شهر شیفتگان شعر

به گزارش مجله سرگرمی، محسن یاوری - کرمانشاه- خبرنگار: امیر محمدی چه یکی از شاعران جوان و مستعد کرمانشاهی است که اشعارش بسیار به دل می نشیند.

شهر شیفتگان شعر

حدود 4 سال است که به طور جدی شعر می گوید، اما از دوران دبیرستان به ادبیات و شعر سرودن علاقه مند شده است. در ادامه گفت وگوی خبرنگاران را با این شاعر جوان می خوانید.

  • چه چیزی باعث شد به شعر علاقه مند شوید؟

نخستین کوششم برای نوشتن بازمی گردد به دوران دبیرستان که با یکی از دوستانم در کتابخانه مدرسه می نشستیم. او برایم از شعرهایش می خواند و من با خودم می گفتم خب چرا من نتوانم؟ و اتفاقاً اولین نوشته ام بسیار برای خودم ارزشمند است. پس از آن بود که جنون و کوشش با هم تلفیق شد که شاید روزی ما را در زمره شاعران جوان بپذیرند.

  • به نظرتان شعر خوب چه شعری است؟

به لطف انجمن ادبی اصم برای آغاز شعر آزاد کارگاهی مجازی برگزار نموده بودم. در آن کارگاه اولین سوالی که مطرح کردم این بود: شعر چیست؟ پاسخ های گوناگونی دریافت کردم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نمی گردد تعریف کامل و جامعی برای شعر آورد، ولی اگر بخواهم تعریفی بیاورم از تعریف دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استفاده می کنم که می گوید: شعر یعنی آوردن یک لایتناهی در یک تناهی. اما شعر خوب در عصر حاضر شعری است که ابتدا از لحاظ فرم و ساختار دچار نقص نباشد و در مرحله بعد متعهد به زمانه خویش باشد. در نتیجه شعر خوب فرم و محتوایی یکسان و همسو دارد، چراکه فرم و ساختار وسیله ای است برای انتقال محتوی.

  • چرا شعر آزاد می نویسید؟

شعر آزاد از نظر من سخت ترین قالب شعری است، اما متأسفانه در حال حاضر دقیقاً به اشتباه برداشت می گردد. بعضی تصور می نمایند چون نیازی به یادگیری وزن و عروض شعر کلاسیک نیست پس به راحتی می توان هر نوشته ای را به مخاطب خوراند. شعر آزاد را برگزیدم چون جنون و آزادی عمل در این قالب در بالاترین سطح خود واقع شده است، اما همین جنون و آزادی عمل مثل یک شمشیر دو لبه عمل می نماید که می تواند شاعر را به قعر پوچی و انحطاط ادبی برساند.

  • نظرتان راجع به صندلی شعر در استان چیست؟

خوشبختانه و بدون هیچ گونه تعصبی می توانم بگویم که استان کرمانشاه جزو 5 قطب اصلی شعر آزاد در کشور است و این را نه من بلکه شاعرانی که از این خاک سر بر می آورند، گواهی می دهند. متأسفانه شاعرهای جوان ما در شهر و دیار خودشان، فضا و تریبونی در اختیار ندارند که بخواهند در مرز و بوم خودشان عرض اندام نمایند، اما شما بروید در همین تهران و در جلسات بزرگ ادبی ای که برگزار می گردد بگویید از کرمانشاه آمده ام و می خواهم شعر بخوانم. آنها سراپا گوش می شوند؛ چون تصورشان این است که قرار است چه چیز شگفت انگیزی رخ بدهد و همه این ها بازمی گردد به زیست بوم شاعر که نامش کرمانشاه است.

  • نقش مطالعه را در زندگی یک شاعر تا چه اندازه می بینید.

می دانید هر کسی که می خواهد وارد دنیای هنر بگردد ناگزیر است که خود را تغذیه کند، چون به هر حال آدمی تا یک جایی می تواند از نبوغش استفاده کند. حال ما با ادبیات مواجهیم و از آن قابل توجه تر با شعر روبه رو هستیم به عنوان مهم ترین گونه ادبی. اگر شاعر مطالعه نکند روزی تفکر و اندیشه اش می ایستد و می گندد آن زمان است که می گردد گفت شاعر خودش، خودش را نابود می نماید. مطالعه و از همه مهم تر استفاده از سایر هنرها برای پیشرفت در شعر الزامی است.

  • از شاعران و کتاب های مورد علاقه تان بگویید.

من شاعرهای جوان بسیاری را می شناسم که واقعاً کوشش می نمایند. دست همه آنها را می بوسم، اما چه کسی است که شیفته شاعرهای ادبیات کهن ما نباشد. آنها در بالاترین سطح ممکن قرار داشته اند و دارند. من هنوز هم که غزلیات سعدی را می خوانم احساس می کنم او زنده است و دارد برای حال و روز الان ما شعر می سراید. ارادت خاصی هم به شاملو و نصرت رحمانی هم دارم.

  • پیشنهادتان به دوستان نوجوان در حوزه شعر و ادبیات چیست؟

در همه زندگی ام سعی نموده ام چیزی را که آموخته ام به دیگران هم بیاموزم. به هم صنفی های خودم می گویم انسان زمانی شاعر است که به قول براهنی خودش شعرتر از شعرهایش باشد. شعری که حاصل زیست شاعرانه شاعر نیست نمی تواند نجات دهنده باشد و در نهایت خوب بخواند، خوب بشنود، خوب ببیند و خوب لمس کند و بعد بنویسد.

سهند بلاگ: سهند بلاگ: با سهند بلاگ از وبسایت و وبلاگ رایگان بهره ببرید

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 5 آبان 1400 بروزرسانی: 5 آبان 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 25420

به "شهر شیفتگان شعر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شهر شیفتگان شعر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید