اکران خارجی فیلم ها دست سینماگران باشد، در اسپانیا فیلم می سازم
به گزارش مجله سرگرمی، خبرنگاران-گروه هنر: مدتی است اکران فیلم های ایرانی در خارج از ایران و به خصوص در کشور کانادا رونق گرفته است و این برنامه ها کم کم وارد مرحله جدید می شوند و ساز و کار منظمی می گیرند و همین امر باعث شده ایرانیان ساکن خارج از کشور استقبال بهتری از برنامه ها داشته باشند.
با آزیتا موگویی کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران که مدتی است با تاسیس شرکت پخش فیلم در کشور کانادا، شرایط برای اکران فیلم های ایرانی را در کانادا فراهم کرده است گفتگو کردیم. او معتقد است با اکران مناسب فیلم های ایرانی در خارج از کشور فرصت جدیدی برای نمایش فیلم های ایرانی و شناخت فرهنگ کشور فراهم شده است.
با ما در این مصاحبه همراه باشید:
*پیش از این گفته بودید که می خواهید دومین اثر سینمایی خود را جلوی دوربین ببرید. این فیلم تا چه اندازه به تجربه اول شما در حوزه سینما نزدیک است؟
-در تراژدی تلاشم را کردم تا بگویم آدم ها حق دارند که درگیر تناقضات باشند و روابط انسانی هر چقدر پیچیده تر باشد طبعا جذاب تر است. در فیلمنامه دومی که در دست دارم همین مفهوم را در قالب یک درام معمایی با فضاها و آدم های خاص طرح کرده ام.
البته نزدیک به 2 سال است که می خواهم این پروژه را جلوی دوربین ببرم اما فرصت پیدا نکردم چون درگیر مسئولیت هایی در حوزه تولید فیلم های سینمایی دوستانم شدم و نتوانستم تولید فیلم خودم را شروع کنم اما فکر می کنم اگر شرایط به خوبی پیش رود این اثر سینمایی آبان ماه سال جاری در کشور اسپانیا جلوی دوربین برود.
* از عوامل اسپانیایی هم استفاده می کنید؟
- 70 درصد این فیلم در اسپانیا می گذرد و تنها یک بازیگر زن اسپانیایی دارد و دیگر بازیگران این فیلم ایرانی هستند. همچنین بخشی از این فیلم در جنوب ایران و بخشی دیگر در تهران فیلمبرداری می شود. بسیار دلبسته این فیلم هستم و امیدوارم مخاطبان زیادی جذب آن شوند.
*خانم موگویی چه چیز سبب شد تا تصمیم بگیرید در زمینه پخش فیلم های ایرانی در خارج کشور هم ورود پیدا کنید؟
-ماجرای نمایش فیلم های ایرانی در کانادا از یک اتفاق و در ادامه با کنجکاوی برای شناخت مخاطب شروع شد. در سفری که به ونکوور داشتم یکی از دوستان خواهرم ما را به تماشای یک فیلم ایرانی دعوت کرد. متاسفانه محلی که برای نمایش این فیلم در نظر گرفته شده بود یک مکان نامناسب بود که حضور خانواده ها در آن بسیار کمرنگ بود. در واقع هم سالن مورد نظر و هم محله ای که سالن در آن بود فضای مناسبی برای نمایش فیلم ایرانی نبود در صورتی که این فیلم ها در کشورمان با زحمات بسکمک توسط همکاران من ساخته می شود و طبعا وقتی قرار است این کالای فرهنگی در نقطه دیگری از دنیا ارائه شود باید فضایی متناسب با شان آن کالا فراهم شود. با این انگیزه و البته کمی هم ماجراجویی کار را به همراه دوستانم شروع کردیم. ابتدا باید شرایطی را فراهم می کردیم تا آدابی برای دیدن فیلم ایرانی توسط ایرانیان و غیر ایرانیان ایجاد شود به همین منظور تحقیقات را شروع کردیم ، سینماهای مناسب را شناسایی کردیم، با افراد شاخص در عرصه فرهنگ و هنر در ونکوور دیدارهای مکرر داشتیم و زمینه را برای یک کار مستمر فراهم کردیم. همزمان در ایران نیز در جلسه ای که با آقای امیر اسفندکمک در بنیاد سینمایی فارابی داشتیم گفتیم که پتانسیل خوبی برای نمایش گسترده فیلم های ایرانی در کانادا وجود دارد که اگر همکاری مستمری در این زمینه صورت بگیرد می تواند در بلندمدت تبدیل به بازار مطلوبی برای سینمای ایران شود و خواستیم که بخش بین الملل بنیاد فارابی با در اختیار گذاشتن فیلم هایش ما را در این راه حمایت کند که طبعا همراهی و مشاوره آنها بسیار معین کننده بود.
* ساز و کار قانونی این کار چگونه پیش رفت؟
- اولین قدم ما ثبت شرکت آریا پرسیس در کشور کانادا بود. شریک من آقای پژمان هادوی که سابقه فعالیت سینمایی دارد و از زمان تولید فیلم فرزند چهارم در آفریقا با او آشنا شدیم مقیم کاناداست و حضور یک شریک کانادایی سوم نیز راه را برایمان هموارتر کرد. در گام دوم سالن سینمای سنتنیال را با ظرفیت حدود 700 نفر گرفتیم. تبلیغات بسکمک در سطح شهر انجام دادیم و همچنین روش های تازه و خلاق برای جذب حدبیشتر مخاطب را امتحان کردیم. تمام این جهت نیز بسیار حرفه ای و قانونی پیش رفت.
* اکران های خارجی با چه فیلمی شروع شد؟
- اولین فیلم تراژدی بود که استقبال خوبی از آن شد و پس از نمایش نیز من از ایران و آقای بهرام رادان از آمریکا به صورت زنده و از طریق اسکایپ با تماشاگران گفتگو کردیم که بسیار بسیار تجربه جالبی بود و بحث و گفتگوی تماشاگران با هم و با ما به عنوان سازندگان فیلم نشان روشنی بود از اشتیاق آنان برای قرار دریافت در حال و هوای این روزهای جامعه ایرانی.
* و فیلم های بعدی؟
- فیلم دوم رخ دیوانه بود که در عرض کمتر از یک ماه با تبلیغات مناسب و البته با همکاری خانم بیتا منصوری که پیشنهادات خوبی به ما دادند و همچنین حمایت معنوی فراوان ایشان و آقای داوودی با استقبال بسیار خوبی از سوی ایرانی های مقیم کانادا و مخاطبان غیر ایرانی روبرو شد و یک هفته قبل از نمایش کلیه بلیت های آن فروخته شد. با پیروزیت رخ دیوانه به ادامه فعالیت خود در زمینه اکران فیلم های ایرانی دلگرم شدیم و این بار با حمایت موسسه رسانه های تصویری که پخش بین المللی فیلم های دوران عاشقی به کارگردانی آقای علیرضا رییسیان و جامه دران به کارگردانی آقای قطبی را به عهده داشت مقدمات نمایش این فیلم ها را فراهم کردیم که استقبال از آنها نیز در قدم های اول بسیار خوب بود. در این مرحله حضور عوامل اصلی فیلم ها پس از نمایش از طریق اسکایپ نیز بسیار برای مخاطبان جذاب بود و تا ساعت ها بعد از نمایش نیز بحث در مورد فیلم بین مردم ادامه داشت. از طرف دیگر مذاکراتمان را برای جلب نظر سالن سینمای vancity که سالن اصلی جشنواره ونکوور است شروع کردیم و موافقت آنان را نیز برای پخش آزمایشی فیلم ایرانی کسب کردیم که در اولین قدم فیلم تاریخی استرداد در این سالن نمایش داده شد که با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و از آن به بعد این سالن نیز به صورت منظم و طبق برنامه پیشنهادی ما فیلم ایرانی اکران می کند. طبعا مخاطبان این سالن در بیشتر موارد غیر ایرانی و عمدتا از دست اندرکاران سینما یا دانشجویان و یا تماشاگران جدی و پیگیر سینما هستند به همین دلیل در زمینه انتخاب فیلم در این سالن با مسئولان آن که از مسئولان فستیوال ونکوور نیز هستند همفکری مداوم داریم.
* نقش حمایتی امور بین الملل سازمان سینمایی در زمینه این کار شما که جنبه دیگری از معرفی سینمای ایران است، چیست؟
- آقای دکتر ایوبی به عنوان رییس سازمان سینمایی نگاه کلان و نوجویی در عرصه فرهنگ و هنر دارند و به همین دلیل در این راه با وجود سختی های بسیار همیشه مشوق بوده اند و نظراتشان بسیار راهگشا است. طی جلسه ای که با ایشان داشتم در جریان کم و کیف کار قرار گرفتتد و همزمان نیز با حضور آقای ایرج تقی پور به عنوان مدیر بخش بین الملل موسسه رسانه های تصویری در جهت حمایت از زیر ساخت این فعالیت ها کمک اندکی را برای هزینه اجاره سالن ها به صورت وام در اختیار ما قرار دادند که بسیار کمک به موقع و معین کننده ای برای تثبیت شرایط این فعالیت نو پا بود.
به شخصه فکر می کنم حمایت مادی و معنوی و صحیح و به موقع مسئولان از این جنس فعالیت های فرهنگی که در بخش خصوصی شکل می گیرد باعث می شود تا اعتماد به نفس و جسارت کافی برای فعالیت های بزرگتر و پر ثمرتر ایجاد شود. در واقع باید بگویم که هر کار فرهنگی نیاز به پدر و صاحب دارد.
* نمایش های نوروزی همزمان با ایران، در کانادا نیز با استقبال خیلی خوبی روبرو شد. آیا شما چنین پیش بینی ای داشتید؟
- در واقع جو خوبی که برای اکران های نوروزی در داخل کشور به وجود آمد به نقاط دیگر نیز سرایت کرد. فیلم های بادیگارد ابراهیم حاتمی کیا، من سالوادور نیستم منوچهر هادی و 50 کیلو آلبالو مانی حقیقی در ونکوور و مونترال نیز با استقبال خوبی روبرو شدند و البته تبلیغات خاص نیز در این زمینه بسبار موثر بود.
ما از شروع سال جدید برای تمام فیلم هایی که در کانادا نمایش می دهیم مصاحبه های اختصاصی را از تهیه کنندگان، کارگردانان، بازیگران، فیلمبرداران و .... ضبط کرده ایم که قبل از نمایش هر فیلم به صورت اختصاصی پخش می کنیم. این مصاحبه ها در مکان های متفاوتی است که جذاب است مثل هتل های شیک، رستوران های خاص، پشت صحنه تئاتر یا سینما، در مترو، پردیس های سینمایی و ... . زمانی که مردم این مصاحبه ها را می بینند بسیار هیجان زده می شوند. موارد بسکمک پیش آمده که تماشاگری چندین و چند بار به تماشای فیلم بادیگارد آمده و در پاسخ سوال آقای هادوی برای دیدن مداوم او گفته که به شوق شنیدن چند باره حرف های آقای پرستویی و حاتمی کیا می آید و یا مشابه آن تماشاگری که در همه نمایش های فیلم سالوادور بوده و در جواب کنجکاوی همکاران من دیدن گفتگوی اختصاصی آقای عطاران را دلیل حضور همیشگیش عنوان کرده است.
*در این اکران ها، تعداد سانس نمایش فیلم ها برچه اساس در نظر گرفته می شود؟
-بستگی به استقبال مخاطب از فیلم ها دارد، معمولا 5 سانس برای هر فیلم در نظر گرفته می شود و بعد از بررسی استقبال ها، برای دیگر سانس ها نیز برنامه ریزی می کنیم چراکه کار فرهنگی بدون توجیه اقتصادی معنا ندارد. برنامه ریزی برای اکران هر فیلم براساس میزان استقبال از آن فیلم صورت می گیرد.
*هزینه بلیت این فیلم ها بر چه اساس معین می شود؟
- هزینه بلیت ها بر اساس سالن ها متغیر است ولی بین 10 تا 12 دلار است. نحوه محاسبه با صاحبان فیلم ها نیز پس از کسر هزینه سالن و درجه بندی و در برخی موارد تبلیغات به صورت 50 / 50 است.
*پخش فیلم ایرانی در خارج از کشور دو جنبه دارد؛ اول تثبیت جایگاه سینمای ایران در بین مخاطبان خارج از کشور و دوم بازگشت سرمایه با نگاه اقتصادی. با توجه به اینکه این نوع از پخش و اکران برای سینمای ایران یک فعالیت نوپا به شمار می رود، چقدر راه برای رسیدن به ایده ال در این بخش وجود دارد؟
- با اعتقاد و باور به سینمای میانه ایران که هم در جذب مخاطب گسترده پیروز است و هم در فستیوال های دنیای با استقبال روبه رو می شود و همچنین با احترام گذاشتن به سینمای ایران و مخاطب آن، این کار بسیار ایده آل خواهد شد.
باور جدی دارم که اگر اهالی سینما در این راه فعال باشند حتما به ایده آل می رسیم. به نظر من آدم های سینما نسبت به شغلی که عمر خود را پای آن گذاشته اند غیرت و تعصب دارند ولی یک دلال بخصوص دلال فرهنگی که به مراتب خطرناکتر است، نسبت به کاری که انجام می دهد عشقی ندارد بلکه تنها جنبه اقتصادی آن را می بیند ولی شان و اعتبار سینمای ایران توسط سینماگران ایرانی می تواند حفظ شود. زمانی که یک سینماگر وارد عرصه پخش بین المللی می شود طبیعی است که به منافعش فکر کند، اما منافع او در گرو منافع کلان سینمای ایران است و این فرق کسی است که سینما را بازیچه منویات خود کرده و یا با همه عشق و توان و دانش و تجربه خود پا به این عرصه گذاشته است.
فکر می کنم در این مرحله همه باید دست به دست هم دهیم تا اعتمادی را که به دلیل فعالیت های جسته و گریخته و بدون برنامه توسط دلال ها از دست داده ایم دوباره بازگردانیم. در حال حاضر خانواده ها برای دیدن فیلم های ایرانی به سینما می آیند. علاوه بر آن ما تعداد زیادی مخاطب هندی و چینی و کانادایی داریم. خوشبختانه با برنامه ریزی های ما نمایش فیلم های ایرانی در کانادا به صورت کاملا تخصصی و حرفه ای انجام می شود و همین مساله سبب شده است تا در این کار اعتبار خوبی کسب کنیم.
زمانی که می خواستیم بادیگارد را در ونکوور نمایش دهیم افراد زیادی در داخل و خارج از کشور به ما گفتند که این کار اشتباه است و ممکن است مخاطبان خود را از دست بدهیم چراکه این دوستان معتقد بودند بادیگارد متعلق به جریان دیگری از سینما است و امکان پیروز نشدن آن بسیار زیاد است اما ما معتقد بودیم که بادیگارد حرف ملی می زند و حرف ملی همیشه تاثیرگذار و جذاب است و در نهایت هم استقبال از بادیگارد بسیار خوب بود.
هر فیلم ایرانی که در خارج از ایران بتواند اکران پیروزی داشته باشد و هر یک دلاری که از این راه وارد کشور شود معنایش توسعه صادرات است و در این مورد توسعه صادرات فرهنگی و نتیجه اش باز شدن درهای جدیدی برای سینمای ایران است.
* آیا در این جهت از طرف جریانات سیاسی خارج از کشور که با فعالیت های کشورمان مخالفت دارند برای شما مشکلاتی ایجاد شده است؟
- ببینید ما برای این کار وقت و انرژی و هزینه بسکمک صرف کردیم تا بدینجا رسیده است اما مهمترین سرمایه ما اعتقاد و باور به توانایی های سینمای ایران فارغ از جریانات سیاسی است. باور ما فضای غالبی را ایجاد کرده که کار فرهنگی را از کار سیاسی جدا کرده است.
به عنوان مثال در زمان نمایش فیلم حکایت عاشقی تعدادی از کردها که تفکرات خاصی داشتند و اتفاقا در بین جمعیت مهاجران کرد نفوذ بسکمک هم داشتند بنای مخالفت و ناسازگاری گذاشتند و برای دیدن فیلم دافعه داشتند، اما بعد از تماشای فیلم و درک مفهوم اصیل و انسانی آن به مدافعان این جریان تماما فرهنگی تبدیل شدند.
* نمایش فیلم های هنر و تجربه نیز در سیاست های شما وجود دارد؟
- نمایش فیلم هایی از این گروه سینمایی نیز جزو برنامه های ما است و چندین جلسه با آقای علم الهدی داشتیم و در نظر داریم تا یک سالن را به صورت جدی برای نمایش این فیلم ها و همچنین فیلم های مستند شاخص قرار دهیم و مطمئن هستم با برنامه ریزی مناسب این طرح با استقبال زیاد رو به رو خواهد شد.
* آیا برنامه های دیگری هم علاوه بر نمایش فیلم دارید؟
- در شهریور ماه برنامه های بسیار ویژه و تازه ای در ارتباط با سینما در کانادا داریم که به زودی جزئیات آن را خواهم گفت.
منبع: خبرگزاری مهرminiman.ir: مرد کوچک | مجله سبک زندگی و کسب و کار
miniset.ir: مینی ست | مجله خانواده و موفقیت