فیلم های دنباله داری که قرار نبود دنباله داشته باشند!

به گزارش مجله سرگرمی، این روزها قسمت دوم انیمیشن فروزن توانسته باکس آفیس را تسخیر کند. بعد از این که شش سال پیش نسخه اولیه آن با استقبال روبه رو شد می شد تصور کرد که دیزنی به فکر ساخت دنباله آن بیفتد. به هر حال در سال های اخیر سود سینما در فیلم های دنباله دار بوده است.

فیلم های دنباله داری که قرار نبود دنباله داشته باشند!

دنباله سازی در هالیوود اتفاق جدیدی نیست اما بین این دنباله ها تفاوت هایی وجود دارد. بعضی از فیلم های هالیوودی اساسا برای دنباله دار بودن ساخته می شوند. بهترین نمونه این آثار فیلم های ابر قهرمانی هستند مثل سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و غیره.

فیلم های اکشن پرسرو صدا که احتمال پیروزیت آن از قبل تقریبا تضمین شده و انیمیشن ها و فیلم های ترسناک نیز در همین رده قرار می گیرند مثل سری جان سخت یا انیمیشن شرک و ماداگاسکار. تکلیف بعضی فیلم ها هم روشن است که باید دنباله دار باشند چون بر مبنای یک اثر ادبی دنباله دار ساخته شده اند مثل ارباب حلقه ها یا هری پاتر یا این که داستان آن ها اصولا در یک فیلم تمام نمی گردد مثل جنگ ستارگان.

اما فیلم هایی هم هستند که از ابتدا اصلا قرار نبوده دنباله دار باشند و اینکه دنباله ای برای آن ها ساخته شده به واسطه نوعی غافلگیری تجاری و هنری بوده است. این فهرستی از فیلم های دنباله داری است که قرار نبوده دنباله داشته باشند!

پیش از طلوع/غروب/ نیمه شب

کارگردان: ریچارد لینکلیتر

عنوان اصلی: before sunrise/ sunset/ midnight

یکی از بهترین نمونه های این قبیل دنباله های غیرقابل انتظار پیش از نیمه شب است.

سال 1995 ریچاد لینکلیتر فیلم بسیار کم هزینه پیش از غروب را با بازی اتان هاوک و ژولی دلپی ساخت. فیلم داستان یک جوان آمریکایی و یک دختر فرانسوی است که در قطاری با یکدیگر دیدار نموده و یک شب را به گشت و گذار در وین می گذرانند.

این درام عاشقانه عملا فاقد داستان است و شاید بتوان گفت هیچ اتفاق ویژه ای در طول فیلم رخ نمی دهد و کل فیلم حین راه رفتن و گفت وگوی این دو نفر شکل می گیرد. با این حال دیالوگ های بسیار عالی، استفاده استادانه از فضای شهر وین و تاکیدهای جذاب بر روابط انسانی در کنار بازی های خوب دو بازیگر اصلی پیش از طلوع را به فیلمی ماندگار تبدیل کرد.

بعد از پیروزیت هنری غافلگیرنماینده فیلم، احتمال ساخت قسمت دوم مطرح شد. کارگردان و دو بازیگر اصلی طی چند سال روی چند داستان محتمل کار کردند و حتی قرار بود دو سال بعد قسمت دوم ساخته گردد اما به دلیل نبود امکانات اقتصادی پروژه بایگانی شد. تا اینکه سال 2004 یعنی نه سال بعد قسمت دوم با عنوان پیش از غروب ساخته شد. داستانی که زندگی نه سال بعد دو شخصیت اصلی را این بار در پاریس روایت می نماید.

فیلم دقیقا با همان رویکرد و حال و هوای فیلم نخست ساخته شد و توانست پیروزیت بی نظیر فیلم نخست را تکرار کند. در سال 2011 بحث ساخت قسمت سوم این مجموعه دوباره مطرح و دو سال بعد فیلم روانه اکران شد. بین فیلم دوم و سوم نیز دقیقا نه سال فاصله وجود دارد و داستان زندگی دو شخصیت اصلی را بعد از 18 سال در یونان پی می گیرد. حال و هوای داستان و فرایند فیلم دقیقا مشابه دو فیلم قبلی است و حتی بیش از فیلم دوم با استقبال منتقدان روبه رو شد.

سه گانه پدرخوانده

کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا

عنوان اصلی: Godfather

فرانسیس فورد کاپولا با اقتباس از رمان جنایی-مافیایی ماریو پوزو شاهکاری خلق کرد که می توان آن را در زمره ده فیلم برتر تاریخ سینما قرار داد.

رمان پوزو پیش از ساخت فیلم سر و صدای فراوانی به پا کرد و چنان در فرهنگ و ادبیات آمریکا موثر بوده که از آن با عنوان تاثیر پدرخوانده یاد می گردد . بنابراین ساخت فیلمی بر مبنای این اثر اصلا دور از ذهن نبود.

در ابتدا فرانسیس فورد کاپولا مد نظر کمپانی پارامونت نبود و خودش هم به توصیه جورج لوکاس کارگردانی پدرخوانده را پذیرفت. گرچه انتخاب کاپولا و بعدتر پاچینو با مخالفت های نسبتا زیادی همراه بود (چندین بار نزدیک بود هر کدام از این دو از کار اخراج شوند)، اما به هرترتیب کاپولا فیلمی بی نظیر ساخت که با استقبالی باورنکردنی از طرف مردم و منتقدان روبه رو شده و جوایز اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه و بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.

پدر خوانده با بودجه شش و نیم میلیون دلاری تنها در آمریکا نزدیک به 135 میلیون دلار فروش داشت. پیروزیت هنری و تجاری پدرخوانده در سال 1972 کاپولا و سران کمپانی پارامونت را به صرافت ساخت قسمت دوم آن انداخت. با توجه به این که پوزو صرفا یک رمان برای پدرخوانده نوشته بود، در پدرخوانده 2 کاپولا و پوزو (که با هم فیلمنامه را نوشتند) داستان دوران نوجوانی و جوانی دون کورلئونه را از کتاب اصلی اقتباس نموده و ادامه داستان فیلم را مستقل از رمان نوشتند.

پدرخوانده 2 در سال 1974 روانه اکران شد و پیروزیت فوق العاده فیلم نخست را تکرار کرد. بسیاری از منتقدان فیلم دو را حتی برتر از فیلم یک ارزیابی می نمایند. فیلم توانست جوایز اسکار بهترین فیلم، کارگردان، فیلمنامه و بازیگر نقش دوم مرد را نیز از آن خود کند.

گرچه فیلم فروش بسیار کمتری از فیلم نخست داشت و 57 میلیون دلار فروخت اما با توجه به بودجه 13 میلیون دلاری و فروش جهانی اش بازهم به پیروزیت تجاری مطلوبی دست یافت. با ساخت فیلم دوم به نظر می رسید پفراینده ساخت فیلم های پدرخوانده بسته شده است. گرچه سران کمپانی پارامونت به طور مکرر از کاپولا می خواستند قسمت سوم این مجموعه را بسازد ولی او زیر بار نمی رفت. تا اینکه در سال 1990 عوارض شکست تجاری سنگین فیلم از صمیم قلب (1982) کاپولا را وادار کرد در برابر اصرار مدیران پارامونت تسلیم شده و قسمت سوم پدرخوانده را نیز بسازد.

در اینجا کل داستان بدون اتکا به رمان پوزو و صرفا در قالب فیلمنامه توسط کاپولا و پوزو نوشته شد. پدرخوانده 3 اما نه به لحاظ تجاری و نه هنری نتوانست پیروزیت دو فیلم قبلی را تکرار کند. فیلم با بودجه 54 میلیون دلاری در آمریکا تنها 66 میلیون دلار فروخت. در عین حال فیلم نامزد 7 جایزه اسکار بود که برخلاف دو فیلم قبلی پیروزیتی کسب نکرد.

سه گانه اوشن

کارگردان: استیون سودربرگ

عنوان اصلی: oceans eleven

کارگردان خوشنام و مطرح هالیوود در سال 2001 فیلم شاد و سرخوش دار و دسته یازده نفره اوشن را ساخت که بازسازی فیلمی به همین نام (1960 ساخته لوئیس مایلستون) بود. گرچه آن فیلم قدیمی به لحاظ سینمایی اثر جدی و مهمی نبود، سودربرگ با حضور چندین ستاره مطرح و پولساز، بازسازی فاخر و در عین حال پرشر و شورتری از فیلم را روانه اکران کرد که با استقبال گرمی هم از جانب تماشاگران و هم منتقدان روبه رو شد.

پیروزیت این بازسازی سودربرگ را به صرافت ساخت قسمت دوم آن انداخت. قسمت دوم در سال 2004 با اضافه شدن چند ستاره دیگر ساخته شد. این فیلم در مقایسه با اثر قبلی با استقبال ضعیف تری روبه رو شد اما همان مولفه های جذاب و بانمک فیلم نخست را به خوبی در خود جای داده بود. در نهایت سومین فیلم این مجموعه در سال 2007 اکران شد. فیلم سوم گرچه نسبت به فیلم دوم از سوی منتقدان مورد استقبال بهتری نهاده شد اما در بین این سه فیلم از همه کمتر فروخت تا پفراینده ساخت این مجموعه با همین فیلم بسته گردد. سال گذشته هم که شاهد نسخه زنانه آن بودیم.

بورن

کارگردانان: تونی گیلروی، پل گرین گراس

عنوان اصلی: Bourne legacy

فیلم های جیسون بورن از جمله بهترین اکشن های چند سال اخیر هالیوود هستند که بر اساس سه گانه جیسون بورن نوشته رابرت لودلوم (جاسوسی نویس معروف آمریکایی) ساخته شده و مت دیمن نیز در نقش اصلی داستان ظاهر شد. گرچه قرار بود اولتیماتوم بورن (پل گرین گراس 2007) آخرین قسمت این مجموعه باشد پیروزیت هنری و تجاری این مجموعه دست اندرکاران فیلم را به فکر ساخت قسمت چهارم انداخت.

منتها مت دیمن اظهار داشت که بدون حضور گرین گراس دیگر در نقش بورن بازی نخواهد کرد و گرین گراس هم گفته بود که دیگر جیسون بورن نخواهد ساخت. به همین دلیل نویسندگان در اقدامی جالب شخصیتی دیگر خلق کردند که جیمی رنر آن را بازی کرد و به نوعی هم رده بورن محسوب می گردد. میراث بورن گرچه ادامه قطعی سه گانه نخست نیست و جیسون بورن در آن حضور ندارد، اما وقایع آن دقیقا موازی با فیلم قبلی اتفاق می افتد. ابتکار بسیار جالبی که اصطلاحا جواب داد و میراث بورن را به فیلمی بسیار جذاب و پرتحرک تبدیل کرد که مثل سه فیلم قبلی بااستقبال مطلوبی چه در گیشه چه از سوی منتقدان روبه رو شد.

ترمیناتور

کارگردان: جیمز کامرون، جاناتان ماستو، تیم میلر

عنوان اصلی: Terminator

جیمز کامرون در سال 1984 با بودجه اندک شش ونیم میلیون دلار فیلمی ساخت که 38 میلیون دلار فروخت و به یکی از فیلم های مهم سال تبدیل شد. تقریبا بلافاصله بحث ساخت دنباله آن مطرح شد اما بعضی مسائل حقوقی و کمبود امکانات مربوط به جلوه های ویژه فراوری آن را تا سال 91 به تعویق انداخت.

قسمت دوم ترمیناتور اما به پیروزیت تجاری و هنری باورنکردنی دست یافته، به یک کالت در سینمای اکشن بدل شد. در نتیجه ساخت قسمت سوم بلافاصله در دستور کار نهاده شد اما فراوری آن تا سال 2003 به تعویق افتاد.

جیمز کامرون از کارگردانی انصراف داد و جاناتان ماستو آن را ساخت که با بودجه 171 میلیون دلاری در کل جهان 433 میلیون دلار فروخت. در شرایطی که قرار بود بلافاصله بعد از فیلم سوم قسمت چهارم نیز ساخته گردد، دعواهای حقوقی و تغییرات پیاپی، محتوای داستان را از روی شخصیت ترمیناتور به شخصیت جان کانر (کریستین بیل) منتقل کرد. اما این فیلم 200 میلیون دلاری در گیشه چندان پیروز نبود و با استقبال سرد منتقدان نیز روبه رو شد.

سال جاری آخرین قسمت ترمیناتور با نام ترمیناتور: سرنوشت تاریک توسط تیم میلر ساخته شد که بازگشت آرنولد شوارتزنگر به میدان بود و البته فیلم پیروزی هم از کار درنیامد. فعلا دیگر خبری از دنباله جدید نیست.

خماری (هنگ اور)

کارگردان: تاد فیلیپس

عنوان اصلی: hangover

تاد فیلیپس این روزها با فیلم جوکر اسمش سر زبان هاست. شاید خود تاد فیلیپس کارگردان خماری هم تصور نمی کرد این کمدی عجیب و غریب، اینقدر محبوب شده و در سال 2009 با چنین استقبالی روبه رو گردد.

اما برخلاف موارد مشابه، برادران وارنر که به پیروزیت فیلم ایمان داشتند پیش از اکران فیلم نخست پیشنهاد ساخت قسمت دوم را ارائه کردند. قسمت دوم خماری که با همان شخصیت ها و همان قصه فقط این بار به جای لاس وگاس در بانکوک اتفاق می افتد، در سال 2011 اکران شده و به نسبت فیلم اول چه در گیشه چه در نزد منتقدان پیروزیت کمتری کسب کرد. با این حال سازندگان فیلم حتی پیش از اکران فیلم دوم و در حالی که هنوز یک خط از فیلمنامه هم نوشته نشده بود خبر ساخت قسمت سوم را اظهار داشتند.

قسمت سوم نتوانست پیروزیت دو قسمت قبلی را تکرار کند. فیلم با برخورد سرد منتقدان روبه رو شد و با بودجه 103 میلیون دلاری اش در آمریکا 111 میلیون دلار فروخت تا عملا فیلمی شکست خورده تلقی گردد. گرچه باز هم احتمال ساخت دنباله های دیگری برای این مجموعه متصور است.

بیگانه

کارگردانان: رایدلی اسکات، جیمز کامرون، دیوید فینچر، ژان پیر ژونه

عنوان اصلی: Alien

قسمت اول بیگانه (1979) به کارگردانی رایدلی اسکات یک فیلم فضایی ترسناک بسیار کم خرج بود که چه از جانب منتقدان و چه تماشاگران با استقبال گرمی روبه رو شد. با این حال کمپانی فوکس تا سال 1983 تمایلی به ساخت دنباله آن نداشت. تا این که جیمز کامرون که از هواداران فیلم بود تمایل خود را برای کارگردانی قسمت دوم اظهار داشت.

دومین قسمت بیگانه سال 1986 روانه اکران شده و به پیروزیتی حتی بیش از فیلم نخست دست یافت. با وجود پیروزیت دو فیلم نخست بازهم تمایل زیادی به ساخت قسمت های بعدی این مجموعه وجود نداشت ولی با این حال قسمت سوم در سال 1992 به کارگردانی دیوید فینچر جوان و تازه کار ساخته شد. این قسمت به خصوص نزد منتقدان نسبت به دو فیلم قبلی کمتر مورد توجه نهاده شد با این حال فروش جهانی بالای فیلم کمپانی فوکس را به صرافت ساخت قسمت چهارم انداخت. این باز ژان پیر ژونه فرانسوی فیلم را ساخت که به لحاظ اقتصادی چندان پیروز نبود.

راکی

کارگردانان: جان آویلدسن، سیلوستر استالونه

عنوان اصلی: Rocky

سیلوستر استالونه با الهام از مبارزه یک بوکسور نه چندان مطرح با محمد علی کلی فیلمنامه راکی را نوشت و بعد از کش و قوس های فراوان پیروز شد نقش اصلی را نیز به دست آورده و با همین فیلم به یک سوپراستار تبدیل شد.

پیروزیت راکی به لحاظ تجاری و هنری و بردن اسکار بهترین فیلم و کارگردان در سال 1976 مقدمه ای بر ساخت 5 دنباله شد. راکی 2 در سال 1979 پیروزیت تجاری و حتی بطور نسبی پیروزیت هنری فیلم نخست را تکرار کرد. راکی 3 در سال 1982 و راکی 4 در سال 1985 هر دو بسیار خوب فروختند اما منتقدان برخورد سردی با فیلم ها داشتند.

کارگردانی چهار فیلم اخیر را خود استالونه برعهده داشت. راکی 5 (1990) یک شکست تجاری و هنری تمام عیار بود و گرچه جان جی آویلدسن کارگردان فیلم نخست آن را ساخته بود بازهم با اقبال مناسبی روبه رو نشد. تا این که در سال 2006 استالونه راکی بالبوآ را ساخت که چه به لحاظ تجاری و چه از سوی منتقدان با استقبال مطلوبی روبه رو شد. دنباله های راکی باز هم ادامه یافتند.

banima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 22 فروردین 1401 بروزرسانی: 22 فروردین 1401 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 63512

به "فیلم های دنباله داری که قرار نبود دنباله داشته باشند!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "فیلم های دنباله داری که قرار نبود دنباله داشته باشند!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید