مثلث خطر برای ادبیات
به گزارش مجله سرگرمی، اصغر نوری از تاثیری که بحران کاغذ بر وضعیت ادبیات داستانی سال جاری داشته و ضربه ای که مثلث بعضی کارگاه های ادبی، ناشران و جایزه ها به ادبیات وارد می نماید، می گوید.

این مترجم و نمایشنامه نویس در گفت وگو با خبرنگاران، درباره وضعیت ادبیات در سال 1397 اظهار کرد: من فکر می کنم چه برای ادبیات ایرانی و چه خارجی، سال 97 مثل همه سال های اخیر بود؛ یعنی هم کتاب خوب و هم کتاب بد چاپ شد. اما مسئله اصلی که سال جاری را تحت تأثیر قرار داد، مسئله کاغذ بود؛ بحران عجیب و غریبی بود که ناشران را به مشکل انداخت. قیمت کاغذ مدام بالا می رفت و حتی کاغذ نایاب می شد و با قیمت گران هم در دسترس نبود؛ این باعث می شد خیلی از ناشران از چاپ عنوان های تازه صرف نظر نمایند و واقعاً نمی دانستند قیمت کتاب را چطور بزنند. اگر کتاب ها با قیمت اخیر کاغذ قیمت گذاری می شد، خیلی گران تر می شد، برای همین خصوصاً در ماه های اخیر، کتاب هایی که برای چاپ در برنامه ناشران بودند از اولویت خارج شدند.
او در ادامه گفت: من فکر می کنم در نمایشگاه کتاب سال بعد شاهد چاپ عنوان های کمی خواهیم بود و دلیلش هم همین معضلات کاغذ است. این بیشتر از همه روی ادبیات داستانی تأثیر می گذارد، چون یک سری کتاب ها هستند که درسی اند یا چاپ شان قبلاً آغاز شده و مشتری شان را پیدا نموده اند. مطمئناً اولویت ناشر آن ها هستند. اما در خصوص کتاب های داستانی جدید نمی گردد صددرصد پیش بینی کرد که مخاطب چطور با آن ها برخورد می نماید؛ فروش دارند یا ندارند؟ این باعث شده تعداد کتاب های چاپ شده در ماه های اخیر کمتر گردد و قطعاً در نمایشگاه هم تعداد کم خواهد بود.
نوری با بیان این که کارگاه های داستان نویسی یا ترجمه مفید هستند، درباره وضعیت کارگاه های ادبی سال جاری گفت: کسانی که می خواهند ترجمه یا نوشتن را آغاز نمایند در این کارگاه ها می توانند الفبای این کار را یاد بگیرند یا حداقل یاد بگیرند چطور بخوانند و چه بخوانند. هرچقدر هم تعداد آن ها بیشتر گردد، ضرر ندارد. اما مشکل این جاست که متأسفانه بعضی از این کارگاه ها با وعده هایی می خواهند با دیگر کارگاه ها رقابت نمایند؛ مثلاً یکی از این وعده ها چاپ کتاب است، و در صورت شرکت در یک کارگاه، قول انتشار کتاب در یک نشر به افراد داده می گردد.
مترجم برهوت عشق و دفتر بزرگ با اشاره به ضربه ای که این گونه وعده دادن ها به ادبیات و نشر می زند، اعلام کرد: شاید آن افرادی که در کارگاه ها شرکت می نمایند، با طی کردن آن کارگاه هنوز به حد کتاب چاپ کردن نرسند. بعد آن هم وقتی کارگاه می خواهد به وعده اش عمل کند، با همکاری یک ناشر، یک سری کارهای ضعیف چاپ می نمایند. ضربه اصلی این کار اولاً به خود نویسنده وارد می گردد، چون اثر ضعیفش چاپ می گردد. ولی ضربه بعدی به بازار کتاب وارد می گردد و مخاطبان به هوای اسم آن ناشر کتاب ها را می خرند اما سرخورده می شوند.
اصغر نوری سپس متذکر شد: مخاطبان در چنین وضعیتی دیگر به ادبیات ایرانی اعتماد نمی نمایند. گاهی جایزه ها هم ضلع سوم این قضیه می شوند. یک کتاب ضعیف به خاطر همکاری ناشر چاپ می گردد و جایزه ها هم بعضاً وارد بازی می شوند. وقتی مسئول کارگاه داور یک جایزه است یا به آن جایزه نفوذ دارد، به داستان ضعیف کارگاه خودش جایزه می دهد و این جاست که اتفاق بد مضاعفی می افتد؛ چون هم اثر چاپ شده و هم جایزه گرفته است، و وقتی مخاطب کتاب را تهیه می نماید، می خواند و خوشش نمی آید، به کتاب ایرانی بی اعتماد می گردد.
منبع: خبرگزاری ایسناmahsanblog.ir: وبلاگ مهسان، این وبلاگ برای سیستم مدیریت محتوای مهسان میباشد