یون شبیه نوجوانی خودم اسـت

به گزارش مجله سرگرمی، ترجمه سارا منصوری: می گوید وقتی کتاب پنالتی در جزایر وِست مَن را خوانده، کاملاً با قهرمان داستان هم ذات پنداری نموده و احساس می نماید خیلی شبیه نوجوانی خودش است. او هم مثل یون شخصیت اصلی این کتاب، عاشق فوتبال بوده، اما چون بازی اش چندان خوب نبوده، همواره از جانب هم تیمی هایش به خاطر اشتباه هایش سرزنش می شده است.

یون شبیه نوجوانی خودم اسـت

براگی تور هینریکسون، نویسنده و فیلم ساز 45ساله و متولد ریکیاویک، پایتخت ایسلند این ها را می گوید؛ کارگردانی که تصمیم گرفت چنین داستانی را به پرده سینماها بیاورد. بیش تر آثار هینریکسون، فیلم ها و سریال هایی درباره بچه ها و نوجوانان است و با این گونه سینمایی کاملاً آشناست. او هم مانند بقیه مردم کشور کم جمعیت ایسلند، عاشق فوتبال است و پس از حضور تیم کشورش در یورو 2016 و جام دنیای 2018، تصمیم گرفت سیزدهمین تجربه کارگردانی اش، فیلمی فوتبالی باشد.

فیلم شاهین ها در کشور ایسلند با عنوان اصلی پنالتی در جزایر وست من نمایش داده شد و مورد استقبال مخاطبان نوجوان ایسلندی نهاده شد. این فیلم که پیش از این جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم های بچه ها و نوجوانان شیکاگو و جشنواره فیلم های بچه ها و نوجوانان شلینگل درکِمنیتس آلمان را به دست آورده است و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم کودک و نوجوان از جایزه اِدا در ایسلند بوده و در سی و دومین جشنواره فیلم های بچه ها و نوجوانان اصفهان هم برنده جایزه سیفژ (مرکز دنیای فیلم سازی برای بچه ها و نوجوانان) شد.

ممکن است بعد از حضور تیم ملی فوتبال ایسلند در یورو و جام دنیای، همه ما ایرانی ها تشویق ایسلندی را یاد گرفته باشیم، اما احتمالاً هرگز این فرصت را نداشته ایم که فیلمی ایسلندی تماشا کنیم. به مناسبت حضور این فیلم در جشنواره اصفهان، برای صفحه شهرفرنگ این شماره، ترجمه گفت وگویی با کارگردان این فیلم جذاب را آماده نموده ایم تا بیش تر با حال و هوای این فیلم فوتبالی آشنا شویم.

  • شنیده ام علاقه مردم ایسلند به فوتبال، به حدی است که با آغاز جام دنیای، زندگی کلاً در این کشور تعطیل شد و همه پی گیر بازی های ایسلند بودند! تشویق ایسلندی هم که این روزها در سراسر دنیا همه گیر و بسیار محبوب شده. این همه توجه ایسلندی ها به فوتبال باعث شد به فکر ساختن فیلم شاهین ها بیفتید یا ماجرای دیگری پشت آن است؟

بله، همه ما با اشتیاق و البته نگرانی، انتظار آغاز جام دنیای فوتبال را می کشیدیم. چون حضور تیم ملی ایسلند در این رقابت ها، مثل تحقق رؤیایی دست نیافتنی بود. داستان فیلم شاهین ها برای من، به تصویرکشیدن همین تحقق رؤیا بود؛ این که کشوری با جمعیتی حدود 300هزار نفر، چه طور توانست به این مرتبه و مهارت در فوتبال دنیا دست پیدا کند و در جام دنیای فوتبال حاضر گردد، اتفاق بسیار مهمی است.

فرهنگ فوتبال در ایسلند بسیار غنی است و در طول نسل ها این فرهنگ پربارتر هم شده است. داستان فیلم من در جزایر وِست مَن می گذرد؛ جایی که در واقعیت هم بسیاری از بازیکنان تیم ملی ایسلند بازی فوتبال را از آن منطقه آغاز کردند. خود من هم در 10سالگی این شانس را داشتم که در مسابقات فوتبال شرکت کنم. به خاطر همین شاهین ها برای من، فقط داستان نیست، بلکه روایتی از اتفاق های واقعی است.

  • پس داستان فیلم ایده خودتان بود؟

اوه نه، این فیلم در اصل از کتاب پنالتی در جزایر وست من اقتباس شده که در ایسلند خیلی محبوب است. وقتی کتاب را خواندم، با یون قهرمان داستان هم ذات پنداری کردم. او خیلی شبیه نوجوانی من است. من هم فوتبال را خیلی دوست داشتم، اما خیلی در این ورزش خوب نبودم و همواره از جانب هم تیمی ها به خاطر اشتباه هایم سرزنش می شدم.

مسابقاتی که هرساله با حضور نزدیک به پنج هزار نوجوان در این جزایر برگزار می گردد، فرصت خوبی برای همه نوجوان هاست تا تجربیات بیش تری در زندگی کسب نمایند. این گردهمایی فقط درباره فوتبال نیست. آن ها در مدت حضورشان در این رقابت ها با هم به ماهی گیری می روند، بازی می نمایند و در تجربیات هم شریک می شوند. فوق العاده است، نه؟

  • بله، کاملاً! استقبال از فیلم شاهین ها در ایسلند چه طور بود؟

خیلی عالی و فوق العاده. در افتتاحیه فیلم، فرش قرمز بزرگی داشتیم و هزاران نفر برای تماشای فیلم و استقبال از گروه فراوری صف کشیده بودند. من دو سال از عمرم را صرف ساخت این فیلم کردم و وقتی استقبال تماشاگران را دیدم، احساس کردم که کوشش هایم به نتیجه رسیده است. برای من لحظه بسیار خاص و غرورآمیزی بود.

  • می دانم که شما سال ها در نمایش عروسکی مشغول بودید و بعد وارد دنیای سینما شدید. کارکردن با بازیگران زنده از کار با عروسک ها آسان تر است؟

پاسخ کوتاه و یک کلمه ای اش می گردد: بله!

البته واقعیت این است که کار در سینما، آن طورها هم آسان تر از دنیای عروسک ها نیست. با این حال می توانم بگویم که کارگردانی در سینما از من انرژی کم تری می گیرد. در کار عروسکی، وقتی یک نفر عروسک گردان و کارگردان اثر باشد، کار اصلاً ساده نیست. اجراهای عروسکی به لحاظ تکنیکی و پرداختن به جزئیات، دقت و کار زیادی احتیاج دارد. اما خب در سینما کار راحت تر است. من روی جایگاه کارگردانی ام می نشینم و تیم بازیگران را از روی مونیتور جلوی رویم راهنمایی می کنم و در همان زمان قهوه ام را هم می نوشم.

  • بازیگران نوجوان شاهین ها، از نقاط قوت فیلم هستند. می دانم که با بعضی از آن ها قبلاً هم کار نموده بودید. راهنمایی گروه بزرگی از بازیگران نوجوان چه حسی داشت؟ به خصوص که فیلمتان درباره فوتبال است.

بله، لوکاس را از قبل می شناختم. این پسر بازیگر بسیار بااستعدادی است و پیش از این در فیلم قول ها با او کار نموده بودم. اتفاقاً داستان آن فیلم هم درباره نوجوانان بود.

هرسه بازیگر نوجوان نقش های اصلی شاهین ها، باهوش، بااستعداد و فوق العاده اند و خیلی خوب نکته های کارگردانی مرا در نقششان وارد می کردند.

  • تصور می کنم حضور در این فیلم برای آن ها شبیه یک اردوی ورزشی بود؟

تقریباً بله! چهار هفته قبل از آغاز فیلم برداری، ما یک کمپ فوتبال راه اندازی کردیم. بازیگران ما مثل یک تیم فوتبال واقعی تمام حرکات بازی فوتبال را تمرین کردند و یاد دریافتد. ما یک طراح و مربی داشتیم که حرکات بازیگران را اصلاح و راهنمایی می کرد. این اردو برای بازیگرها خیلی مفید بود. علاوه بر یاد دریافت تکنیک های بازی، آن ها با هم حسابی دوست شدند و صمیمیتی بینشان به وجود آمد که روی پرده سینما هم کاملاً به چشم می آید.

  • به فیلم قول ها اشاره کردید. کاش کمی هم درباره آن بگویید.

بله، حتماً. قول ها، داستانی بر اساس تجربیات من در نوجوانی است؛ تجربه ای تلخ از طلاق والدین. این مجموعه از دید یک نوجوان روایت می گردد و بازگونماینده ترس و تجربه تلخی است که طلاق والدینش برای او به وجود آورده. سؤال هایی مثل این که، حالا خانه ام را از دست می دهم؟ دیگر دوستانم را نمی بینم؟ باید با مادرم زندگی کنم یا پدرم؟ و هزاران سؤال دیگر که ناگهان به ذهن نوجوان داستان قول ها هجوم می آورد.

  • به عنوان سؤال آخر، به نظرم شاهین ها، فیلمی درباره کار تیمی، شجاعت و دوستی های فراتر از مرزهاست. معتقدم این فیلم فقط درباره فوتبال نیست، بلکه فیلمی درباره اهمیت خانواده است. عشق بی حد و اندازه بین فرزندان و والدین و اهمیت گذشت در زندگی. شما چه طور فکر می کنید؟

کاملاً درست است. این نوجوان ها در جزیره زیبایی درگیر مسابقات هستند. تابستان است، خورشید می درخشد و دوستان در کنار هم فوتبال بازی می نمایند. این یعنی بودن در لحظه های ناب زندگی.

بعد، مسئله ای خانوادگی برای یکی از اعضای تیم به وجود می آید و همه تیم برای حل مشکل او با هم متحد می شوند. این یعنی روحیه کار گروهی در تیم، فقط به زمین بازی محدود نمی گردد و آن ها این هم بستگی و روحیه تیمی را در زندگی عادیشان هم به کار می برند. این درسی است که فوتبال به آن ها داده و این موضوع شگفت انگیز است. این نوجوان ها یاد می گیرند که تنها راهکار مقابله با مسائل، روبه رو شدن با آن هاست، نه فرار از آن ها؛ و این رویارویی آن ها را قدرتمندتر می نماید.

salmandiar.ir: دیار سلمان | مجله گردشگری و مسافرتی

samitm.ir: مجله سامی | وبلاگ نقد و بررسی کالاها و اخبار تولیدات صنایع

sctm.ir: تیم علمی | مجله علمی و دانشگاهی، مقالات علمی

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 21 بهمن 1400 بروزرسانی: 21 بهمن 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 41550

به "یون شبیه نوجوانی خودم اسـت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "یون شبیه نوجوانی خودم اسـت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید