سرقتی که دنیای هنر را لرزاند: سرقت بزرگ سال 1990 از موزه ایزابلا استوارت گاردنر
به گزارش مجله سرگرمی، در دنیای هنر، تعداد کمی از سرقت ها توانسته اند همچون سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر (Isabella Stewart Gardner Museum) در بوستون، آمریکا، توجه جهانیان را به خود جلب نمایند. این سرقت، که در سال 1990 رخ داد، نه تنها به علت ارزش بسیار بالای آثار به سرقت رفته بلکه به خاطر رمز و رازهای بی شماری که هنوز هم پس از گذشت سه دهه حل نشده اند، یکی از پیچیده ترین و شگفت انگیزترین موارد در تاریخ هنر و جنایت به شمار می آید. این ماجرا به یک افسانه تبدیل شده و بارها و بارها در رسانه ها، کتاب ها و فیلم ها بازگو شده است.
پیش زمینه: موزه ایزابلا استوارت گاردنر و مجموعه هنری بی نظیر آن
موزه ایزابلا استوارت گاردنر در بوستون، یکی از مراکز فرهنگی و هنری مهم ایالات متحده است. این موزه در سال 1903 به وسیله ایزابلا استوارت گاردنر، یک کلکسیونر معروف و فعال فرهنگی، تأسیس شد. ایزابلا استوارت گاردنر (Isabella Stewart Gardner) علاقه شدیدی به هنر داشت و در طول زندگی خود مجموعه ای از آثار هنری بی نظیر از سراسر دنیا را گردآوری کرد. این مجموعه شامل نقاشی ها، مجسمه ها، پارچه ها، و اشیاء تزئینی بود که همگی با دقت و سلیقه شخصی او انتخاب شده بودند.
ساختمان موزه نیز به خودی خود یک اثر هنری است. طراحی آن به سبک ونیزی با حیاط داخلی زیبا و باغ های متنوع صورت گرفته است. هر بخش از موزه با دقت چیده شده و ایزابلا استوارت گاردنر شخصاً بر نحوه نمایش آثار هنری نظارت داشته است. او حتی در وصیت نامه خود دستور داد که ترتیب نمایش آثار هنری هرگز تغییر نکند، مگر اینکه برای حفاظت از آن ها ضروری باشد. این تعهد به حفظ اصالت نمایش آثار هنری، پس از مرگ او نیز حفظ شد و موزه به همان شکل باقی ماند که او آن را ترک نموده بود.
شب سرقت: دو مرد با لباس پلیس
ماجرای سرقت موزه ایزابلا استوارت گاردنر در شب 18 مارس 1990، هنگامی که دو مرد با لباس پلیس به موزه نزدیک شدند، شروع شد. این دو نفر ادعا کردند که برای آنالیز یک گزارش اضطراری وارد موزه شده اند. نگهبانان موزه که به نظر می رسید از این شرح قانع شده بودند، به آنها اجازه ورود دادند. اما خیلی زود مشخص شد که این تصمیم فاجعه آمیز بود.
نگهبانان پس از ورود سارقان، با دستبند بسته شده و به زیرزمین موزه برده شدند. سارقان بدون هیچ مزاحمتی به تالارهای موزه دسترسی پیدا کردند و در عرض 81 دقیقه، 13 اثر هنری بی نظیر و با ارزش را از دیوارها جدا کردند. از جمله آثار به سرقت رفته، نقاشی طوفان در دریای جلیل (The Storm on the Sea of Galilee) اثر رامبراند (Rembrandt)، کنسرت (The Concert) اثر ورمیر (Vermeer)، و چند نقاشی دیگر از دگا (Degas) و مانه (Manet) بودند.
نحوه انجام سرقت: برنامه ریزی دقیق یا شانس؟
سرقت موزه ایزابلا استوارت گاردنر به طرز شگفت آوری بدون هیچ گونه خشونت فیزیکی یا آسیب جدی انجام شد. این سرقت به نوعی نشان دهنده برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه ای است که در پس آن نهفته بود. بعضی از کارشناسان معتقدند که سارقان با دقت تمام تحقیقاتی درباره سیستم های امنیتی موزه انجام داده بودند و از ضعف های آن آگاه بودند. اما در عین حال، بعضی دیگر از محققان بر این باورند که بخشی از پیروزیت سارقان به علت شانس و تصمیمات نادرست نگهبانان موزه بوده است.
یکی از نکات جالب در این سرقت، این است که سارقان تنها بعضی از آثار هنری بسیار ارزشمند را به سرقت بردند و دیگر آثار گران قیمت موزه را نادیده گرفتند. این موضوع باعث شده تا بعضی نظریه پردازان فرض نمایند که این سرقت یک سرقت سفارش شده بوده است و سارقان دقیقاً می دانستند چه آثاری را باید ببرند. این امر موجب پیچیده تر شدن پرونده شده و به رمز و رازهای آن افزوده است.
پیامدهای سرقت: واکنش ها و جستجوهای گسترده
پس از وقوع سرقت، موزه ایزابلا استوارت گاردنر به سرعت از سرقت آثار هنری آگاه شد و بلافاصله با پلیس بوستون و FBI تماس گرفت. این سرقت به سرعت به تیتر اول رسانه ها تبدیل شد و جامعه هنری و فرهنگی را شوکه کرد. واکنش ها به این سرقت گسترده بود و بسیاری از موزه ها و مجموعه های هنری در سراسر دنیا، اقدامات امنیتی خود را بازنگری کردند.
FBI و پلیس بوستون تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی سارقان و بازیابی آثار هنری شروع کردند. حتی جایزه ای یک میلیون دلاری برای هرگونه اطلاعاتی که منجر به بازگشت آثار گردد، مشخص شد. با این حال، با وجود تحقیقات گسترده و مصاحبه های متعدد، هیچ یک از آثار به سرقت رفته تا به امروز پیدا نشده اند و سارقان نیز هرگز شناسایی نشدند.
نظریه های مختلف درباره سارقان و سرنوشت آثار
در طول سال ها، نظریه ها و فرضیه های زیادی درباره هویت سارقان و سرنوشت آثار هنری مطرح شده است. بعضی از کارشناسان بر این باورند که این سرقت به وسیله گروه های جنایی سازمان یافته صورت گرفته است. این فرضیه بر اساس این استدلال است که چنین سرقت پیچیده ای احتیاج به تخصص و برنامه ریزی دقیقی دارد که معمولاً به وسیله گروه های حرفه ای انجام می گردد.
از سوی دیگر، بعضی معتقدند که این سرقت ممکن است یک سرقت سفارش شده از سوی یک کلکسیونر خصوصی باشد. این فرضیه بر این اساس است که سارقان تنها بعضی از آثار خاص و بسیار ارزشمند را به سرقت بردند و دیگر آثار گران قیمت موزه را نادیده گرفتند. این احتمال می دهد که یک فرد ثروتمند و ناشناس، این سرقت را برای افزودن به مجموعه خصوصی خود ترتیب داده باشد.
یکی دیگر از نظریه های مطرح، این است که سارقان به دلایل نامعلومی پیروز به فروش آثار هنری نشده اند و این آثار در مکانی مخفی شده اند. بعضی بر این باورند که این آثار هنوز هم در جایی پنهان هستند و ممکن است روزی به طور تصادفی کشف شوند. با این حال، هیچ مدرک یا شواهدی برای تأیید این فرضیه ها وجود ندارد.
میراث سرقت: قاب های خالی به عنوان یادبود
یکی از جنبه های جالب این ماجرا این است که موزه ایزابلا استوارت گاردنر تصمیم گرفته است قاب های خالی آثار به سرقت رفته را در همان جایی که بودند، نگه دارد. این قاب ها به یادبود این سرقت و به عنوان نشانه ای از امید برای بازگشت آثار هنری در موزه به جای مانده اند. این تصمیم نمادی از پیوند عمیق بین موزه و آثار هنری اش است و نشان می دهد که حتی پس از گذشت سال ها، ارزش فرهنگی و تاریخی این آثار همچنان در دل ها زنده است.
قاب های خالی نه تنها به عنوان یادآور سرقت، بلکه به عنوان نمادی از امید و مقاومت در برابر از دست رفتن فرهنگی تلقی می شوند. این قاب ها به بازدیدنمایندگان یادآوری می نمایند که هنر و تاریخ قابل جایگزینی نیستند و از دست دادن چنین آثاری به معنای از دست دادن بخشی از هویت فرهنگی است.
کوشش های مداوم برای بازگرداندن آثار
با گذشت سال ها، کوشش ها برای بازگرداندن آثار هنری به سرقت رفته ادامه داشته است. موزه ایزابلا استوارت گاردنر همچنان به همکاری با مقامات و سازمان های بین المللی برای یافتن آثار ادامه می دهد. در سال های اخیر، تکنولوژی های نو مانند هوش مصنوعی و تحلیل داده ها به کار گرفته شده اند تا شاید سرنخی از محل آثار به دست آید.
بعلاوه، سازمان های غیرانتفاعی و هنری نیز به کوشش های مداوم خود برای افزایش آگاهی عمومی و جلب توجه به این پرونده ادامه داده اند. نمایشگاه ها، مستندها و برنامه های تلویزیونی متعددی در این زمینه ساخته شده اند تا این سرقت همچنان در فکر ها زنده بماند و شاید روزی به بازگشت آثار منجر گردد.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی
سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر نه تنها یک حادثه جنایی بود، بلکه تأثیرات فرهنگی و اجتماعی گسترده ای نیز داشت. این سرقت به یکی از بزرگترین سرقت های هنری در تاریخ تبدیل شد و بسیاری از موزه ها و مجموعه های هنری در سراسر دنیا را وادار به بازنگری در سیستم های امنیتی خود کرد. بعلاوه، این حادثه نشان داد که هنر و فرهنگ تا چه حد آسیب پذیر هستند و احتیاج به حفاظت بیشتری دارند.
از سوی دیگر، این سرقت به نوعی به یک افسانه شهری تبدیل شد و الهام بخش بسیاری از نویسندگان، فیلمسازان و هنرمندان شد. داستان این سرقت در کتاب ها، فیلم ها و نمایشنامه های مختلف به تصویر کشیده شده و به یک بخش مجذوب کننده از تاریخ معاصر تبدیل شده است.
فیلم های و مستند هایی که بر این اساس ساخته شده
سرقت بزرگ از موزه ایزابلا استوارت گاردنر الهام بخش بسیاری از فیلم ها، کتاب ها و آثار هنری دیگر بوده است. این سرقت به علت پیچیدگی، ارزش بالای آثار به سرقت رفته و رمز و رازهایی که پیرامون آن وجود دارد، مورد توجه هنرمندان و نویسندگان قرار گرفته و آثار متعددی در این زمینه خلق شده اند.
فیلم ها و مستندها
- مستند این یک سرقت است: بزرگترین سرقت هنری دنیا (This Is a Robbery: The Worlds Biggest Art Heist)
- این مستند چهار قسمتی که در سال 2021 از شبکه نتفلیکس منتشر شد، به طور کامل به ماجرای سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر می پردازد. این مستند با استفاده از مصاحبه ها، تصاویر آرشیوی و بازسازی های دقیق، نگاهی جامع و مجذوب کننده به جزئیات این سرقت و کوشش های صورت گرفته برای حل آن ارائه می دهد.
- فیلم آنها پیروز به دستگیری من نخواهند شد (They Wont Catch Me)
- این فیلم تخیلی بر اساس داستان سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر ساخته شده است. داستان فیلم در پی سارقی است که با پیروزیت از دست قانون فرار نموده و اکنون در کوشش است تا از هنری که به سرقت برده لذت ببرد، اما با چالش های نوی روبرو می گردد.
- مستند دزدیده شده (Stolen)
- این مستند که در سال 2006 منتشر شد، یکی از اولین آثاری بود که به طور جامع به سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر پرداخت. مستند دزدیده شده به آنالیز ابعاد مختلف این سرقت و تاثیر آن بر دنیای هنر و فرهنگ می پردازد.
کتاب ها
- کتاب دزدیده شده (Stolen) نوشته جاناتان هرینگتون (Jonathan Harrington)
- این کتاب که یکی از پرخواننده ترین کتاب ها در زمینه این سرقت است، به آنالیز جزئیات سرقت و کوشش های صورت گرفته برای بازگرداندن آثار هنری می پردازد. هرینگتون با استفاده از مصاحبه ها و تحقیقات گسترده، تصویری جامع از این ماجرا ارائه می دهد.
- کتاب دزدی: ماجرای واقعی سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر (The Heist: The True Story of the Isabella Stewart Gardner Museum Theft)
- این کتاب یکی از منابع معتبر و دقیق در خصوص این سرقت است. نویسنده در این کتاب به آنالیز تمام جزئیات مربوط به سرقت، نظریه های مختلف پیرامون آن و سرنوشت احتمالی آثار هنری به سرقت رفته پرداخته است.
- کتاب هنر دزدی: رازهای موزه گاردنر (Art Thief: Secrets of the Gardner Museum)
- این کتاب به آنالیز نقش هنر و دزدی های بزرگ هنری در تاریخ پرداخته و به طور خاص به ماجرای سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر می پردازد. نویسنده کوشش می نماید تا با تحلیل روانشناسی سارقان و ارزش فرهنگی آثار هنری، درک بهتری از این سرقت به دست دهد.
سرقت از موزه ایزابلا استوارت گاردنر همچنان یکی از بزرگترین معماهای دنیای هنر است. با گذشت بیش از سی سال از این ماجرا، هنوز هم هیچ کس نمی داند آثار هنری کجا هستند و چه بر سر سارقان آمده است. این سرقت نشان دهنده ضعف های امنیتی در موزه های بزرگ و بعلاوه ارزش بی نظیر آثار هنری است که نه تنها از نظر مالی بلکه از نظر فرهنگی نیز بسیار مهم اند.
این ماجرا به ما یادآوری می نماید که هنر و فرهنگ بخش جدایی ناپذیری از هویت انسانی هستند و حفاظت از آن ها وظیفه ای است که بر عهده همه ما واقع شده است. امیدواریم که روزی این آثار گمشده به خانه اصلی خود بازگردند و قاب های خالی موزه ایزابلا استوارت گاردنر دوباره با شاهکارهای هنری پر شوند. تا آن موقع، این داستان همچنان الهام بخش و یادآور ارزش های جاودانه هنر و تاریخ خواهد بود.
منبع: یک پزشک