محرومیت از خواب یک شکنجه جمعیِ اجتماعی

به گزارش مجله سرگرمی، بسیاری از ما با خوابِ ناکافی مدام در حالِ شکنجه خود هستیم. اما متوجه نمی شویم، زیرا درواقع خستگیِ مزمن را تشخیص نمی دهیم. مغز ما به قدری خسته می گردد که حتی خستگی خودمان را احساس نمی کنیم. مغز های خسته، تجربه های منفی را به یاد می آورند و به راحتی تجربه های مثبت را فراموش می نمایند. این حافظۀ گزینشی می تواند منجر به افسردگی گردد. مطالعات متعدد نشان می دهند که میزانِ طلاق در کارگرانِ شب کار 6 برابر بیشتر از کارگرانی است که در ساعاتِ معمول روز کار می نمایند.

محرومیت از خواب یک شکنجه جمعیِ اجتماعی

خواب در حال از دست دادنِ نقشِ خود در زندگی های ما و واگذار کردنِ صحنه رقابت به حریفان است و همین امر باعثِ شیوعِ مسائلِ جدیِ جسمی، ذهنی و ارتباطی برای ما شده است. امروزه، تعداد زیادی از افراد دچار محرومیتِ مزمن از خواب هستند که می توان گفت: نمایندۀ نوعی شکنجۀ اجتماعیِ جمعی است.

به عنوانِ دانشمندِ خواب که به مدتِ 30 سال با تعدادِ زیادی پزشک کار نموده ام، می دانم کم خوابی چه اثراتی دارد و افراد از چه شیوه های آسیب زایی برای مقابله با آن استفاده می نمایند.

در ملاقاتِ اخیرم از یک مدرسه، یک دانش آموز 13 ساله به من گفت: خوابِ خوبی داشته، چون مادرش شب گذشته به او قرص خواب داده و در طول روز نوشیدنی های کافئین دار و رِدبول خورده تا هشیار بماند.

بسیار آشفته نماینده است که این نوع عادت های مصرفی به عنوانِ روش های کاملاً عادی پذیرفته شده اند. کم خوابی در بچه ها می تواند مسائل جدیِ تحصیلی به دنبال داشته باشد و به موفقیتِ درسی آن ها لطمه وارد کند؛ بماند که اگر به معضلی بلندمدت تبدیل گردد، می تواند مسائلِ جدی برای سلامتِ ذهنی آن ها به وجود آورد.

در حقیقت، خوددرمانی با استفاده از کافئین و قرص برای غلبه بر خستگیِ مزمن به عادتی رایج در جوامع تبدیل شده و ارتباطی با سن و سال ندارد. اما، در بهترین حالت، این روش ها فقط نشانه ها را بهبود می بخشند و بحرانِ محرومیت از خوابِ سالم را در ما درمان نمی نمایند.

چه شد که ما به این مرحله رسیدیم؟

محرومیت از خواب به دلیلِ انفجارِ مصرفِ دستگاه های الکترونیکی به وجود آمد. داشتنِ تلویزیون در اتاق خواب زمانی نمایشِ ثروت بود. اکنون، داشتنِ یک صفحه نمایش در اتاق خواب به یک مسئله عادی تبدیل شده است: این صفحه نمایش فقط تلویزیون نیست، می تواند لپ تاپ، کامپیوتر، کتاب الکترونیکی یا موبایل باشد.

فضا های خواب باید بهشتی برای چرت زدن باشند، اما دیگر این گونه نیستند. به جای آن تبدیل به فضایی برای بازی و تفریح شده اند که یعنی ذهن های ما به جای آن که فرصت پیدا کند آزادانه استراحت کند - که برای یک خوابِ سالم و آرام لازم است - دائم در حالتِ هشیار است.

تمامِ این موارد اخیراً اتفاق افتاده اند. روشن کردنِ خانه هایمان با جریانِ الکتریسیته از دهه 1950 میلادی به پدیده ای معمولی تبدیل شد. امروز ما در جامعه ای زندگی می کنیم که 24 ساعتِ شبانه روز در هفت روز هفته روشن است تا به کسب و کار های دنیای که هرگز خواب ندارند، خدمت رسانی کند. این فرایند هر فردی را که از دستگاه های الکترونیکی استفاده می نماید و تعدادِ بی شماری از کارگردان - از کارگران در بازار های اقتصادی تا کارکنانِ بیمارستان - را تحتِ تأثیر قرار می دهد. چنین رویداد هایی با تغییراتِ فرهنگی، که خواب را پدیده ای مرتبط با سرگرمی و لذت می داند، مصادف شده است.

ایدۀ خشنِ توانایی در شکست دادنِ محرومیت از خواب در دهه 80 میلادی شکل گرفت و مردمی که می توانستند شبانه روز کار نمایند به عنوان قهرمان ستایش می شدند. این ایده امروز بیش از پیش شایع شده و جامعه به مردمی وابسته است، که در ساعاتی که ساعاتِ طبیعیِ خواب هستند، در مقابل خوابیدن مقاومت می نمایند.

آمار ها حاکی از افزایش نیروی کار در جوامع است. اما مشکلِ شب کاری این است که بدن افراد به راحتی با آن وفق پیدا نمی نماید. مطالعات نشان می دهند که کارکنانِ شب کار کوشش می نمایند در طول روز بخوابند، اما خواب های کوتاه مدت و کمتر راحتی را تجربه می نمایند (معمولاً کمتر از 6 ساعت).

شکنجه جمعی

محرومیت از خواب نوعی شکنجه است. اگر زندانیان را مجبور کنید مانند کارکنانِ شب کار رفتار نمایند، آن ها می توانند از شما به دلیل شکنجه شکایت نمایند. این درحالیست که بسیاری از ما با خوابِ ناکافی مدام در حالِ شکنجه خود هستیم. اما متوجه نمی شویم، زیرا درواقع خستگیِ مزمن را تشخیص نمی دهیم.

مغز ما به قدری خسته می گردد که حتی خستگی خودمان را احساس نمی کنیم.

مطالعاتی که بروی رانندگانِ تاکسی که از خستگیِ مفرط رنج می بردند، چنین چیزی را نشان می دهد. آن ها تصور می نمایند کاملاً هشیار هستند، اما نتایج آزمایش ها عکس آن را نشان می دهد؛ و بعد ما کوشش می کنیم این کم خوابی ها و محرومیت ها را با موادِ شیمیایی جبران کنیم؛ بنابراین به کافئین روی می آوریم تا بتوانیم در طولِ روز هشیار باشیم.

به نظر نمی رسد مردم برای خواب اهمیت قائل باشند. آن ها می پرسند: اصلاً خواب برای چیست؟ خوب آن ها همچنین می توانند بپرسند: بیداری و هشیاری برای چیست؟ هر دو - خواب و بیداری - از ضروریاتِ زیستیِ ما هستند.

شما هم در سفر بیشتر عصبانی می شوید؟ قبل از سفر بیشتر بخوابید!

ساعت بدن تان درباره ریتم بیولوژیک بدن تان چه می گوید؟

کم خوابی و بی تحرکی مضرتر از استفاده از رسانه های اجتماعی

خواب صرفاً به معنایِ متوقف کردنِ فعالیت های فیزیکی نیست، خواب بخشی ضروری از زیست شناسی ماست که پیامد کنار گذاشتنِ آن خطراتی که است که برای سلامتی ما ایجاد می گردد.

مروری بر تحقیقاتی که در زمینه خواب صورت گرفته نشان می دهد که بدونِ خواب ما نمی توانیم از نهایتِ توانایی خود برای انجام امور در طی روز بهره بگیریم. در هنگام خواب حافظه ما تثبیت و تحکیم می گردد. اما کم خوابی بر حافظه ما اثرات منفی می گذارد. مغز های خسته، تجربه های منفی را به یاد می آورند و به راحتی تجربه های مثبت را فراموش می نمایند. این حافظۀ گزینشی می تواند منجر به افسردگی گردد.

در طی خواب، مغز ما تصمیم می گیرد کدام اطلاعات را پردازش و حفظ کند و کدام ها را دور بریزد. تمام این فرایند برای عملکردِ شناختی و معنا کردنِ دنیا لازم است. اگر می خواهیم ایده های خلاقانه و راه چاره داشته باشیم، باید در طول شب خوابِ کافی داشته باشیم تا توانمندی خود را نسبت به این امور افزایش دهیم.

بی خوابی، هورمون های کورتیزول، آدرنالین و گرلین

افرادی که از بی خوابی مزمن رنج می برند، احتمالِ ابتلا به بیماری ها به خصوص دیابت نوع 2، بیماری های قلبی و عروقی و سرطان را در خود افزایش می دهند. هنوز بطور کامل تعیین نیست که چرا بی خوابی به این بیماری ها می انجامد. ما می دانیم کمبود خواب بدن را وادار می نماید واکنش های مرتبط با استرس- شامل ترشح مقادیر بالایی از هورمون های آدرنالین و کورتیزول در جریان خون - از خود نشان دهد.

فعال شدنِ استرس سطحِ قند خون و فشار خون را افزایش می دهد تا ما برای واکنش های جنگ -یا -گریز آماده کند. اما، موضوع این است که ما نه می جنگیم و نه فرار می کنیم، و سطحِ قند خون و فشار خون در بالاترین حالت خود باقی می ماند و این می تواند خطر ابتلا به بیماری هایی مانند دیابت نوع دوم و بیماری های قلبی را افزایش دهد.

علاوه بر آن، کورتیزول به عنوان عاملِ سرکوب نماینده سیستم ایمنی عمل می نماید که تا حدی شرح می دهد چرا عفونت و سرطان در کارگرانی که به مدتِ طولانی شب کار بودند در مقایسه با کارگرانی که همان کار را در ساعات روز انجام می دادند، بیشتر گزارش شده است.

خواب در این ساعت شما را سکته می دهد

خواب زنان با مردان تفاوت دارد؟

چرا باید شب ها به مدت 4 دقیقه دوش بگیریم؟

محرومیت از خواب همچنین باعثِ تغییر در سوخت و ساز بدن می گردد. به خصوص، می تواند سطحِ گرلین یا همان هورمون گرسنگی را افزایش دهد. این علتِ افزایش وزن در هنگامِ خستگیِ مفرط را شرح می دهد. مطالعاتی که بروی مردانِ جوان صورت گرفته است، نشان می دهد فقط چند روز محرومیت از خواب باعث افزایشِ چشمگیرِ سطحِ گرلین در خون آن ها و تمایل بالا به مصرفِ کربوهیدرات ها شده است.

در دورانِ پیشاصنعتی شدن مردن ارزشِ خواب را می شناختند. ویلیام شکسپیر از خواب به عنوانِ پرستارِ مهربانِ طبیعت یاد می نماید و ما را تشویق می نماید از طعمِ عسل گونه و آسمانیِ چرت زدن بهره مند شویم.

پدربزرگ و مادربزرگ های ما هم از ارزشمندی خواب آگاه بودند. وقتی با مسئله ای حل نشدنی روبرو بودند، می گفتند: می خوابیم که راه چارهی پیدا کنیم. و حالا علوم اعصاب چنین چیزی را تأیید می نمایند. اگر می خواهیم به سمتِ اقتصادِ دانش-بنیان حرکت کنیم باید از خواب برای ارتقاء قوه شناختی مان استفاده کنیم. درغیراینصورت، می توانیم جان خود را به خطر بیندازیم.

تحقیقات نشان می دهند وقتی به شکلی مزمن خسته هستیم، نمی توانیم معمولی ترین مسائل روزمره را هم مدیریت کنیم. مطالبات بزرگتر به نظر می آیند و توانایی ما برای مدیریت احساساتمان ضعیف تر می گردد.

بی خوابی و روابط اجتماعی

وقتی خیلی خسته ایم، نمی توانیم سیگنال هایی اجتماعی را که خانواده، دوستان و همکاران ارسال می نمایند، به درستی دریافت کنیم. مطالعات متعدد نشان می دهند که میزانِ طلاق در کارگرانِ شب کار 6 برابر بیشتر از کارگرانی است که در ساعاتِ معمول روز کار می نمایند.

بی خوابی ما را تکانشی می نماید و قدرتِ همدلی ما را کاهش می دهد. ما کار هایی را در زمانِ احساسِ خستگیِ مفرط انجام می دهیم که اگر به قدر کافی استراحت نموده بودیم، انجام نمی دادیم. افرادی که به شکلی مفرط و مزمن خسته هستند می توانند به هیولا هایی تبدیل شوند که هم برای خودشان و هم برای دیگران خطرناک هستند.

نتیجه یک مطالعه اخیر که روی پزشکانِ تازه کار انگلیسی صورت گرفته است نشان می دهد، 57 درصد از آن هایی که بعد از کار شبانه به سمتِ خانه رانندگی می کردند، یا تصادف می کردند یا نزدیک بود که تصادف نمایند.

فشار استرس باعث ایجادِ یک چرخه معیوب می گردد. کلافگی افزایش می یابد، اعتماد به نفس کاهش پیدا می نماید، اضطراب و افسردگی ایجاد می گردد. خستگیِ مفرط و بی خوابی با تشکیل این چرخه و رسیدن آن به نقطه ای که می تواند روان و جسم ما را مکوششی کند، افزایش می یاد.

درحالیکه بسیاری از مطالعات به خستگی به عنوانِ نتیجه کارِ شبانه نظر افکنده اند، خستگیِ مزمن و افراطی در سایر گروه های کاری نیز گزارش شده که با خطرات سلامتی نیز مرتبط بوده است.

ساعاتِ طولانی کار در نیروی پلیس یا به عنوان کارمندان بخشِ سلامت یا بخش های تجاری و بازرگانی و بخش هایی که فرد زودتر از 5 صبح نمی تواند کارش را ترک کند، زمانِ اندکی برای انجام سایر کار ها باقی می گذارد؛ بنابراین خواب اغلب قربانی سایر فعالیت ها مانند رسیدن به امور زندگی و تفریح می گردد.

ریتم شبانه روزی بدن

خستگیِ مفرط که یا ناشی از کم خوابی یا ناشی از کوشش برای کار کردن برخلافِ ساعتِ بدن در شیفت های شبانه است، اثراتِ منفیِ مشابهی بروی سلامت می گذارد. اگر برای مدتِ کوتاهی بنا باشد شب ها کار کنید می توانید ساعت بدن را به حالت عادی بازگردانید، اما اگر در طولانی-مدت نمی توانید. سازمان بهداشت دنیای امروزه کار شبانه را به عنوان یکی از عواملِ احتاقتصادیِ سرطان زا می شناسد.

ترکیبی از ساعاتِ طولانیِ کار، تفریحاتی که شب ها انجام می گردد، تأثیر ژن ها، سن وسال، قرار دریافت در معرض نور و واکنش های استرسی و عاطفیِ ما به داشتنِ یک خواب خوب یا وحشتناک شبانه یاری می نماید. با دانستنِ همه این موارد بسیار متکبرانه است اگر فکر کنیم می توانیم بدنمان را با شرایط وفق دهیم و با استفاده از موادی مانند قرص های خواب و کافئین نشانه های کم خوابی را در خود از بین ببریم. اگرچه این مواد بدنِ ما را حتی در زمانیکه باید بخوابد، هشیار نگه می دارد، هیچ چیزی به اندازه خواب طبیعی نمی تواند برای ما مفید باشد.

در ضمنً این راه چاره ساده لوحانه ایست که توصیه کنیم افراد کار های 24 ساعتِ شبانه روز در 7 روز هفته را کنار بگذارند. ما باید از خودمان بپرسیم که چطور می گردد از سختی و دشواریِ این موقعیت ها و کم کردن از شدتِ وخامت آن ها کاست؟

من باور داریم که روش هایی برای تخفیف دادنِ پیامد های ناگوار کم خوابی و محرومیت از خواب وجود دارد و من کوشش می کنیم برخی از آن ها را در اختیار شما بگذارم.

برخی بچه ها به من می گویند یک فیلتر قرمز روی دستگاه های الکترونیکی نصب نموده اند که برخی از نور های آبی که از صفحه نمایش متساعد می گردد را مسدود می نماید. باید بگویم علم تأیید نمی نماید که این کار در تنظیم ساعتِ بیولوژیکیِ بدن نقش داشته باشد یا اثر نور صفحه نمایش را بر بی خوابی کمتر کند؛ پس بهتر است پولتان را صرف این کار ها نکنید.

ورای اینکه این دستگاه ها چه نوع نوری ساطع می نمایند، استفاده از آن ها در ساعاتِ آغازین صبح و ساعاتِ پایانیِ شب است که مضر است.

مغز ما به ما انسانیت، خلاقیت و توانایی عشق ورزیدن به دیگران و دستیابی به موفقیت های چشمگیر را می بخشد؛ البته اگر خواب کافی داشته باشیم.

*در ادامه این مطلب که هفته بعد منتشر خواهد شد، به شما روش هایی را آموزش می دهیم که بتوانید ساعت بدنِ خود را تنظیم کنید تا با انرژی بیشتر و ذهنی آماده برای انجام کار ها بیدار شوید.

نویسنده: Professor Russell Foster

منبع:The DailyMail

مترجم خبرنگاران: عاطفه رضوان نیا

تعطیلات رو: تعطیلات رو | مجله گردشگری، سفر و تور اروپا

طفره: طفره | نگاه نقادانه به اخبار و رویدادهای روزانه

مجله سرگرمی و تفریحی: مجله سرگرمی و تفریحی | مجله سفر، گردشگری و مسافرتی

منبع: فرادید
انتشار: 15 شهریور 1400 بروزرسانی: 15 شهریور 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 67985

به "محرومیت از خواب یک شکنجه جمعیِ اجتماعی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "محرومیت از خواب یک شکنجه جمعیِ اجتماعی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید