بازار نشر کتاب کودک و سود بالای غیرحرفه ای ها
به گزارش مجله سرگرمی، خبرنگاران ، محمد رضا اربابی، رئیس هیات مدیره کانون کشوری انجمن های صنفی: از نیمه دوم قرن هجدهم میلادی، ادبیات کودک رفته رفته صاحب جایگاهی مستقل و متمایز در ادبیات شد. این فرایند به گونه ای پیش رفت که در قرن بیستم میلادی این ادبیات جایگاهی ویژه، نه تنها در ادبیات؛ بلکه در بازار کتاب پیدا کرد. توجه والدین به رشد و تربیت فرزندان، این حوزه از ادبیات را همیشه مورد توجه و دقت ناشران، نویسندگان و مترجمان قرار داده است. به گونه ای که سهم قابل توجهی از بازار کتاب در جهان به ادبیات کودک اختصاص دارد. برای نمونه، حجم بازار ادبیات کودک در آمریکا در سال 2020 قریب به 2 میلیارد دلار است که رشدی حدود 0.9 درصدی از سال 2015 تا 2020 را نشان می دهد. این میزان رشد درحالی است که بازار کتاب و ادبیات در آمریکا دوران رکود خود را سپری می نماید.
فراوری کتاب های کودک با انبوهی از تصویرسازی های جذاب نه تنها بچه ها؛ بلکه حتی والدین آن ها را نیز به خود جلب می نماید. آثار منتشرشده در حوزه کودک، عموما ترکیبی از واژگان و تصاویر است که اتفاقا سهم تصاویر بیش از کلمات است. همین امر موجب می گردد که قیمت تمام شده فراوری چنین آثاری، اغلب گران تمام گردد. البته درعین حال شمارگان انتشار این آثار نیز عموما بالاست و همین امر موجب تعادل فراوری و عرضه می گردد.
بازار ادبیات کودک در ایران نیز از چنین قواعدی مستثنی نیست. در ایران نیز نه تنها فراوری کتاب کودک، حجم بالایی دارد؛ بلکه این حوزه از ادبیات، فروش بالایی دارد. اما آنچه بازار ادبیات کودک ایران را از جهان متمایز می نماید، رشد لگام گسیخته فراوری آثار ترجمه ای در این حوزه است.
بعضی آنالیز های میدانی نشانگر رشد 60 درصدی فراوری آثار ترجمه ای کودک در پنج ساله اخیر است که این امر به وضوح غیرمتعارف و غیرمنطقی به نظر می رسد. غرض این نیست که بگوییم این حوزه در ایران، مخاطب ندارد؛ زیرا به واقع مخاطبان داستان های کودک بسیار است؛ حتی با وجود رشد شبکه های اجتماعی و بازشدن پای بچه ها به این عرصه، بعضی والدین کوشش می نمایند کتاب را وسیله ای برای برقراری تعادل در بچه ها خود قرار دهند.
با این وجود این رشد غیرمنطقی که حتی بازار آثار تالیفی در زمینه ادبیات کودک را تحت تاثیر خود قرار داده، احتیاجمند پژوهش و مطالعات علمی و میدانی است اما به اعتقاد نگارنده، این رشد روزافزون و بی حساب، دلایل غیرکتابی و غیرادبیاتی دارد.
اگر بخواهم صریح صحبت کنم، باید بگویم اولین دلیل هجوم ناشران به حوزه کتاب کودک، نبود قانون حق نشر در ایران است. همان طورکه پیش از این عنوان شد، قیمت تمام شده کتاب کودک برای ناشر دست اول اثر، بالاست؛ هزینه هایی ازجمله حق الزحمه نویسنده و البته هزینه تصویرگری. به طور طبیعی و در صورت رعایت حق نشر در ایران، ناشر ایرانی می بایست هزینه تصویرگری و فراوری اثر را بپردازد که عموما خرید حق مولف کتاب کودک از کتاب های سایر حوزه ها گران تر است. پس به راحتی می توان دریافت که وقتی قانون حق نشر در ایران رعایت نگردد، بازار ترجمه کتاب کودک، میدانی پُرسود برای ناشرانی است که بیش از محتوا، به اقتصاد نشر می اندیشند.
و اما علت دوم. به نظر می رسد در آشفته بازار نشر ایران که شاهد ظهور و حضور ناشرانی غیرحرفه ای اما پُرسود هستیم، ادبیات کودک با هزینه پایین و سهولت فراوری، بازار جذابی است برای بعضی ناشران کاغذفروش سودجو. قطعا این حرف به این معنا نیست که ناشران این حوزه سودجو هستند؛ زیرا ناشران حرفه ای و دلسوز زیادی در میدان ادبیات کودک به فعالیت مشغولند.
مجموع این دلایل، زمینه افزایش تقاضا در بازار نشر را فراهم می آورد. بدان معنا که ناشران به ترجمه کتاب کودک گرایش دارند و در نتیجه مترجمان نیز برای برطرف احتیاج بازار به این بازار گرایش می یابند.
بازهم تأکید می کنم. منظور از آنچه گفته شد این است که حجم غیرمنطقی این بازار زمینه گرایش ناشران غیرحرفه ای و حتی غیرمرتبط به این حوزه را ایجاد نموده است. گرچه حتی این فعالیت ها هم نمی تواند جریان اصیلی را که سال هاست در حوزه ترجمه و نشر ایران فعالیت می نمایند تحت الشعاع قرار دهند.
در سرانجام بار دیگر تأکید می کنم رعایت حق نشر، حتی بر پایه یک شیوه یا دستورالعمل داخلی، نیز می تواند بازار ترجمه و نشر کودک را به تعادل منطقی برساند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایرانbanima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما
namasho.com: نماشو: آگهی رایگان، رپورتاژ خبری، طراحی سایت، سئو و بهینه سازی وبسایت