خانم بازیگر جوان از مرد عینکی خواستگاری کرد ، ویدا جوان کیست ؟
به گزارش مجله سرگرمی، خبرنگاران: ویدا جوان جزو بازیگرانی بود که از همسرش خواستگاری کرد. او ماجرای خواستگاری اش را در مصاحبه ای اعلام کرد.
ویدا جوان لیسانس حسابداری طراح و ایده پرداز و دانش آموخته بازیگری تئاتر در کانون آموزشهای استاد حمید سمندریان می باشد. ویدا جوان در حرکتی عجیب خودش به خواستگاری همسرش ایلا تهرانی رفته است. ویدا جوان با بازی در سریال زمانه محصول سال 1391 شبکه 3 سیما در نقش نگار به کارگردانی حسن فتحی به تلویزیون معرفی گردید. از دیگر سریال های ویدا جوان می توان به ماه و پلنگ، مجموعه پژمان و زمانه و شمعدونی ،آسمان من و دزد روح و زیر هم کف اشاره نمود.شاید جالب باشد بدانید ویدا جوان در حرکتی عجیب خودش به خواستگاری همسرش ایلا تهرانی رفته و او هم از ذوق زدگی اش همان لحظه جواب مثبت داده است.
ورودتان به بازیگری چطور رخ داد؟
- کار هنری و طراحی شخصی می کردم. آن موقع برای کاری که مدیریتش با آقای فرهاد ویلکیجی بود، احتیاج داشتند طراحی برای بازیگران سینما لباس طراحی کند و ببرد همان ها را اجرا کند و بیاورد. این پروژه را پذیرفتم چون همسرم آقای تهرانی هم کار صحنه همان پروژه را پذیرفته بود. البته بازیگری را دوست نداشتم ولی همسرم می گفت همین پروژه فرصت خوبی است که تو محیط سینما را ببینی، شاید دوست داشتی و علاقه مند شدی. کار لباس را که انجام می دادم می رفتم پشت صحنه و بازی ها را نگاه می کردم و گاه به همسرم می گفتم:
کاشکی فلانی این طور بازی می کرد. همسرم هم که این اظهارنظرهای مرا می شنید، دائم اصرار داشت به کلاس های آقای سمندریان بروم. دیدم هم سینما فضای خوبی است و هم خودم علاقه مند شدم. این شد که اولین بار در کارهای آقای مهرداد فرید به نام از ما بهترون و بعد در گزارش یک جشن آقای ابراهیم حاتمی کیا نقش های کوتاهی بازی کردم و دیدم فضا، فضایی است که دیگر نمی توانم جای دیگری کار کنم و بعد از این دو فیلم هم به کلاس های آقای سمندریان رفتم.
حس اولین بازی چطور بود؟
- (خنده) یک نابازیگر به معنای واقعی کلمه بودم. تا آن موقع جلوی دوربین نرفته بودم و اصلا از بازیگری خوشم نمی آمد. یک دختر آرتیست در حال طراحی لباس بودم. آن موقع یک نمایشگاه پارچه و لباس داشتم و در حال طراحی برای آن بودم. اتفاقی با همسرم به دفتر آقای مهرداد فرید دعوت شدیم و قرار بودم همسرم برای کار صحبت کند. آقای فرید تهیه نماینده و کارگردان سینما گفتند شما دو نفر زوج خوبی برای نقشی که ما در نظر داریم هستید.
هیچ وقت یادم نمی رود، اولین نمایی که جلوی دوربین رفتم در اتاق یک بیمارستان بود. رضا عطاران روی تخت خوابیده بود و من و همسرم به اسم کسانی که با او تصادف نموده بودیم به دیدنش رفتیم. وارد اتاق که شدم مستقیم به دوربین نگاه کردم. بعد گفتم آقای فرید من دارم به دوربین نگاه می کنم (خنده) یعنی حتی نمی دانستم کجا را باید نگاه کنم ولی این اشتباه همان یک بار بود. تجربه خیلی جالبی بود. خب! خیلی اشتباه داشتم؛ چون هیچ چیزی به من یاد نداده بودند. از نظر حسی راضی بودم و می گفتند می توانم از پس کار بربیایم اما از نظر تکنیکی خیلی مشکل داشتم.
بعد از آن به سریال زمانه پیوستید و بازی تان در نقش نگار اولین کاری بود که با آن به تلویزیون معرفی گردیدید. دغدغه نگار در آن سریال بیشتر نگه داشتن و حفظ خانواده بود؛ خانواده شلوغی که مسائل کوچک را در آن عظیم می کردند و اینها باعث می شد نگار گاه خرابکاری کند. چرا نگار تنها آدم آرام خانواده بود و سعی می کرد بحران های خانواده را حل، همه را آرام و از خانواده حمایت کند.
خب او کم سن و سال بود. رشته روانشناسی می خواند و به همین دلیل همن آغاز به تحلیل و روانشناسی آدم ها نموده بود و هم می خواست آرامش خانواده را حفظ کند. این حامی بودن او مهم ترین بُعد شخصیت نگار بود که دوست داشتم. به نظرم او در ابتدای راهش بود اما سعی می کرد عاقل باشد و راه درست را انتخاب کند.
همسرتان، آقای تهرانی نقش زیادی در ورودتان به سینما داشتند، کارهای تان را دنبال و بازی تان را نقد می نمایند؟
- خیلی. او خیلی به من لطف دارد. همواره می گوید تو بازیگر با استعداد و خوبی هستی. یادم است اولین بازی ام را که دید گفت از تو خیلی بیشتر از این توقع دارم. به نظرم انتقاد خوب است؛ چون آدم با انتقاد رشد می نماید و با تعریف درجا می زند و در سطحی می ماند. او حسابی نقدم می نماید.
عشق از نظر شما چیست و چه وقت شوریدگی پیدا می نماید؟
- وقتی اصیل می گردد شوریدگی به همراه می آورد و بعد عقل و منطق آدم را از کار می اندازد. عشق که می آید انسان دیگر حسابگر نیست. به گونه ای خود را از تعلقات محاسبه آمیز رها می نماید و هر چیزی را برای بودن با معشوق می پذیرد.
بازیگر مورد علاقه تان چه کسی است؟
- جک نیکلسون به نظرم نابغه است و همه وامدار او هستند. الیزابت تایلور هم بسیار درخشان است. آن قدر بازیگر خوب زیاد است که انتخاب یکی دوتا سخت است.
ورزش مورد علاقه تان چیست؟
شنا، ورزش های رزمی و هر ورزشی که در آن بازی باشد. عضو تیم قوای جسمانی مدرسه بودم اما چون مشکل مفصل پیدا کردم گفتند ورزش سنگین نکن. مسابقات تنیس را دنبال می کنم و از ماریا شاراپووا خوشم می آید.
اهل سفر هم هستید؟
- پول و وقت آن باشد و پیش بیاید می روم، همه جای ایران زیباست. جزایر جنوب ایران را خیلی دوست دارم.
تهران چطور؟
- با وجود این که هم خودم و هم پدرم اهل تهران هستیم، اما تهران به خاطر شلوغی و ترافیک و شکل غلط شهرسازی، شهر آزار دهنده ای شده. باغ های شمال شهر را نابود کردند و جای آنها برج ساختند. هر چقدر می گردم خاطرات کودکی ام را در محله های قدیمی پیدا کنم، نمی توانم. بچه نارمک بودم. خانه های کودکی که به یاد دارم خانه های حیاط دار دو طبقه بود. زمانی که پدرعظیمم یک طبقه به خانه ما افزود، همه می گفتند آن خانه سه طبقه! مادرم که من را برای خرید به هفت حوض می برد، هفت حوض خیلی فضای دوست داشتنی داشت. هیچ وقت آن زیبایی ها را فراموش نمی کنم. میدان های عظیم و سرسبز، آدم های راحت و شاد و بچه هایی که در کوچه ها با آرامش بازی می کردند.
منبع: رکناpariha.com: پریها: اخبار، سرگرمی، ورزش، فال، پزشکی، سینما، هنر، گردشگری
ariyablog.ir: آریا بلاگ: آخرین اخبار و رویدادهای ایران و جهان
hadiee.ir: مجله هدیه: از مسافرت تا ورزش از همه چیز و همه جا