زنگ خطر عاشق شدن ربات ها!
به گزارش مجله سرگرمی، مرزی که سال ها دست ربات ها را از انجام بعضی امور انسان ها کوتاه نگه داشته، حالا تا جایی باریک شده که شاید آدم ها کتاب هایی را بخوانند، فیلم هایی را ببینند و به روابطی دل ببندند که خالق شان کسانی نیستند جز ربات هایی که احساس می نمایند و حتی عاشق می شوند!
به گزارش خبرنگاران، آن چه در سال های اخیر برای انسان ها حدس ها و نگرانی هایی را ایجاد نموده، بارها در سینمای جهان به تصویر کشیده شده است؛ سال 2013، درست پس از گذشت دو سال از معرفی دستیار هوشمند اپل، siri بود که عاشقانه ای متفاوت (به نویسندگی و کارگردانی اسپایک جونز) به نمایش درآمد؛ تئودور (واکین فینیکس)، مردی که کارش نوشتن نامه های عاشقانه برای متقاضیانی است که قادر به نگارش چنین نامه هایی نیستند و در سرانجام رابطه عاطفی با همسر خود قرار گرفته است، عاشق سامانتا، سیستم عامل (دستیار هوشمند) جدید خود می گردد، در این رابطه عاطفی دوطرفه سامانتا از تئودور می آموزد، از واکنش ها و رفتارهای او و دیگر انسان ها گرته برداری می نماید تا بتواند رفتار خاص خود را داشته باشد؛ پس سامانتا به مرور برای خود و حتی گاهی برای تئودور تصمیماتی می گیرد و به تبع تغییراتی را ایجاد می نماید که گاهی تئودور را خشمگین و گاهی بسیار خشنود می نماید.
آن چه را فیلم Her در حدود هشت سال پیش به تصویر کشید، شاید بتوان نمایش هنرمندانه ای از فرایند یادگیری ماشین (Machine learning) دانست؛ الگوریتم هایی که به وسیله تحلیل داده های موجود در زندگی انسان و اغلب طبیعت شکل می گیرند تا بسیاری از خطرات را از جامعه بشری دور نمایند و البته گاهی هم موجب احساس خطر شوند!
اما حضور ربات ها در ادبیات و داستان های عاشقانه تنها به این جا ختم نمی گردد؛ کلارا و خورشید، هشتمین رمان کازوئو ایشی گورو و اولین رمان این نویسنده انگلیسی ژاپنی تبار پس از دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 2017، بار دیگر روایتی است عاشقانه از رباتی به نام کلارا که با یک انسان وارد رابطه عاطفی می گردد.
انتشار این رمان با اظهارنظری بحث برانگیز همراه بود؛ این نویسنده چندی پیش در گفت وگویی درخصوص کتاب جدیدش با مجله تایم هوش مصنوعی (AI) را همزمان هشداردهنده و هیجان انگیز توصیف کرد و گفت که در آینده پیش رو ممکن است ماشین ها با رمان نویسان رقابت نمایند و شاید از آن ها پیشی بگیرند.
به گفته ایشی گورو این فقط به آن معنا نیست که هوش مصنوعی (AI) رمانی را خلق کند که نتوان آن را از رمان ایان مک ایوان تشخیص داد؛ بلکه به عقیده او، این همان چیزی است که ممکن است نوعی جدید در ادبیات ایجاد کند، مانند تحولی که مدرنیسم در رمان نویسی به وجود آورد؛ چرا که هوش مصنوعی (AI) همه چیز را به گونه ای دیگر می بیند.
اظهارنظر و پیش بینی ایشی گورو اما چندان دور از واقعیت نیست؛ هم اکنون نیز هوش مصنوعی (AI) ربات هایی را خلق نموده است که هنرمند یا نویسنده هستند؛ در ماه های سرانجامی سال 2020 بود که گاردین برای نخستین بار مقاله ای را به عموم عرضه کرد که توسط یک ربات نوشته شده بود؛ هرچند عده ای محتوای آن را به هم پیوسته نمی دانند اما بعضی دیگر هنوز هم معتقدند شاید اگر هویت نویسنده آن آشکار نبود، هرگز کسی متوجه این نمی شد که آن مقاله توسط یک ربات نوشته شده است.
هرچند نویسندگی به وسیله تکنیک های هوش مصنوعی تنها به این جا ختم نمی گردد؛ برای مثال حدود دو سال پیش بود که شرکت OpenAI، سیستم هوش مصنوعی ای را ابداع کرد که قادر بود جملات انگلیسی را با دقت و کیفیت بالایی فراوری کند، طوری که انسان متوجه نگردد این جملات توسط ماشین نوشته شده اند.
از تکنولوژی های مشابه این حوزه شاید بتوان به نرم افزارهایی که در سال های اخیر توسعه داده شده اند تا با انسان ارتباط برقرار نمایند هم اشاره نمود، نرم افزارهایی که هم به وسیله مکالمه مکتوب و هم به وسیله برقراری دیالوگ کلامی با شما دوست می شوند و سعی می نمایند تا شما را بهتر بشناسند. البته پیش بینی می گردد بعضی از این نرم افزارها بیشتر به صرف جمع آوری داده برای کمپانی ها خلق می گردد. کمااین که این کار هم این نرم افزارها را هوشمندتر می نماید و هم صاحبان آن ها را به ثروت کلانی از داده می رساند.
با این حال پیش بینی کازوئو ایشی گورو و البته رخدادهای گوناگون در این زمینه، سبب شد تا از چشم متخصصان این حوزه به ماجرا و آینده پیش رو برای دخالت هوش مصنوعی در ادبیات و هنر نگاه کنیم.
زنگ خطری که کازوئو ایشی گورو به صدا درآورد
علی خسروی، متخصص بیوانفورماتیک و مدرس هوش مصنوعی در دانشگاه ضمن آنالیز پیش بینی اجرا شده توسط کازوئو ایشی گورو، نویسنده کلارا و خورشید و نیز اقدامات اجرا شده در استفاده از هوش مصنوعی (AI) برای حوزه های هنر و ادبیات و به طور خاص خلق آثار ادبی، در گفت وگو با خبرنگاران می گوید: تئوری مطرح شده توسط کازوئو ایشی گورو به نحوی آینده نگری است و این طور نیست که در حال حاضر بتوان به واسطه هوش مصنوعی (AI) رمان نوشت. اما در حال حاضر، الگوریتم هایی در حوزه های مختلف مثل: موسیقی، جمع آوری وزن های شعر و فراوری محتوای ادبی وجود دارد و اقداماتی در این راستا انجام می گردد، بنابراین وقتی به این مرحله رسیده است، صحبت های ایشی گورو نیز یقینا به واقعیت خواهد رسید.
او سپس با اشاره به مصاحبه اخیر کازوئو ایشی گورو بیان می نماید: موضوع صحبت او اصلا این نیست که هوش مصنوعی در رمان نویسی دخالت می نماید، در واقع مدتی قبل تر از این، چنین ادعایی داشته و کتاب اخیرش هم در همین خصوص است که فردی عاشق یک سامانه هوش مصنوعی (AI) که با آن در ارتباط است، می گردد. اما صحبت های اخیرش، در واقع دغدغه او و جامعه هنری در خصوص شرایط آینده و دخالت هوش مصنوعی در زندگی ماست.
خسروی می افزاید: آقای ایشی گورو صحبت هایی انجام دادند مبنی بر این که در حال حاضر هوش مصنوعی (AI) در همه چیز مداخله می نماید و به واسطه وجود پاندمی کرونا نقش AI را بیش از پیش می بینیم و وابستگی مان نیز مدام به واسطه شناخت بیشتر افزایش پیدا می نماید.
این متخصص هوش مصنوعی سپس درخصوص کارنمودهای هوش مصنوعی (AI) در زندگی بشر می گوید: در حال حاضر هوش مصنوعی در علوم مختلف دخالت نموده، برای مثال در تشکیل ساختار پروتئین ها (یکی از عظیم ترین مسائل علوم پزشکی بود که در حال حاضر توسط هوش مصنوعی (AI) به مسئله ای حل شده تبدیل می گردد) یا در بحث Crispr Cas که یکی از مسائل مهندسی ژنتیک است. بنابراین تخمین پزشک ها و جامعه علمی بر این است که تقریبا با این تکنولوژی ها (که در فراوری واکسن کرونا هم بی دخالت نبودند) به زودی بیماری ها را پشت سر می گذاریم و دیگر بیماری نخواهیم داشت. این توسعه بسیار زیادی که در حوزه هوش مصنوعی (AI) رخ داده، آدمی را به سمت وسویی می برد که بخشی از اتفاقاتی که صرفا توسط انسان انجام می شد کم کم تحت شعاع قرار می گیرد، حتی این دخالت ها در حوزه پزشکی، در بحث جراحی ها توسط واقعیت مجازی (VR) به نحوی با شکل جدیدتری خود را به فرآیند درمان رسانده است.
علی خسروی ادامه می دهد: در بحث ادبیات هم چند سالی است که افراد مختلفی فعالیت هایی در زمینه فراوری محتوا انجام می دهند و پتانسیل هایی را ایجاد می نمایند که بتواند با انسان در ارتباط باشد؛ از معروف ترین این خدمات می توان به siri در اپل یا نرم افزار elisa در گوگل اشاره نمود. کتابی هم که ایشی گورو نوشته، در خصوص ارتباط یک دختر با یک ربات است که تحت شعاع رابطه احساسی با آن ربات قرار گرفته و کم کم عاشق آن ربات شده است. این نویسنده در آن مصاحبه هم بر این نظر بوده که فراوری محتوای حوزه علوم انسانی کم کم مورد خطاب AI می گردد و ما می توانیم به تدریج کتاب ها و فیلم های مان را از حالت قبلی منفک کنیم؛ در واقع هوش مصنوعی (AI) بتواند مولف یک کتاب یا کارگردان یک فیلم باشد. البته این هنوز انجام نشده اما در حال توسعه است، چنان چه به وسیله روش های مختلف هوش مصنوعی مثل یادگیری تحت نظارت (Supervised learning)، در حال حاضر محققان حوزه علوم انسانی را به شدت به این نکته متمرکز نموده که بتوانند با توجه به این روش های جدید و استفاده از تکنولوژی های بیگ دیتا به ایجاد یک حس بپردازند.
این مدرس هوش مصنوعی با بیان این که احساسات نکته ای است که تمام کوشش متخصصان علوم کامپیوتر را به خودش منعطف نموده، تا بتوانند حس ایجاد نمایند، می گوید: این همان نقطه خطری است که آقای ایشی گورو مطرح نموده و در واقع می گوید زمانی که ما بتوانیم آغاز آغاز عشق و احساس با ربات ها و تکنولوژی های جدید را ایجاد کنیم، دیگر کم کم این سوال پیش می آید که آیا جامعه نیاز به بقایش دارد یا خیر. و آیا اصلا موضوعیت تجمیع شدن و جامعه بودن تحت شعاع قرار می گیرد و اصلا مفهومی به نام خانواده وجود خواهد داشت؟ آیا در آن موقع کسی اصلا به دنبال این هست که رابطه ای برقرار کند یا دیگر همه دوست دارند که به صورت انفرادی و تنها با ربات شان احساس برقرار نمایند و به آن عشق بورزند و انتظارات شخصی و روحی شان را با آن در میان بگذارند.
خسروی سپس اظهار می نماید: بنابراین زمانی که ما ایجاد حس و شرایط احساسی را از هوش مصنوعی (AI) داشته باشیم، دیگر ارتباطات انسانی خیلی معنا پیدا نمی نماید و دغدغه های فعلی جامعه ای که در آن هستیم مثل ایجاد ارتش کاملا تغییر پیدا می نماید و در آینده نه چندان دور دغدغه های بشر به سبکی تغییر می نماید که هوش مصنوعی بتواند جامعه را ایجاد کند، دموکراسی را مدیریت کند، حرف سیاسی بزند، کمپین ایجاد کند و در نهایت اختلالاتی را در واقعیت اجتماع فعلی ایجاد کند. این همان زنگ خطر از دیدگاه آقای ایشی گوروست که امکان دارد جنریشن (نسل) بعدی جهان بسیار نگران نماینده باشد، که در حوزه های مختلف هم این اثبات شده است؛ در حوزه اکونومیک (مالی) فرایند رشدی که آقای الون ماسک در حوزه ارزهای دیجیتالی ایجاد کردند، نشان می دهد که چقدر متزلزل است و ارزش منابعی مثل طلا، دلار و .. که نسل های متمادی به آن بها می دادند، همه تحت شعاع ارزهای دیجیتال رفته است.
او با اشاره به بخشی دیگر از اظهارنظرهای ایشی گورو می گوید: او می گوید که فرایند رشد و تغییر سلیقه بشریت می تواند زنگ خطری برای خیلی ها و مقداری نگران نماینده و خطرناک باشد. مطمئنا دغدغه بشر در چند سال آینده کاملا تغییر می نماید و در واقع او به عنوان فردی که بیشتر کتاب هایش در حوزه ایجاد یک فرایند احساسی است، برای خود این فرایندها را مثل سابق نمی بیند.
علی خسروی همچنین با ارائه گزارشی کوتاه از فرایند دخالت هوش مصنوعی (AI) در تدوین کتاب و فراوری فیلم بیان می نماید: در حال حاضر در ایران فیلم های بسیار زیادی را از این روش به صورت انیمیشن ایجاد نموده اند البته هنوز فیلم نامه نویسی و ایجاد ارتباطات کلامی توسط انسان اتفاق می افتد ولی فی الواقع صورت و طبیعت ارتباطی این انیمیشن ها توسط هوش مصنوعی شکل می گیرد. بنابراین دیری طول نمی کشد که نوشتن فیلم نامه، تصویربرداری و کارگردانی همه توسط هوش مصنوعی مدیریت گردد. در بحث کتاب هم اتفاقات بسیاری افتاده است، مثل نرم افزار Plagiarism که عدم کلاهبرداری های علمی را برای ما تصدیق می نماید. حتی در حال حاضر ایجاد فراوری محتوای بسیاری در حوزه های آموزشی توسط AI انجام می گردد، در حوزه تحقیقات، اپلیکیشن هایی که ما به آن ها literature review می گوییم مطالب علمی را از مطالب انتشاریافته جمع آوری می نمایند و در حوزه علوم انسانی نیز در حال حاضر نرم افزارهایی در حال فراوری محتوا هستند، به سبکی که با ایجاد یک زیرساخت که توسط هوش مصنوعی مدیریت شده بتوانند منابع شعری مان را طبقه بندی نمایند تا با آنالیز وزن های شعری و با توجه به ارتباط کلماتی که در یک شعر وجود دارد، نرم افزار به عنوان شاعر عمل کند و شعر بگوید. در این راستا نرم افزاری به نام حافظ که نسل جدیدی از سیستم های مشاعره است، در آمریکا توسط یک شخص ایرانی به نام خانم قزوینی نژاد ایجاد شده است.
ابزار ما برای زبان فارسی محدودتر است
این در حالی است که آرمان بهنام، مهندس هوش مصنوعی و تحلیل گر داده نیز درباره آینده پیش روی خلق رمان و آثار ادبی به واسطه هوش مصنوعی در گفت وگو با خبرنگاران بیان می نماید: نوشتن رمان یا متن هایی که داستان دارند (که در هوش مصنوعی به آن ها محتوا گفته می گردد) باید از داستان یا یک خط سیر پیروی نمایند؛ یعنی تفاوت شان با سایر متون این است که باید حتما محتوایی در بستر این متن ایجاد گردد تا به کار ما معنا و مفهوم ببخشد.
او ادامه می دهد: علاوه بر این، برای این که جملات به شکل درستی چینش شوند و کلمات درست در کنار هم قرار بگیرند (برای مثال: استفاده درست از فعل، اسم و حرف اضافه در رمان های فارسی) که این موارد هم به بحث ذکرشده در خصوص محتوا اضافه می گردد تا متن قابل خواندن و منطقی باشد و بتوان معنی و مفهوم را به مخاطب منتقل کرد. در سال های اخیر هم بر روی این موضوع بسیار کار شده و در حال پیشرفت است.
این تحلیل گر داده سپس می گوید: از میان آثار ادبی فارسی، یکی از مواردی که خیلی به رمان نزدیک است، شعر است؛ شعرها واژه هایی دارند که بسیار تکرار می شوند و این موضوع در فراوری شعر به واسطه هوش مصنوعی اثر می گذارد. ولی این فرایند از نظر محتوایی هنوز ضعیف است، چون ابزاری که برای زبان فارسی داریم ضعیف است. ما در رمان نویسی از کلیدواژه ها پیروی نمی کنیم و بیشتر منظورمان خوانایی و رساندن مفهوم است و این که در خودش محتوایی داشته باشد. به همین جهت دائما مدل های ریاضی جدیدی که بتواند این محتوا را بهتر برساند و از خط سیری پیروی کند، ارائه می گردد.
بهنام درباره رمان نویسی انگلیسی به یاری هوش مصنوعی نیز اظهار می نماید: در این باره در زبان انگلیسی مدت هاست که به نتایج خیلی خوبی رسیده اند. حتی در زبان ژاپنی هم فراوری محتوا به واسطه هوش مصنوعی رخ داده است، البته نه در حد یک کتاب کامل اما مثلا از یک رمان شکسپیر نمونه می گیرند و با این کار فصلی از کتاب را می نویسند. ابزار ما برای زبان فارسی قدری محدودتر است اما در حال پیشرفت است. با احتمال خیلی زیادی ما هم می توانیم در سال های پیش رو کارهای مان را بهبود دهیم و چه در زمینه شعر و چه در زمینه فراوری متن یا رمان می توانیم به قدر زیادی پیشرفت کنیم. هرچند در حال حاضر زبان انگلیسی در این زمینه از ما خیلی جلوتر است، چون تمام تمرکز ما بر این است که داستان را در قالب فراوری جملات حفظ کنیم و بقیه بحث های مربوط به رمان نویسی کمرنگ تر است.
او در خصوص مقاله نوشته شده در گاردین نیز می گوید: این مقاله به این دلیل اهمیت پیدا کرد که این کار برای یک ژورنال مهم انجام شد و علاوه بر این متنی بود که در وهله اول کسی نمی توانست متوجه گردد توسط یک ربات نوشته شده است چون مدل های استفاده شده برای توسعه این کار، مدل های به روز و دقیقی بود اما باید این را هم در نظر گرفت که اندازه متن کم بود و محتوای خاصی در نظر نداشت و متن از یک رویکرد کلی پیروی می کرد ولی پاراگراف محور بود و در هر پاراگراف موضوع تغییر پیدا می کرد. اما نوشتن داستان با این متفاوت است چون در داستان می توانیم شخصیت های اصلی را به عنوان کلیدواژه معرفی کنیم و نحوه کار متفاوت است.
با این همه کسی نمی داند ربات هایی که احساس پیدا می نمایند، عاشق می شوند، می نویسند و می سرایند و بخش های مختلف زندگی انسان به ویژه هنر و ادبیات را دستخوش تغییرات بیشتری می نمایند، همانند سامانتای داستان Her در نهایت آدمی را به چالش کشیده و رها می نمایند یا به مرور آدمی را کنار زده و همه نقش های فردی جامعه را به خود اختصاص می دهند!
منبع: خبرگزاری ایسناkashia.ir: کاشیا | مجله گردشگری و مسافرتی
nfliri.ir: مجله نیلوفری | مجله خبری تحلیلی نیلوفری
bushehrherfa.ir: مجله بوشهری ها، وبلاگ بچه محل های بوشهر