نیکبخت : اشتباه کردم، اشتباه
به گزارش مجله سرگرمی، استقلالی ها هرگز رفتاری که نیکبخت انجام داد و از تیم شان به تیم رقیب رفت را فراموش نمی نمایند اما این حرف ها قطعا باعث می گردد که او را ببخشند.

از علیرضا نیکبخت واحدی درباره به شهرت رسیدن در دوران جوانی پرسیده اند که او این پاسخ را داده است:از زمانی که وارد فوتبال شدم اینقدر این شهرت و اسم درکردن لذت بخش بود که بسیاری از دیگر آرزوهایم را فراموش کردم. خانواده ام موافق فوتبالیست شدنم نبودند و پدر من تا زمان تیم ملی جوانان من اصلا نمی دانست من فوتبال بازی می کنم! مادر ساکم را یواشکی پایین پرت می کرد تا سر تمرین بروم. به جرات می گویم هنوزم که هنوز است پدر من تنها 2 بار فوتبال مرا دید. بخاطر خاطره بدی که از ورزشگاه دارد. البته خانواده ام به من افتخار می کرد اما از این موفقیت و شهرتم لذت نمی برد. پدرم از فوتبال متنفر بود اما مادرم علاقمند بود. معتقدم اگر سخت گیری های پدرم نبود من یک بازیکن معمولی می شدم. چه شد که نیکبخت راه را درست نرفت تا پیشرفت محسوس تری داشته باشد؟ او پاسخ این سوال را هم داده است: برخی اوقات یک اشتباه بچه گانه باعث می گردد آدم به حاشیه برود. اگر در آن سالهای جوانی خانواده در کنارم بود شاید آن اتفاقات نمی افتاد. بزرگترین اشتباه من این بود که به خیلی ها اعتماد کردم. در سال های 79-80 دوستانی به پستم خوردند که زیاد اهل زندگی نبودند؛ اهل عشق و حال بودند. بزرگترین اشتباه من نپذیرفتن پیشنهاد باشگاه مونشن گلادباخ در آن برهه بود. رفتم تست دادم، قبول هم شدم، اما در آستانه ثبت قرارداد گفتم نمی توانم زندگی کنم و باید برگردم. غربت مسئله سختی در 18 سالگی برایم بود. نه زبان بلد بودم نه فکر حرفه ای داشتیم. در ادامه هم نرفتنم به اتلتیکو مادرید بود. نیکبخت ادامه داد:عشق و حال کردن بد نیست، اما هرچیزی به موقع و به اندازه اش درست است. من می توانستم بزرگترین بازیکنی شوم که در تاریخ فوتبال ایران بود. اما پشیمانی سودی ندارد و من سعی می کنم از این جای زندگیم را درست کنم. یکبار سر تمرین استقلال رفتم و خطاب به یکی از بازیکنان جوانش همین حرف ها را زدم. اگر پختگی الان را آن موقع داشتم دست به آن حواشی نمی زدم. نیکبخت درباره چالش هایی که با کمیته انضباطی داشت نیز حرف هایی به زبان اورد:یک روزبه کمیته انضباطی گفتم شما چه به من دادید که امروز می خواهید؟ گفتم اسمش را می خواهید آرزو بگذارید یا نفرین، دعا می کنم یک روز جای من زندگی کنید ببینیم جنبه اش را دارید؟ اگر داشتید بعد بگویید آقای نیکبخت واحدی من جنبه اش را داشتیم. شما نمی توانید در صندلی من باشید و ببینید چه اتفاقاتی برایتان می افتد. یک بازیکن جوان را محروم کردید بدون اینکه به این مسائل فکر کنید. من از این محرومیت آسیب جدی دیدم. نیکبخت رفتار باشگاه ها راهم زیر سوال برد: زمانی که ما فوتبال بازی می کردیم و به قول خیلی ها می گفتیم باشگاه فرهنگی- ورزشی کدام باشگاه مان راه وچاه را به بازیکن مان یاد می داد؟ در این که من اشتباه کردم شکی نیست، اصلا! من دنبال مقصر نمی گردم. بخاطر اینکه کسی که اشتباه نموده باید تاوانش را پس بدهد که دادم. اما دیگران چه کردند؟ نیکبخت بعد از سال دوباره دلیل جدایی اش از استقلال را هم بیان نموده است:. روزی که قرارداد با پرسپولیس بستم یک ماه تهران نبودم. من با تماشاچی بزرگ شدم و استقلالی ها روی من لقب واحدی مالدینی گذاشته بودم. هزار بار گفتم من مجبور بودم و البته نمی توانستم کم بگذارم چون یاد گرفتم نون حلال خانه ببرم. من سال اولی که به پرسپولیس رفتم انقدر فحش خوردم. یکبار خودتان را بگذارید جای بازیکنی که یکهو 60 هزار نفر به شما فحش می دهند چه حالی می شوید!
10-670
منبع: ایران ورزشیkarnikan.ir: مجله کارنیکان: وبلاگ خبری و تحلیلی