کشف و شهود آریا عظیمی نژاد هنگام ساخت موسیقی مرکز
به گزارش مجله سرگرمی، آریا عظیمی نژاد ـ آهنگساز ـ شرایط کیفی موسیقی فیلم در کشور را منوط به شرایط ساخت فیلم ها و سریال ها می داند و تاکید می نماید: اگر حال سینما خوب نباشد، موسیقی فیلم هم نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد.

به گزارش خبرنگاران، این آهنگ ساز ایرانی که ساخت موسیقی آثار سینمایی چون میم مثل مادر، طلا و مس و فرزند خاک و سریال هایی همانند او یک فرشته بود و مرکز را در کارنامه دارد، درباره موسیقی فیلم، چنین اظهار می نماید: موسیقی فیلم و کلا ساخت فیلم یک کار گروهی است و نمی توان به شکل فردی به آن نگاه کرد. مجموعه عواملِ یک فیلم، ساختار را به سمتی راهنمایی می نماید که موسیقی هم از آن قاعده مستثنی نیست. اگر همه اجزا کنار هم درست باشند، برآیند خوبی در یک فیلم یا سریال اتفاق می افتد و آنچه ما دنبالش هستیم، یعنی همان آنِ هنری شکل می گیرد اما اگر حال سینما خوب نباشد، موسیقی هم نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد.
عظیمی نژاد تاکید می نماید: وقتی قرار است برای سکانسی موسیقی بسازید که خوب از آب درنیامده است، موزیک خوبی هم نمی توان ساخت؛ چراکه قرار نیست موسیقی معجزه کند.
او در این زمینه به نکته ای اشاره می نماید: ما در سینما و تلویزیون بیش از اینکه به لحاظ فنی مشکل داشته باشیم، به لحاظ احساسی دچار مشکل هستیم و شرح می دهد: وقتی می خواهیم احساسی را به وسیله صحنه ای به مخاطب انتقال دهیم که درنیامده است و با یک صحنه واقعی روبه رو نمی شویم، در چنین شرایطی موسیقی هم نمی تواند کارکرد چندانی داشته باشد؛ برترین موسیقیدان را هم بیاورید، آهنگساز خارجی هم که بیاورید، صحنه درنمی آید. تجربه هایی از این دست بسیار داشته ایم.
عظیمی نژاد که در برنامه پرانتز باز رادیو نمایش صحبت می کرد، در پاسخ به اینکه در کدام کار این حس را داشته است که همه چیز برایش خوب و مجذوب کننده بوده است و طبیعتا موسیقی او هم روی اثر نشسته است؟ از فیلم میم مثل مادر ساخته زنده یاد رسول ملاقلی پور نام برد.
این آهنگساز یادآور شد: در میم مثل مادر من این تجربه را داشتم. همه چیز دست به دست هم داده بود تا آهنگساز با همه اجزا در این فیلم همراه گردد.
او توضیح داد: گاهی برای ساخت موسیقی یک صحنه، مجبورم چشم هایم را ببندم تا تصویر را نبینم. چون آن صحنه به علت دافعه ای که ایجاد می نماید، حس من را می گیرد. گاهی هم خودم را جای شخصیت های فیلم می گذارم و موسیقی در این شرایط جزئی از فیلم می گردد. ولی در بسیاری از فیلم ها بین تصویر و موسیقی فاصله وجود دارد؛ این مساله باعث می گردد که شما (آهنگساز) پیوندتان با فیلم قطع گردد و در نتیجه کیفیت پایین می آید. این اتفاق، خیلی اتفاق مهمی است؛ وقتی شما با فیلم همسو می شوید و خودتان را یکی از پرسوناژها می بینید و با او احساس همذات پنداری می کنید، این حالت باعث می گردد که موسیقی بهتری در ساختار فیلم یا سریال ساخته گردد.
عظیمی نژاد در ادامه با این پرسش روبرو شد که چه حس و حالی دارد وقتی می شنود موسیقی فیلمی که ساخته روی فیلم دیگری بدون اجازه پخش می گردد؟ که چنین پاسخ داد: قطعا حس خوشایندی برایم نیست و احساس می کنم آدرس غلطی داده می گردد، مگر اینکه این انتخاب درست باشد و در مفاهیم مشترک باشند که البته معمولا کم هم اتفاق می افتد و آدم به لحاظ حق انتشار و ... انقدر حرص و جوش می خورد که درست هم نمی تواند در این زمینه قضاوت کند.
این آهنگساز در پاسخ به پرسشی درباره علاقه به موسیقی فولک و اینکه این موسیقی در چیدمان ذهنی اش در کجا قرار می گیرد؟ گفت: من خیلی برای فرم ها و دسته بندی های موسیقی در کار خودم ارزشی قائل نیستم، با اینکه به آن ها علاقه دارم و درباره آنها بسیار مطالعه می کنم اما سعی می کنم در لحظه، آن چیزی که می تواند به لحاظ حسی، حسم را بیان کند، آن را استفاده می کنم. الان مرزبندی ها از بین رفته است و با هنر آزادانه برخورد می گردد. بر این اساس از هر المانی که می توانم به حسم برسم، استفاده می کنم. البته موسیقی فولک خیلی واقعی است و با زندگی همسو است و لحظات واقعی زندگی ما را پوشش می دهد؛ غم، سوگواری، نغمات کار و ... در موسیقی فولک ما وجود دارد و این اجزا باعث می گردد که ما احساس کنیم داریم یک فیلم می بینم. تمام حس هایی که در ساخت موسیقی فیلم به آن احتیاج داریم را موسیقی فولکلور پوشش می دهد و با عوامل دیگر می توان نقاط ضعف ها را هم پوشش داد و در کنار هم، اینها مکلمل هم می شوند.
عظیمی نژاد درباره ساخت موسیقی سریال مرکز هم چنین اظهار کرد: ما در مرکز با خانواده ای روبرو هستیم که به شدت واقعی هستند. همه نقاط ضعف و قوت شخصیت ها را دیده ایم. آدم های مرکز ما به ازای بیرونی دارند و ما در کنارشان زندگی می کنیم. این مهمترین فاکتور در سریال مرکز است که همه چیز به سمت واقع گرایی پیش می رود.
او در ادامه بخش هایی از سریال مرکز را مثال زد و یادآور شد: در موسیقی این سریال در پی مفصل های موسیقی مازندرانی با سایر موسیقی ها می گردیم. برای مثال وقتی داستان ارسطو را در چین دنبال می کنیم پی آن می گردیم که چه وجه اشتراکی بین موسیقی این کشور و مازندران وجود دارد و برای خود من هم این جهت کشف و شهود است.
عظیمی نژاد در انتها اظهار کرد: من در سریال مرکز 5 به دستاورد عظیمی رسیدم. ما منطقه ای در ترکیه داریم به نام کارادنیز که با کتولی مازندران شباهت بسیار دارد. بین موسیقی و چهره ساکنان این منطقه ها هم شباهت بسیار وجود دارد که بسیار برایمان عجیب بود. البته در ساختار و بستر موسیقی هر کدام از این منطقه ها شاخ و برگ هایی دارد که مختص آن منطقه است و آن را منحصر به فرد نموده است. روی این موضوعات خیلی می گردد کار کرد.
به گزارش خبرنگاران، پرانتز باز کاری از گروه برنامه های مستند و ترکیبی رادیو نمایش است که آدینه، نوزدهم شهریور ماه به تهیه کنندگی مارال دوستی، اجرای نیما رئیسی و با حضور علیرضا بهرامی، فرانک آرتا، نغمه دانش و بابک چمن آرا (کارشناسان برنامه) با موضوع موسیقی فیلم پخش شد.
منبع: خبرگزاری ایسناmahsanblog.ir: مهسان بلاگ | سیستم مدیریت محتوای مهسان