پویا اسبقی: کاش قدوس در گوته بورگ بود

به گزارش مجله سرگرمی، هم از تیم های سوئدی و هم یکی دو تیم خارجی، پیشنهادهایی دریافت کردم اما می خواستم در گوته بورگ بمانم و برنامه ام را به انتها برسانم.چند نفر در ایران با من تماس گرفتند اما نه در حد پیشنهاد رسمی.

پویا اسبقی: کاش قدوس در گوته بورگ بود

امیر اسدی ، پویا اسبقی این روزها یکی از مربیان پیروز لیگ سوئد محسوب می گردد. مربی جوانی که متولد کرج است و البته بزرگ شده در استکهلم. اسبقی کم کم توانایی هایش را به فوتبال سوئد اثبات می نماید و نشان می دهد که مدیران بزرگترین باشگاه سوئد راه را اشتباه نرفته و بی جهت به او اعتماد ننموده اند. بخصوص بعد از فصل درخشانی که همراه با گوته بورگ سپری می نماید و چشم به کسب سهمیه اروپایی دارد. سرمربی جوان و 33 ساله ای که در سوئد با اسون گوران اریکسون مقایسه می گردد.

*****

- بعد از سرانجام فصل 2018 که با حضور تیم شما در میانه های رو به پایین جدول تمام شد، گوته بورگ در فصل جدید متحول شده و نتایج درخشانی کسب نموده. تیم شما در حالی که یک بازی نسبت به سایر تیم ها کمتر انجام داده، در رده پنجم ایستاده و در صورت پیروزی می تواند تا رتبه سوم هم صعود کند. شرایط در گوته بورگ، بعد از کسب این نتایج مناسب است؟

صد در صد. ما در لیگ نتایج خوبی گرفتیم و در فصل جابجایی هم دو بازیکن ارزشمند را فروختیم تا درآمدی به دست بیاوریم. بنجامین نیگرن، مهاجم 18 ساله تیم مان که محصول آموزشگاه گوته بورگ بود با مبلغ 5 میلیون یورو به گنک در بلژیک رفت و استارفلت، مدافع مرکزی ما با رقمی در حدود 1،3 میلیون یورو راهی روبین کازان در لیگ روسیه شد. نیگرن گرانترین فروش تاریخ گوته بورگ بود و البته استارفلت هم گرانترین مدافع تاریخ باشگاه. با این حال همچنان کوشش می کنیم تا نتایج قبل تکرار گردد و بتوانیم در سرانجام فصل به عنوانی قابل توجه برسیم.

- با توجه به کسب درآمدی بالغ بر 6 میلیون یورو، به بازار نمی روید تا خرید جذاب انجام بدهید و تیم را تقویت کنید؟

پول های مان را زود خرج نمی کنیم و قصد داریم بازیکنانی را از آموزشگاه باشگاه به تیم اصلی بیاوریم و جانشین نیگرن و استارفلت کنیم. این پول در باشگاه می ماند تا شاید سال ها بعد بتوانیم از آن به بهترین شکل استفاده کنیم. همچنین ما می توانیم بخشی از این مبلغ را صرف رشد بازیکنان در آموزشگاه کنیم تا آن ها هم مثل نیگرن پیشرفت نمایند. البته بازیکن خوب باشد، نگاه می کنیم اما هدف مان این نیست که برای خرید پولی خرج کنیم. اگر بازیکن آزاد یا جوان دیدیم، حتما روی جذبش فکر می کنیم.

- نگاه شما به آموزشگاه جالب است. بخصوص وقتی می گویید با پولی که در اختیار دارید به بازار نمی روید و همچنان روی حضور بازیکنان جوان در تیم اصلی فکر می کنید. در سوئد تمام باشگاه ها روی آموزشگاه اینقدر حساس و متمرکز هستند؟

در سوئد تمام باشگاه ها نگاه ویژه ای به آموزشگاه دارند اما ما کمی بیشتر از بقیه به بازیکنان جوان بها می دهیم. قبلا وقتی بازیکنان 22 یا 23 ساله بودند از سوئد می رفتند اما حالا سن انتقال به 18 رسیده. بازیکنان مستعد زیاد اینجا نمی مانند و با انتقال شان هم به باشگاه سود می رسانند و هم خودشان در لیگی معتبرتر بازی می نمایند.

- با فروش دو بازیکن، به نظر می توانید هزینه های باشگاه را هم تأمین کنید. هزینه هایی چون دستمزد بازیکنان، مربیان و همچنین هتل و پرواز. همینطور است؟

در گوته بورگ، چون بازیکنان جوانی داریم دستمزدها آنقدر که فکر می کنید بالا و سنگین نیست. من جوانترین تیم آلونسکان- لیگ سوئد- را ساخته ام، به طوری که حقوق را پایین آورده ایم و فروش را بالا. با این روش، هم حال باشگاه و تیم اصلی خوب است و هم حال آموزشگاه.

- فروش بازیکن و جدایی آن ها از گوته بورگ به تیم اصلی ضربه نمی زند؟

زمانی که بازیکنان را فروختیم، چند جوان مستعد از آموزشگاه آوردیم تا روی آن ها کار کنیم. فکر می کنم بعد از یک فصل می توانیم چند فروش بزرگ دیگر انجام بدهیم. این برای باشگاه بیشتر از قهرمانی و یا کسب مثلا 10 برد اهمیت دارد. الان اگر در سوئد از کسی بپرسید دوست دارید از فروش بازیکن درآمد کسب کنید یا 10 پیروزی به دست بیاورید، قطعا اولی را انتخاب می نمایند. البته اگر هر دو کنار هم باشند که عالی می گردد.

- هواداران چطور؟ برای آن ها هم فروش بازیکن در اولویت است یا نسبت به تصمیمات باشگاه معترض می شوند؟

هواداران هم مثل تمام عوامل باشگاه، شرایط را درک می نمایند و هیچ اعتراضی انجام نمی دهند. گوته بورگ حدود دو دهه بود که از اوج فاصله داشت. در این مدت باشگاه پول قرض می کرد، بازیکن بزرگ می خرید اما به جایی نمی رسید. به همین خاطر وضعیت اقتصادی باشگاه خوب نبود و همین سبب شد تا دوری گوته بورگ از بالای جدول طولانی گردد. هواداران دوست ندارند با این پول، باز هم دست به خریدهای بزرگ بزنیم و آموزشگاه را رها کنیم. ضرب المثلی در سوئد وجود دارد که می گوید اگر ساخت یک خانه را زود تمام کنید، زود هم خراب می گردد اما اگر آن خانه را با دقت بسازید و البته کم کم، آن خانه به همین سادگی ها ویران نمی گردد. من هم در گوته بورگ برنامه 3 ساله دارم که نیمی از آن گذشته و تیم را تقریبا از نو و رفته رفته ساخته ایم. می خواهم کاری کنم تا خانه گوته بورگ تا سال ها خراب نگردد.

- اما قبول دارید که 5 یا 6 میلیون یورو در سوئد، پول درشتی است و می تواند تقریبا هزینه یکی دو فصل باشگاه را تأمین کند؟

این را دقیق نمی دانم اما یادم می آید که زلاتان وقتی از مالمو به آژاکس رفت، مبلغ انتقالش 8 میلیون یورو بود. الان ما نیگرن 18 ساله را با رقم 5 میلیون یورو فروخته ایم. یعنی حتی بیشتر از سامان قدوس که از اوسترسوند به امی ین رفت.

- اطلاع داری که در ایران از این خبرها نیست؟ یعنی آموزشگاه هیچ اهمیتی ندارد و فروش بازیکن آخرین راه حل برای درآمدزایی است.

فقط این را می دانم که در ایران باشگاه ها برای حقوق بازیکن پول زیادی دارند. حتی می دانم که تراکتورسازی، استقلال و یا پرسپولیس از اروپا برای تیم شان بازیکن می خرند. اینکه شما بتوانید از اروپا بازیکن بخرید، اصلا کار ساده ای نیست و نیاز به پول زیادی دارد.

- درست مثل الحاجی گرو که به دلیل حضور در لیگ سوئد، شاید او را خوب بشناسی. استقلال برای دریافت رضایتنامه گرو مبلغی در حدود 350 هزار یورو هزینه کرد. گرو نیم فصل در استقلال بازی کردو دوباره با فسخ قرارداد و بدون پرداخت یک یورو به اوسترسوند برگشت. از این اتفاق ها در ایران تا دل تان بخواهد رخ می دهد.

نمی دانستم اما وقتی می گویی می فهمم منظورت چیست. در این شرایط که باشگاه ها منبع درآمدی بابت فروش بازیکن ندارند، مجبورند مدام پول وارد نمایند تا هزینه گردد. در حالی که اگر باشگاه های ایرانی روی فروش بازیکن تمرکز نمایند دیگر نیازی نیست مدام از این و آن پول بگیرند. آنوقت است که می توانند روی پای خودشان بایستند.

- در گوته بورگ شاید حساسیت روی آموزشگاه بیشتر از تیم اصلی باشد اما در ایران تیم های پایه را تقریبا به یک فرد اجاره می دهند و می گویند خودت پول در بیاور و خرج کن. او هم مجبور می گردد از بازیکنان کم استعداد پول بگیرد و خرج تیم کند. در این شرایط مستعدها که پول آنچنانی ندارند پشت خط می مانند و باشگاه هم به جای آموزشگاه مجبور می گردد از سایر تیم ها بازیکن بخرد. در سوئد که از این خبرها نیست؟

به هیچ وجه و من واقعا از این اتفاق هایی که در ایران رخ می دهد تعجب می کنم. در تیم ما حدود 70 درصد بازیکنان از آموزشگاه رشد نموده و وارد تیم اصلی شده اند. شاید باورتان نگردد اما در خیلی از بازی ها میانگین سنی تیم ما 21 سال است. این یعنی توجه به بازیکن جوان و سرمایه گذاری روی او. سود این کار را همین تابستان دیدیم و همانطور که گفتم 6 میلیون یورو به دست آوردیم.

- با توجه به شرایط موجود، چه رده ای را برای گوته بورگ پیش بینی می کنی؟

چون تیم جوانی بستیم همه فکر می کردند گوته بورگ وسط جدول و حتی پایینتر باشد. در نیم فصل اول خیلی از بازی ها را بردیم اما عجله نداریم که اول یا دوم شویم. اگر بالا بمانیم فوق العاده است، وسط جدول هم باشیم یعنی سال پیروزی را سپری نموده ایم. گوته بورگ در تاریخ هیچ وقت اینقدر بازیکن نفروخته که ما فروخته ایم. هنوز اما جوان هایی داریم که بزرگ شوند و ما را در ادامه راه یاری نمایند.

- آیا از جمع همین بازیکنان جوان، کسی هم به تیم ملی سوئد دعوت شده و نظر یان آندرسون را به خود جلب نموده؟

حرف های بسیاری برای یان اندرسون، سرمربی تیم ملی سوئد داریم. می دانم که چشم او روی 3،4 بازیکن گوته بورگ است تا آن ها را به تیم ملی دعوت کند. فکر می کنم تا ژانویه آن ها را در اردوی تیم ملی سوئد ببینیم. شانس شان خیلی بالاست که با سوئد باشند و بازی ملی انجام بدهند.

- چقدر قاطعانه. مگر با اندرسون ارتباط داری؟

خیلی وقت ها تلفنی با هم حرف می زنیم و گاهی هم او به تمرین ما می آید تا عملکرد بازیکنان را ببیند.

- چرا گوته بورگ نسبت به تیم های دیگر، یک بازی کمتر انجام داده؟

چون یکسری از تیم ها بازی خود را زودتر انجام دادند تا در مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا شرکت نمایند. به همین دلیل یک بازی کمتر انجام داده ایم.

- با توجه به پیروزیت گوته بورگ در فصل 2019، پیشنهادی برای مربیگری دریافت نکردی؟

هم از تیم های سوئدی و هم یکی دو تیم در خارج از سوئد، پیشنهادهایی دریافت کردم اما می خواستم در گوته بورگ بمانم و برنامه ام را به سرانجام برسانم.

- نام تیم ها را می گویی؟

نه، نمی توانم بگویم. چون این تیم ها در حال حاضر مربی دیگری دارند و دوست ندارم او که همکار من است تحت فشار قرار بگیرد.

- از ایران چطور؟ پیشنهادی به دستت نرسید؟

چند نفر در ایران با من تماس گرفتند اما نه در حد پیشنهاد رسمی و مذاکره.

- یعنی اگر پیشنهاد رسمی می دادند گوته بورگ را رها می کردی و می آمدی؟

همواره گفته ام سوئد و ایران کشورهای مورد علاقه من هستند. من هیچ وقت درهای ایران را به روی خودم نمی بندم اما باید ببینم در آینده چه شرایطی پیش می آید.

- بعد از جدایی کارلوس کی روش، مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی ایران شد. از او چقدر شناخت داری؟

از زمانی که در شالکه بازی می کرد او را به یاد دارم و البته دوران مربیگری اش در تیم ملی بلژیک. فکر می کنم برای دو بازی نخست هم خوب نتیجه گرفته.

- با سامان قدوس هنوز در ارتباط هستی؟

از زمانی که به فرانسه رفت، کمتر همدیگر را دیده ایم. وقتی بازیکن اوسترسوند بود، در بازی های رو در رو گپ می زدیم اما حالا نه. البته بازی های او را در امی ین می بینم و لذت می برم. او بازیکن بزرگی است که یک مهره موثر برای امی ین محسوب می گردد.

- اگر از بازیکنان ایرانی یک حق انتخاب داشته باشی، دست روی کدام یک می گذاری تا برای گوته بورگ بازی کند؟

سامان قدوس. کاش او در این مقطع بازیکن تیم ما بود و در گوته بورگ حضور داشت. واقعا به بازیکنی با کیفیت سامان نیاز داریم.

- هوادار کدام باشگاه هستید؟

کوچک که بودم اینترمیلان را دوست داشتم.

- چرا اینتر؟

چون روبرتو باجو آنجا بازی می کرد. از آن موقع هوادار اینتر شدم.

- در مربیگری چطور؟

پپ گواردیولا و یورگن کلوپ. تیم های این دو با همان سبکی بازی می نمایند که دوست دارم. ضمن اینکه خوب بلدند با بازیکنان شان چطور حرف بزنند و به آن ها روحیه بدهند. موضوعی که در فوتبال خیلی مهم است.

- قطعا در مربیگری هم آرزوهای بزرگی داری.

علاقه مندم تا در بهترین لیگ های جهان حضور داشته باشم. ایتالیا، اسپانیا یا انگلیس.

tafatton.ir: تفطن، گردشگری، تور لحظه آخری ارزان قیمت، بلیط، ویزا، هتل

faceraz.ir: فیس راز | مجله گردشگری و مسافرتی، خبری و ورزشی

batask.ir: باتسک | مجله گردشگری، موفقیت، پزشکی، سلامت، مد و لباس

منبع: ایران ورزشی
انتشار: 25 آبان 1400 بروزرسانی: 25 آبان 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 33448

به "پویا اسبقی: کاش قدوس در گوته بورگ بود" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پویا اسبقی: کاش قدوس در گوته بورگ بود"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید