق را به صورت فکر و منطق آنالیز می نمایند تا لزوما یک لذت. آنها حتی در روابط عاطفی هم نمی توانند واقعا لذت ببرند. کمال گراها حتی وقتی عشقی را تجربه می نمایند این عشق را بیشتر در قسمت کورتکس مغزشان نگه می دارند؛یعنی افکار و باورها و نمادها بیشتر ذهنشان را درگیر می نمایند و نه لزوما در قسمت تالاموس مغزشان که به لذت بردن اختصاص دارد.در واقع این افراد در کورتکس مغزشان که مربوط به استدلال در مغز است حرفه ای شده اند.

canadaro.ir: تور کانادا: مجله گردشگری و مسافرتی تور کانادا، ویزای کانادا

indiaro.ir: تور هند ارزان قیمت indiaro | تور بمبئی، گوا، آگرا، جیپور، تور مثلث طلایی، تور نوروز، بهار، تابستان، پاییز، زمستان

منبع: توریسم آنلاین
انتشار: 17 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 17 اردیبهشت 1401 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 46295

به "تمایل به کمال گرایی چه مشکلاتی به همراه دارد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تمایل به کمال گرایی چه مشکلاتی به همراه دارد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید