بچه ها کار و فراموشی

به گزارش مجله سرگرمی، بچه ها کار و خیابان به نوعی ویترین آسیب های اجتماعی هستند، آن قدر پیش چشم شهروندان قرار دارند که دیگر به معیاری برای سنجش شرایط جامعه در زمینه آسیب های اجتماعی بدل شده اند.

بچه ها کار و فراموشی

هر چه تعداد آنها بیشتر به چشم بیاید به این مفهوم است که جامعه بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی واقع شده است و هر چه این حضور غم انگیز کمتر باشد شرایط در این خصوص مناسب تعبیر می گردد.

این معیار برای مسؤولان آن قدر بدیهی بود که حتی آنها در برهه ای به شکلی ضربتی سعی در جمع آوری این بچه ها داشتند، تصمیمی که در برترین شکل تنها به پاک کردن صورت مساله می انجامید البته که آن طرح هم در همان گام اول ناکام ماند و به محاق رفت.

حالا اما حضور بچه ها کار در خیابان آن قدر شده که حتی حساسیت های گذشته را هم در پی ندارد و به شکلی این موضوع به اتفاقی معمولی در سطح شهر بدل شده است.

هر بار هم که گروهی تازه به مدیریت شهری می رسند دوباره زمزمه حل این مساله مطرح می گردد. سال هاست که ساماندهی بچه ها کار و خیابان در لیست مطول وعده های مدیران شهری واقع شده است و هر بار هم این وعده ها سرانجامی نمی یابد.

یکی از موانع اساسی در حل این موضوع نبود تعامل نهادها با یکدیگر اسم می شده است، تعدد متولیان این امر از یکسو و همسو نبودن دولت و مدیریت شهری از سوی دیگر به اسم موانع حل این چالش بوده است، هر چند همسویی دولت دوازدهم با مدیریت شهری تهران هم نتوانست گره این چالش را حل نماید، حالا اما با تغییر دولت و البته روی کار آمدن شورای شهری همسو با دولت سیزدهم بسیاری امید دارند که بتوان گره بعضی از آسیب های اجتماعی شهری را باز کرد. هر چند کارشناسانی هم هستند که باور دارند معضل بچه ها کار و خیابان چندان به همسویی دولت و مدیریت شهری ارتباطی ندارد و مشکل ناتوانی حل چنین معضلی در جای دیگر است.

بچه ها کار به روایت آمار

بنابر تعریف سازمان های جهانی، کار کودک به کاری اطلاق می گردد که او را از تجربه های دوران کودکی محروم می سازد، توان بالقوه و منزلت و شأن کودک را از او می گیرد و برای پیشرفت ذهنی و فیزیکی او زیان آور است.

اگر این مؤلفه ملاکی برای تعداد بچه ها کار در ایران باشد باید بدانیم تعداد این بچه ها در آمارهای رسمی اعلام شده چندان قابل استناد نیست. البته بدون در نظر گرفتن این تعریف هم آمارهای موجود آن قدر متناقض و متعدد است که نمی توان بر اساس آن پژوهشی انجام داد یا تصمیمی گرفت. مراکز اعلام این آمارها هم به مقدار متولیان ساماندهی بچه ها کار متعدد و متغیر است.

سه سال پیش یکی از فعالان این حوزه تعداد آنها را تا هفت میلیون نفر بیان کرد. دو سال پیش هم مجلس شورای اسلامی به نوعی این آمار را تایید و بیان کرد: بین 3 تا 7 میلیون کودک کار در ایران مشغول به کار هستند.

سال گذشته هم وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی 80 درصد بچه ها کار خیابانی در کشور را اتباع غیر ایرانی خواند.

فروردین سال جاری اما محمود علی گو، سرپرست دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اعلام این که جمعیت بچه ها کار در خیابان، قابل شمارش نیست، گفت: براساس اطلاعات سازمان های مردم نهاد فقط در تهران نزدیک به 4000 کودک زباله گرد وجود دارد. آن طور که معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران هم می گوید در سال 99 حدود 700 کودک کار و خیابان ساماندهی شده اند. با این اوصاف نسبت حضور و تعداد بچه ها کار در خیابان به ساماندهی آنها قابل توجه است. همه اینها درحالی است که همین ماه گذشته سازمان بهزیستی کشور از اجرای طرح نو ساماندهی بچه ها کار و خیابانی در مرکز خبر داده بود که تا به امروز هیچ سرانجامی نیافته و علت آن هم همانی است که همواره بوده است؛ نبود تعامل بین سازمان های متولی این امر. این مشکل را بعضی به یکدست نبودن ترکیب مدیریتی در ایران (دولت، مجلس و مدیریت شهری) نسبت می دادند که البته با توجه به شانه خالی کردن وظایف بعضی از این نهادها چندان بیراه هم نیست. حالا در آستانه تشکیل دولت سیزدهم و شکل گرفتن شورای شهر ششم می توان به این نکته امید داشت عظیم ترین مانع پیش رو برای ساماندهی بچه ها از میان برداشته شده است؟

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار...

چرا باید دلخوش به این باشیم که همسویی دولت و مدیریت شهری در حل یا مدیریت موضوع بچه ها کار در خیابان می تواند موثر باشد؟ در موضوع ساماندهی بچه ها کار در خیابان از سال های گذشته برای حدود 13نهاد وظایفی در نظر گرفته شده بود! مصوبه اخیر هیات دولت هم سازمان های دیگری را به این مجموعه اضافه نموده است.

در پیشانی آیین نامه اجرایی قانون حمایت از اطفال و بچه ها که به وسیله هیات وزیران در تاریخ 30خرداد 1400 به تصویب رسیده می توان نام هشت وزارتخانه کار و رفاه اجتماعی، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، ورزش و جوانان، امور خارجه، ارتباطات و فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کشور را دید.

در کنار آنها نام شش سازمان و معاونت هم به چشم می خورد، از سازمان بهزیستی، برنامه و بودجه، زندان ها و صدا سیما بگیرید تا معاونت علمی و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری.

این نهادها و سازمان ها به اسم متولیان اصلی شناخته می شوند وگرنه در متن این قانون می توان به وظایفی برخورد که قانونگذار برای نهادهایی همانند سازمان ثبت احوال یا بیمه سلامت هم معین نموده است. با این حجم از متولی برای یک موضوع حتما که باید نگران موازی کاری آنها باشیم و حتما که یکسو بودن فرایند فعالیتی این سازمان ها می تواند به روی ریل افتادن قطار ساماندهی بچه ها کار و خیابان یاری کند.

همسویی کافی نیست

تجربه زیسته نظام اداری در کشور نشان می دهد هر چه همسویی بین دستگاه های مرتبط با یک موضوع از جمله بچه ها کار در خیابان بیشتر باشد، احتمال افزایش همکاری با استفاده از ظرفیت های متقابل بیشتر می گردد.

حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اما معتقد است در این میان فقط همسویی کافی نیست.

او به جام جم می گوید:این که این موضوع اولویت این مجموعه ها باشد مهم تر از همسویی بین آنهاست. به این مفهوم که فراتر از همسویی، داشتن اولویت مشترک این نهادها در این موضوع موثر است. منظور او از همسویی معطوف به نهادهای متولی و اصلی در این موضوع است، نهادهایی مثل سازمان بهزیستی، شهرداری و شورای شهر و البته مجموعه دولت.

به باور رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران دولت و مدیریت شهری اگر در برنامه های طولانی چهار یا پنج ساله خود موضوع بچه ها کار و خیابان را در اولویت قرار بدهند شاید بتوان امید داشت این مشکل روی ریل ساماندهی بیفتد. اما آن طور که از حرف های موسوی چلک می توان متوجه شد تاثیر نهادی همانند شورای شهر در این میان آن قدر نیست که حالا به همسویی مجلس شهری و دولت دلخوش باشیم.

او ادامه می دهد: شورای شهر نهادی تصمیم گیر است نه مجری، اما اگر این نهاد موضوع بچه ها کار و خیابان را به اسم یک اولویت مطرح کند؛ لذا این موضوع هم در ساختار مدیریت شهری مورد توجه بیشتری قرار می گیرد هم در بودجه بندی و هم در مطالبه گری از شهرداری.

مهم ترین تاثیر مجلس شهری در این موضوع به باور چلک مطالبه گری از شهرداری بابت توجه به این موضوع است. او معتقد است: موضوع تنها مربوط به ساختار و بودجه نیست و همین مطالبه گری از شهرداری می تواند به اسم پیشران حل این معضل باشد.

اما پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم و شورای شهر ششم هم تجربه همسویی وجود داشته است، دولت دوازهم و شورای شهر پنجم به نوعی از ترکیب یکدستی برخوردار بودند و این موضوع آنقدر آشکار بود که حتی پیروز حناچی شهردار تهران قول حل این معضل را با توجه به این همسویی داده بود؛ ولی این وعده هیچ گاه محقق نشد. این همان نکته ای است که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم به آن اشاره می نماید.

موسوی چلک می گوید: نباید همه راهکارها را در این موضوع محدود به نبود تعامل احتمالی مدیریت شهری و دولت بدانیم. همین امروز هم شهرداری تهران در این موضوع قدم های موثری برداشته است اما بسیاری دیگر از نهادها در این راه مدیریت شهری را تنها گذاشتند. باید به نقش الزام حضور این نهادها هم دقت کنیم. نهادهایی همانند بیمه سلامت یا سازمان تامین اجتماعی هم وظایفی دارند که گاه در اجرای آن کوتاهی می نمایند.

میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه خبرنگاران

pbmusic.ir: نوای پرنده پارسی | مجله موسیقی و هنری

balio.ir: بالیو | مجله گردشگری و مسافرتی

etre-yas.ir: مجله عطر یاس، محلی برای همفکری استارتاپی

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 20 مهر 1400 بروزرسانی: 20 مهر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 152311

به "بچه ها کار و فراموشی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بچه ها کار و فراموشی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید