سیاستمداران واشنگتن مشغول مطالعه یک اقدام نظامی در خاورمیانه هستند

به گزارش مجله سرگرمی، تهران - خبرنگاران - روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در تفسیری نوشت: امروز در واشنگتن، سیاستمداران مشغول مطالعه انجام یک عملیات نظامی در خاورمیانه هستند و آمریکا می تواند برای این اقدام بر روی یاری پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) حساب کند.

سیاستمداران واشنگتن مشغول مطالعه یک اقدام نظامی در خاورمیانه هستند

به گزارش خبرنگاران، در این تفسیر که روز گذشته(یکشنبه) به قلم باری آر. پوزن استاد علوم سیاسی دانشگاه ام آی تی آمریکا و مدیر برنامه مطالعات امنیتی واشنگتن در روزنامه نیویورک تایمز انتشار یافته، آمده است: رئیس جمهور دونالد ترامپ تفکرات بد زیاد دارد، اما مطمئنا تجدید نظر در نقش آمریکا در ناتو جزء آنها نیست.

ناتو یک ائتلاف نظامی است که بعد از انتها جنگ جهانی دوم و اساسا برای جلوگیری از تسلط اتحاد جماهیر شوروی بر اروپا تاسیس شد.

قدرت های اصلی اروپا یعنی آلمان، فرانسه، انگلیس و ایتالیا در اثر جنگ زیر و رو شده بودند و بیم آن می رفت که اتحاد جماهیر شوروی به زور و یا با سرنگون ساختن و یا با فتح کردن، بر آنها مسلط گردد.

ناتو در عین حال خودرویی بود تا قدرت های محور یعنی آلمان و ایتالیا که به زیر قیمومیت فاتحان جنگ رفته بودند را احیا کند.

این همواره به نفع آمریکا بوده که اجازه ندهد قاره اروپا به زیر چتر استیلای یک قدرت منفرد، توانا و خصم بیافتد. اگر چنین گردد، این تهدیدی خواهد بود بس جدی علیه آمریکا.

دولت هری ترومن متوجه اهمیت قضیه شد و نظامیان آمریکا را در اوائل دهه 50 میلادی در اروپا مستقر کرد.

این نیروها قرار نبود تا ابد در اروپا بمانند بلکه ماموریت آنها این بود آنقدر در اروپا بمانند تا اطمینان حاصل گردد موازنه قدرت در قاره به هم نخورده است.

تا دهه 60 میلادی موازنه قدرت در اروپا ایجاد شده بود. اقتصادهای اروپا از بستر ویرانی جنگ سر برآورده و به طرز غرش آسایی رشد نموده بودند.

انگلیس و فرانسه قدرت های هسته ای شده بودند. نظامیگری آلمان رام شده بود. یک ارتش شاداب و تازه، بزرگ و مدرن در آلمان غربی ساخته شده بود.

به هنگام جنگ ویتنام، آمریکا دیگر نگران تهدیدهای شوروی نبود به همین دلیل نیروهای متعارف خود حاضر در اروپا را به عنوان نیروی یاریی به جنگ هندوچین گسیل کرد.

متحدان اروپا هیچکدام آمریکا را در ویتنام یاری نکردند. تا سال 1968 با فروریختن دولت و ارتش چکسلواکی ائتلاف پیمان ورشو به رهبری شوروی هم دیگر آن نیرو و توانایی پیشین را نداشت.

در اوائل دهه 70 میلادی، با کوشش سناتور دمکرات مایک مانسفلد، سربازان آمریکایی خاک اروپا را ترک کردند.

آمریکا شتاب تحرکات نظامی خود را در اروپا را از دست داده بود چون اتحاد جماهیر شوروی یک ساخت و ساز نامناسب نظامی در آنجا ترتیب داده بود.

این رویداد، یک شکست مالی را برای آمریکا در دهه 80 میلادی رقم زد. اروپا هم مخالف خروج نظامیان آمریکایی از خاک این قاره بود.

تا اینکه در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی از هم فروریخت و آخرین رد پاهای تهدید علیه ناتو از بین رفت. تهدیدها محو شد و عقلانیت حضور نظامی آمریکا در اروپا هم خودبخود محو شد.

روسیه دست به یک سری تحرکاتی در اروپا زد. از جمله، کریمه را به خاک خود اضافه کرد و خیلی ماهرانه به شرق اوکراین تجاوز کرد.

اما همه این تحرکات هم یک خطر جدی علیه ناتو نبود. بلکه در عوض باعث شد تا ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه بابت این نظامی گری هایش حسابی جریمه گردد. اتحادیه اروپا به پیروی از آمریکا، روسیه را تنبیه و تحریم کرد.

این ماجراجویی ها و رویدادهای ناگوار، قدرت روسیه را بشدت افول داد. اروپایی ها می توانند از خود دفاع نمایند. مجموع جمعیت فرانسه و آلمان معادل است با جمعیت روسیه. بنیه مالی و نظامی روسیه توان تحمل یک چنین جمعیتی را ندارد.

سازمانها هیچوقت از پا نمی افتند.

ناتو یک برند خوب در این مقوله است.

ناتو یک هدف جدید برای خود تعریف کرد: محو رقابت امنیتی از کل خاک اروپا و محیط اطراف آن، برقرار کردن لیبرال دمکراسی در همه سرزمینهای آزاد شده از استیلای امپراطوری شوروی. ناتو در عوض آنکه بیاید و خود را به محک ارزیابی مجدد بگذارد، خود را بزرگتر کرد.

اینک توسعه ناتو نیازمند یاری آمریکا است تا از همه اعضاء جدید در برابر تهدیدهای متعارف و هسته ای محافظت نماید.

اما این طرح نه استراتژیک است و نه یاریی به منافع ملی آمریکا می نماید چون این کشورها در مجاورت روسیه قرار دارند.

ناتو سابق بر این یک سازمان نظامی بود که از وقوع خطر و تهدید پیشگیری می کرد. اما امروز ناتو بیشتر میل به توسعه طلبی دارد و پروژه ای است که می خواهد کل ناحیه اوراسیای غرب را ایمن، لیبرال و دمکراتیک بسازد.

اینها همه اهدافی است که دستیابی به آن پیچیده است.

همه جنگ هایی که ناتو در بوسنی، کوزوو و لیبی راهنمایی کرد و تماما هم منحصرا به اتکاء قدرت نظامی آمریکا اجرا شد از هیچکدام از کشورهای هدف یک لیبرال دمکراسی کارآمد نساخت.

سه کشوری هم که بعد از جنگ سرد به ناتو ملحق شدند شامل مجارستان، لهستان و بلغارستان، در همه شان دمکراسی رو به افول و یا محو شدن است.

ناتو در سال 2008 خاطرنشان کرد که اوکراین و گرجستان هم به عنوان اعضا جدید به این سازمان ملحق خواهند شد. این در واقع یک اولتیماتوم به روسیه بود و مقدمه ای شد برای بروز جنگ.

در کل، پروژه حسن نیت سیاسی ناتو، یک شکست پرهزینه است.

ناتو اعضای خود را تشویق به تنبلی و بی اثری می نماید. این پدیده در بانکداری به پدیده خطر اخلاقی مشهور است. یعنی اینکه همه اعضا با نیاتی نیک بیمه می شوند اما وقتی حسابی بیمه شدند رفتارهای خطرناک ازشان سر می زند.

متحدان ثروتمند ناتو حق السهم نظامی خود را پرداخت نمی نمایند و دلشان به متعهد ماندن آمریکا به تعهداتش گرم است. حتی نظامی ترین قدرتهای اروپا شامل فرانسه و انگلیس هم امروز خیلی در این سازمان هزینه نمی نمایند. اینها بعد از جنگ سرد ساختارهای نظامی خود را بشدت کاهش داده اند و در این زمینه صرفه جویی بودجه ای نموده اند.

نهایتا آنکه ناتو یاری کرد تا تحرک نظامی آمریکا در برون از مرزها آسان تر انجام گردد.

این ساختار مبنایی که امروز ناتو در اروپا دارد امکان دارد طرح یک مداخله نظامی در خاورمیانه را سهل تر کند. اما خاورمیانه بزرگ بخشی از دنیاست که آمریکا بهتر است کار نظامی در آن کمتر انجام بدهد.

امروز در واشنگتن، سیاستمداران مشغول مطالعه هستند تا یک عملیات نظامی در خاورمیانه به انجام برسانند. اما بهتر بود این سیاستمداران می نشستند و در خصوص پایگاه های اروپایی مذاکره می کردند نه اینکه فقط دلشان خوش باشد که به این پایگاهها دسترسی دارند و همین برایشان بس است.

هواداران مداخله نظامی می دانند که افکار عمومی آمریکا معتقد است آمریکا در این تحرکات باید متحدانی داشته باشد. ناتو هم بدش نمی آید که انجام یک چنین عملیاتی را به رای گیری رای دهندگان بگذارد.

اروپایی ها هم می توانند از اقدام نظامی آمریکا حمایت نمایند و قشون کشی به میادین کارزار را امکان پذیر سازند و در تشکیل یک لشکر کوچک نظامی همکاری نمایند و هم در هزینه و هم در بالا بودن ریسک کار سهیم شوند.

در جنگ افغانستان، متحدان آمریکا هم در اعزام سرباز سهیم بودند و هم در تحمل مجروحان. اما در همه جنگ هایی که آمریکا و ناتو مشترکا دخالت دارند، این فقط آمریکاست که می برد یا می بازد.

ناتو به اهداف بنیادین خود رسیده است، اما امروز این اهداف والا جایش را به ماجراجویی داده است.

آمریکا چه در داخل و چه برای قاره آسیا، دغدغه های فوری خود را دارد. رئیس جمهور دونالد ترامپ هیچ استراتژی ای برای بازگشت به متحدان اروپایی اش و محول کردن مسئولیت کامل ساختن آینده بدست خودشان را ندارد.

این مهم بر دوش دستگاه سیاست خارجی آمریکاست که به جای دفاع کردن از وضعیت موجود و غیرمولد ترانس آتلانتیک (یعنی ارتباط میان آمریکا و اروپا)، بنشیند و یک چنین استراتژی ای را تهیه و تدوین کند.

اروپام ** 1591 ** 1071

pbmusic.ir: نوای پرنده پارسی | مجله موسیقی و هنری

balio.ir: بالیو | مجله گردشگری و مسافرتی

etre-yas.ir: مجله عطر یاس، محلی برای همفکری استارتاپی

منبع: ایرنا
انتشار: 20 مهر 1400 بروزرسانی: 20 مهر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 15491

به "سیاستمداران واشنگتن مشغول مطالعه یک اقدام نظامی در خاورمیانه هستند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سیاستمداران واشنگتن مشغول مطالعه یک اقدام نظامی در خاورمیانه هستند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید