گزارش، گرجی تباران آبخازیا، در دو راهی آسیمیلاسیون یا مهاجرت
به گزارش مجله سرگرمی، بسیاری از گرجی تباران آبخازیا، از زمان جدا شدن این منطقه در نتیجه جنگ های آگوست سال 2008 هنوز در آبخازیا زندگی می نمایند و وضعیت آن ها طی سال های اخیر نامشخص بوده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، مقامات جدایی طلب آبخازیایی وابسته به مسکو در تاریخ 27 ژوئن مجددا مرزهای این منطقه با گرجستان را مسدود کردند. تفلیس این خط مرزی را که در امتداد رودخانه اینگوری قرار گرفته است، به عنوان یک مرز اداری می شناسد اما جدایی طلبان آبخازیایی و روسیه آن را یک مرز بین دولتی به حساب می آورند. سال گذشته، آبخازیا و روسیه به بهانه جام جهانی فوتبال که در روسیه برگزار می شد، ممنوعیت های مشابهی را اعمال کردند. هم چنین بهانه هایی چون آنفولانزای خوکی و غیره نیز به عنوان دلیل مسدود کردن مرز در موارد مختلف اعلام شده است.
منطقه گالی در آبخازیا عمدتا محل زندگی مردمان گرجی تباری است که وضعیت آن ها طی سال های اخیر ناتعیین بوده است. تقریبا اکثریت مطلق آن ها تابعیت آبخازیا را ندارند و هنوز شهروند جمهوری گرجستان به حساب می آیند (1).
محدودیت های اعمالی بر مرز و عبور و مرور از آن هنوز ادامه دارد و از نظر عملی سفر از آبخازیا به داخل گرجستان غیر ممکن شده است. رسانه های گرجستانی در مواردی مدعی شده اند که جوانان گرجی تبار آبخازیا که در دانشگاه های گرجستان تحصیل می نمایند، برای شرکت در امتحانات سرانجام ترم خود به اجبار از روی سیم خاردارهای موجود در نواحی مرزی عبور نموده و جان خود را به خطر انداخته اند و حتی تعدادی نیز مجروح شده اند.
مرزبانان روسیه که در مرز آبخازیا و گرجستان مستقر هستند، مجاز به شلیک به افرادی هستند که به صورت غیرقانونی از مرز عبور و مرور می نمایند. این مرزبانان روسی هم چنین وظیفه گشت زنی در جاده ای که در امتداد مرز گرجستان و آبخازیا قرار گرفته است را نیز بر عهده دارند. پس از جنگ پنج روزه در آگوست 2008، مسکو اقدام به تاسیس یک پایگاه نظامی در این منطقه کرد و کنترل مرزهای گرجستان و آبخازیا در کناره رودخانه اینگوری را بر عهده گرفت. غیر از افراد محلی، شهروندان سایر کشورها چنان چه مایل به سفر به مناطق مرزی گرجستان و آبخازیا باشند باید از سازمان امنیت ملی آبخازیا مجوز دریافت نمایند.
تا مارس 2016، شش گذرگاه مرزی میان گرجستان و آبخازیا وجود داشت و هم اکنون تنها یک گذرگاه در منطقه رود اینگوری فعال بود که به بهانه های مختلف آن نیز باز و بسته می گردد.
بسیاری از گرجی تباران آبخازیا که متولد و بزرگ شده آن جا هستند، از زمان جدا شدن این منطقه در نتیجه جنگ های آگوست سال 2008 که با پشتیبانی روسیه صورت پذیرفت، هنوز در آبخازیا زندگی می نمایند و به دلایل مالی و اجتماعی مرتبا مجبور به قبول خطرات ناشی از عبور و مرور به گرجستان هستند. در داخل آبخازیا، تنها چشم انداز آنها برای دستیابی به حقوق مساوی مدنی تغییر هویت قومی خود و اعلام اینکه از نظر قومی آبخاز و نه گرجی هستند می باشد.
در سال 2016، دولت آبخازیا گذرنامه های آبخازیایی گرجی تباران ساکن در منطقه گالی را توقیف کرد. بدون داشتن گذرنامه، این ساکنان گرجی تبار از شرکت در کلیه انتخابات محلی، پارلمانی و ریاست جمهوری این جمهوری خودخوانده منع شدند (2).
از نظر قوانین بین المللی، مجبور کردن اعضای یک گروه قومی به تغییر هویت خود نوعی تبعیض و نقض حقوق بشر به حساب می آید. گئورگی گوازاوا از رهبران جامعه پناهجویان گرجی و رئیس سابق شورای عالی جمهوری خودمختار آبخازیا (که از سوی گرجستان مورد شناسایی قرار گرفته) در مصاحبه ای بیان کرد که مقامات آبخازیا چون خود را مورد حمایت مسکو می بینند، نسبت به این اتهامات نگرانی ندارند. وی تاکید نمود که به ویژه در سال های اخیر، سیاست های ضد گرجی در آبخازیا تشدید شده و حالت ظالمانه به خود گرفته است. به گفته گوازاوا به منظور وادار کردن گرجی تبارها به تغییر هویت و اعلام این که آبخازیایی هستند، مقامات این منطقه نه تنها از ارعاب بلکه از اهرم های اداری نیز استفاده می نمایند. به عنوان مثال، جمعیت گرجی تبار در منطقه گالی از دریافت گذرنامه و کلیه حقوق مدنی محروم هستند و از جمله حقوق محدود در زمینه مالکیت برخوردار هستند. به گفته وی، ساکنان گرجی تبار گالی این واقعیت را پذیرفته اند که خانه آن ها، جایی که اجدادشان در آن زندگی می کردند، در هر زمان از سوی مقامات منطقه می تواند به عنوان دارایی دولت آبخازیا مصادره گردد یا باید دست از هویت قومی خود بردارند. البته این ماجرا به صورت گام به گام پیش رفت. در ابتدا همه مدارس گرجی زبان در منطقه گالی تعطیل شدند. جامعه گرجی تبار از مقامات آبخازیا درخواست کردند که بچه ها اجازه تحصیل تمامی دروس به زبان گرجی را داشته باشند اما این زبان فقط چند ساعت در هفته به عنوان یک موضوع جداگانه تدریس می گردد. در مرحله دوم، گرجی ها از داشتن گذرنامه های خود و نیز شرکت در انتخابات محلی محروم شدند و حق مالکیت نیز از آن ها سلب شد. برای بازگرداندن این حقوق از دست رفته، برای گرجی تبارها تنها یک راه حل ارائه شده است. آن ها باید به صورت رسمی به مقامات بخش گالی اعلام نمایند که اجداد آن ها گرجی نبوده و همگی اصالتا آبخازیایی بوده اند و درخواست تغییر نام خانوادگی خود به آبخازی را بدهند و هویت آبخازی را اتخاذ نمایند. دولت آبخازیا برای قبول این درخواست به شواهد دیگری درباره اعلام وفاداری این گرجی تبارها از جمله رد شهروندی گرجستان احتیاج دارد. در این صورت، گرجی تبارهای ساکن در منطقه گالی، رسما به عنوان آبخازی تبار شناخته می شوند، گذرنامه آبخازیایی برای آن ها صادر می گردد، حق شرکت در انتخابات پیدا می نمایند و اجازه مالکیت بر املاک و مستغلات نیز به آن ها داده می گردد (3).
اگر صحبت های گئورگی گوازاوا از رهبران جامعه پناهجویان گرجی را بپذیریم، می توان گفت که سیاست شهروندی آبخازیا اساسا مبتنی بر هویت قومی است. به عنوان مثال اگر فردی که در این جمهوری خودخوانده زندگی می نماید از شهروندی کشور گرجستان صرف نظر کند، لزوما به وی گذرنامه آبخازیایی داده نمی گردد. برای اینکه شناسنامه و گذرنامه آبخازیایی به وی داده گردد و این فرد به شهروند کامل آبخازیا تبدیل گردد، نه تنها باید تابعیت گرجستانی خود را کنار بگذارد بلکه باید از هویت قومی خود نیز دست بکشد. در واقع گرجی تباران مجبور به پذیرش همگون سازی یا آسیمیلاسیون فرهنگی هستند.
همگون سازی فرهنگی یا آسیمیلاسیون فرهنگی در لغت به معنای متشابه سازی است؛ و در علوم انسانی پروسه ای است که موجب دگرگون شدن افراد یا گروه هایی از میراث قومی متفاوت در فرهنگ حاکم جامعه می گردد. همگون سازی در واقع شدیدترین حالت فرهنگ پذیری است؛ و اکتساب ویژگی های فرهنگ حاکم را تا حدی که گروه همگون شده غیرقابل تشخیص از دیگر اعضای جامعه شوند، شامل می گردد. با اینکه همگون سازی ممکن است به وسیله اِعمال زور یا داوطلبانه انجام گیرد، به ندرت موجب جایگزینی کامل فرهنگ قومی و نژادی حاکم می گردد. به شخصی که همگون سازی فرهنگی شده باشد آسیمیله یا همگون می گویند. در فرایند فرهنگ پذیری، تغییر هدف دار زمانی اتفاق می افتد که یک گروه، سلطه بر دیگری را به وسیله اشغال نظامی یا کنترل سیاسی برقرار می نماید. فرایندهایی که در اثر تغییر هدف دار اتفاق می افتند عبارتند از آسیمیلاسیون اجباری، یعنی جایگزینی کامل یک فرهنگ توسط دیگری، و مقاومت در برابر فرهنگ حاکم. از آنجایی که تغییر هدف دار بر اعضای فرهنگِ میزبان تحمیل شده است، کمتر محتمل است که اثرات آن در دراز مدت حفظ گردد.
این سیاست مقامات آبخازیایی که از سوی مسکو نیز حمایت می گردد در حال تغییر هویت قومی جامعه محلی گرجی تبار است. تاکنون چهار صد گرجی تبار موافقت خود با تغییر نام خانوادگی شان به آبخازی را پذیرفته اند. به عنوان مثال، آگیربایا به آگیربا، آدزینبابا به آدزینبا، لاکربایا به لاکربا تغییر می نماید. تیمور نادارایا رئیس آبخازیایی منطقه گالی که اکثریت گرجی تبارها در این منطقه زندگی می نمایند در دیداری در آوریل 2019 با مردم محلی، ابراز تعجب نموده بود از این که این افراد تابعیت گرجستانی خود را ترک نمی نمایند و با وجود تحقیرهای روزانه و سلب حق و حقوقشان هنوز در آبخازیا زندگی می نمایند.
سیاست های آبخازیا و روسیه نسبت به جمعیت گرجی تبار ساکن در این منطقه به وضوح باعث پاکسازی قومی این اقلیت شده است. بیشتر کسانی که خود را گرجی می دانند، تحت فشارهای زیادی قرار دارند که یا آبخازیا را برای همواره ترک نمایند یا به مراجع حقوقی مراجعه نموده و اعلام نمایند که آماده هستند تا نه تنها تابعیت خود بلکه هویت قومی خود را نیز تغییر دهند.
ماهیت تبعیض آمیز این سیاست وقتی تعیین می گردد که توجه کنیم اقلیت های روسی و ارمنی ساکن در آبخازیا هر چند مسائل جزئی با مقامات این منطقه دارند، اما مجبور به کنار گذشتن هویت قومی خود نیستند. تنها گرجی تبارها هستند که در معرض این نوع از تبعیض قرار دارند. این نکته همزمان با سیاست ها و فشارهای روسیه بر مقامات گرجستان برای تغییر رویکرد این کشور از غرب گرایی به روس گرایی چندان باعث تعجب نخواهد شد.
1. https:، ، jam-news.net، georgians-in-abkhazia-only-one-crossing-point-left،
2. http:، ، abkhazeti.info، abkhazia، 2014، 1508370091.php
3. https:، ، jamestown.org، program، georgians-in-abkhazia-a-choice-between-assimilation-and-emigration،
منبع: خبرگزاری تسنیمminiman.ir: مرد کوچک | مجله سبک زندگی و کسب و کار
miniset.ir: مینی ست | مجله خانواده و موفقیت