ناشران برای خلق احتیاج در بازار کتاب همواره باید با مردم در ارتباط باشند

به گزارش مجله سرگرمی، خبرنگاران ، نخستین ها، همواره براساس پاسخ به احتیاج، ساخته نمی شوند؛ بلکه گاهی ساخته می شوند تا احتیاجی را برای مصرف نماینده ایجاد نمایند. این فرآیند در بازاریابی با عنوان خلق احتیاج تعریف شده است. چاپ نخستین لغت نامه، فراوری نخستین کتاب صوتی، چاپ کتاب های واقعیت افزوده از جمله مصادیق خلق احتیاج بازار کتاب بوده اند. فرزاد مقدم، مشاور برندسازی و بازاریابی، خلق احتیاج را کوشش پُر ریسک فراوری نمایندگان در هرنوع بازار -از جمله بازار نشر- می داند که البته اگر هوشمندانه و با اصل ارتباط با مشتری ایجاد گردد، سود آوری خواهد داشت.

ناشران برای خلق احتیاج در بازار کتاب همواره باید با مردم در ارتباط باشند

توجه به احتیاج بازار، یعنی توجه فراوری نماینده به کمبود ها که این امر، از اصول بازار یابی محسوب می گردد. آیا ناشران می توانند فراتر و ایجاد احتیاج فکر نمایند؟

برای شناخت احتیاج بازار کتاب، دو راه وجود دارد. نخستین راه، شناخت احتیاج موجود براساس دیدگاه مخاطب و فواید مورد انتظارش از کتاب، شناسایی می گردد و به مرحله فراوری می رسد. راه دوم، ناشر حدس می زند که ایده شکل گرفته در ذهنش نیز می تواند، نمود بیرونی پیدا کند و یک احتیاج جدید ایجاد کرد؛ به عنوان مثال، ناشر حوزه بازار یابی پیش بینی می نماید. اگر محتوای کتابی درباره مراحل برند سازی و بازار یابی، داستان گونه روایت گردد، تاثیر گذارتر خواهد بود. این شیوه فراوری محتوا از زبان مشتری طرح نشده اما ناشر با اجرای این ایده، کنار تبلیغات، در مخاطب یک احتیاج جدید را بیدار می نماید؛ از جمله اینکه این کتاب داستان، برای ساعت هایی که حوصله مطالعه کتاب های جدی وجود ندارد، علاوه بر برطرف احتیاج آموزشی سرگرم نماینده است. ناشران باید توجه داشته باشند، ریسک خلق احتیاج بالاست؛ چراکه احتمال پیروز نشدن ناشر در ایجاد احتیاج وجود دارد اما روش دوم با توجه به اینکه احتیاج از سوی مخاطب مطرح شده، به اصطلاح ضمانت شده است.

برای خلق احتیاج در بازار کتاب چه باید کرد؟

پایه اصلی خلق احتیاج، ایجاد ارتباط با مردم است؛ این تجربه در بسیاری از افراد وجود دارد که به محض استشمام بوی کباب، احساس تمایل زیادی برای خوردن کباب پیدا می نمایند؛ در حالی که چند لحظه قبل، غذا مصرف نموده است. اصول بازار یابی برای خلق احتیاج به ناشران توصیه می نماید، به تبلیغ فواید استفاده از کتاب بپردازند؛ محتوای تبلیغی از جمله ویدئو به مخاطب نشان می دهد، استفاده از کتاب چه کمکی به او می نماید؛ تبلیغی شبیه شرکت های اپل و سامسونگ؛ این شرکت ها در تبلیغات تلویزیونی به قابلیت های ساعت هایشان می پردازند، قابلیت هایی که برای کاربر ایجاد احتیاج می نماید؛ مانند اینکه ساعت، نه تنها وقت را نشان می دهد؛ بلکه اطلاعات بسیار بیشتری از جمله امکان تماس تلفنی، ثبت ضربان قلب بعد از ورزش و پیاده روی را نمایش می دهد؛ بنابراین با تشریح فواید کالا، در افراد، احتیاج ایجاد می گردد که در نهایت به خرید منجر خواهد شد. ناشران باید برای خلق احتیاج، به ایجاد ارتباط و در گام بعدی به نکاتی توجه نمایند که از بابت تبدیل آن به احتیاج مطمئنشان کند.

به نظر می رسد خلاقیت ناشر در خلق احتیاج و ارائه فواید جدید برای کتاب نقش مشخص نماینده دارد.

بله دقیقا؛ اگر ناشر در برقراری ارتباط با مخاطب خلاقانه عمل نکند، نمی تواند در مخاطب احتیاج را زنده کند.

وقتی از بازار کالا های ضروری مثل لوازم خانگی صحبت می کنیم، مصرف نماینده از بین محصولات مختلف حتما به انتخاب دست می زند اما در بازار کتاب، به ویژه در ایران که کتاب خوانی، شرایط مطلوبی ندارد، تکرار تجربه خرید از سوی ناشران فرآیند دشواری است که بیشتر به دلزدگی مشتری از محتوا مربوط، و مانع از خرید دوباره مشتری می گردد. انتخاب پدید آور از سوی ناشر چه میزان در حفظ مشتری موثر است؟

برای پاسخ به این پرسش، باید به موضوع اهمیت خلق هویت برای برند ناشر پرداخت، به این معنا که ناشر، با تعریف موضوع فعالیت و گروه های مخاطبش به ساخت و ایجاد شخصیت و هویت ذهنی در مخاطب اقدام می نماید و در ادامه نیز به نشان تجاری، رنگ و هویت ظاهری برای کتاب توجه می نماید؛ به عنوان مثال، ناشران حوزه بازار یابی و تبلیغات برای فعالان این حوزه شناخته شده اند و رفتار ناشر برای این دست مخاطبان، قابل پیش بینی است؛ یعنی هویت ذهنی؛ به عبارت دیگر مخاطب پذیرفته، کتاب این ناشران از استاندارد کیفی متوسط به بالا برخوردارند؛ بنابراین خود ناشر، دارای هویت است و مشتری حتی بدون آشنایی با پدید آور، فقط براساس برند ناشر از کیفیت محتوا مطمئن خواهد شد.

در مراحل بعدی، ناشران برای حفظ برند به اقدامات دیگری دست می زنند؛ از جمله همکاری با مولف و مترجمانی که به هویت نشر نزدیک باشند؛ بنابراین می بینیم ناشران عظیم و دارای هویت ذهنی قوی در بین مخاطبان در برابر جهان پول، حاضر به پذیرفتن کتاب سفارشی پدیدآوری نیستند؛ چراکه باور دارند این رفتار، زمینه ساز تخریب برند نشر خواهد شد. هویت ذهنی، مصداق این جمله معروف بازار یابی است؛ برند برای مشتری، حتما باید قابل پیش بینی باشد هویت ذهنی، استاندارد ها، شخصیت ، گرایش ها و نوع قلم پدید آورند های همکار نشر برای مشتری قابل پیش بینی است، حتی بدون دیدن کتاب. این دست ناشران به هویت بصری نیز توجه دارند، به طوری که مخاطب از قفسه های مختلف کتاب فروشی می تواند، کتاب ناشر را حتی براساس عطف پیدا کند. ناشر براساس هویت یرند نشر، به انتخاب نویسنده اقدام می نماید؛ در مقابل بعضی ناشران به ازای دریافت پول، کتاب چاپ می نمایند که در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران این رفتار ناشران به خوبی مصداق پیدا می نماید و می بینیم کتاب های بی کیفیت و با کیفیت این ناشران کنار هم چیده شده و ناشر براساس اصل هرچه پیش آید خوش آید عمل نموده است که نشان دهنده نبود هویت برند است.

همیشه از آسیب صدور بی رویه مجوز نشر و انگیزه های غیر فرهنگی بسیاری از ناشران صحبت می کنیم؛ آیا می توان امید وار بود رعایت اصول بازار یابی حتی از سوی بعضی ناشران، بازار نابسامان نشر را بهبود ببخشند و این دست از ناشران از گردونه خارج شوند؟

بله؛ در بسیاری از کشور ها با برگزاری رایگان انواع سمینار ها، همایش ها و دوره های آموزشی از سوی نهاد های دولتی، کوشش می گردد تا ناشران به برند سازی توجه نمایند. دلیل این رویکرد پرهزینه، به دلیل تاثیر برند سازی بر افرایش کیفیت کتاب است. ناشر برای حفظ برند، مجبور به حفظ ارزش های برند و کیفیت کتاب از هر منظری است؛ بی توجهی به کیفیت و در عین حال کوشش برای حفظ برند، دو رویکرد متضاد است. نتیجه ترغیب ناشران ایرانی به برند سازی این است که هر ناشر کوشش می نماید براساس هویت برند خود، سطحی از استاندارد را رعایت کند؛ به عنوان مثال ناشری هویت برندش را چاپ کتاب با درجه کیفی متوسط برای فراوری آثار عامه پسند و ناشر دیگری هوبتش را به عنوان ناشر تخصصی تعریف می نماید و برای مخاطب، رفتارشان قابل پیش بینی است. فعالان حوزه نشر در ایران با مفهوم برند، بیگانه هستند و برند سازی در حد طراحی نشان تجاری و مشخص اسم محدود شده ؛ در حالی که برند سازی به معنای خلق هویت و قابل پیش بینی بودن آن است. برای تحقق این شرایط در صنعت نشر، احتیاجی به انجام کار های عجیب و غریب نیست؛ به عنوان مثال می توانیم از تجربه کشور های مختلف، از جمله فرانسه، آلمان و یا کشور همسایه ترکیه استفاده کنیم. هزینه و ارائه خدمات رایگان مشاوره ای برای برگزاری همایش های عظیم در این کشورها به معنای علاقه وافر به برند سازی نیست، یلکه آن ها با این کار کوشش می نمایند صنعت نشرشان را نجات دهند و بیمه نمایند؛ نتیجه این رویکرد، فراوری آثار با کیفیت است؛ در حالی که نتیجه بی توجهی به مقوله برند سازی در ایران ، پُر شدن انبار و فروش نرفتن کتاب ناشران و یا خمیر شدن آن هاست.

بعضی از ناشران عقیده دارند برگزاری دوره های آموزشی برند سازی و بازاریابی باید از سوی نهاد های دولتی پیگیری گردد و بعد صنوف وارد این عرصه شوند. بعضی هم این آموز ش ها را وظیفه صنف می دانند. برای شکل گیری این جریان کدام باید آغازگر باشند؟

در کشور هایی که نام آن ها برده شد و یا دیگر کشور ها، دولت در این زمینه قدم اول را بر می دارد؛ البته در سطح برگزاری همایش های یک روزه، با هدف طرح مساله، و می دانیم در قالب این همایش ها، برند سازی ممکن نیست. دولت فقط با ایجاد مساله و تشریح مزیت های برند سازی و تاثیر آن بر افزایش رونق کسب و کار، گام نخست را بر می دارد. در مرحله بعد، صنف به برگزاری کارگاه های آموزشی و کاربردی و با دریافت شهریه، اقدام می نماید. دولت با تدوین قانون، از برند سازی حمایت می نماید ؛ به عنوان مثال اگر ناشری پیروز به کسب موقعیت خاص در بین مخاطبان گردد مشمول یکسری امتیاز ها خواهد شد.

armeniaro.ir: تور ارمنستان ارزان قیمت، تور لحظه آخری ایروان

anasi.ir: آناسی | مجله خانه و خانواده، راهنمای سبک زندگی و آشپزی

azatweb.ir: مجله آزات وب | مجله آموزشی توسعه اسکریپت های تحت وب

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 22 آذر 1400 بروزرسانی: 22 آذر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 116778

به "ناشران برای خلق احتیاج در بازار کتاب همواره باید با مردم در ارتباط باشند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ناشران برای خلق احتیاج در بازار کتاب همواره باید با مردم در ارتباط باشند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید