زخم های کهنه دماوند کماکان خوب نشده است
به گزارش مجله سرگرمی، به باور کارشناسان مخاطرات ناشی از فعالیت های انسانی بیش از تغییر اقلیم دماوند را تهدید می نماید.
به گزارش خبرنگاران، سیزدهم تیر را در تقویم رسمی کشور به نام روز ملی دماوند ثبت نموده اند؛ روزی برای توجه دادن به اهمیت این قله. اما گویی هیچ کس، از خود نپرسیده قرار است به چه چیز این قله اهمیت داده شود؟ به داستان و قصه هایی که قرن ها از او شنیده ایم؟ از به بند کشیدن ضحاک یا از دیوان داستان جمشید؟ شاید از سرگردانی آرش در دامنه های برف گیرش وقتی قرار بود به یک تیر، سرنوشت سرحدات کشور را معین کند؟ از نماد مقاومت بودنش در ادبیات مبارزۀ عصر مشروطه یا آنچه به نام میراث طبیعی می شناسیم: بلندترین قله ایران. شاید هم توجه به یخچال هایی که چندسالی است سیلاب شده و بر کوهپایه روان می شود. همۀ این ها دماوند است. حتی قلب گداخته و آتشفشانیِ آن.
اما گویی هیچ کس نمی داند این روزها در قله چه خبر است و آن ارتفاع مهیب کی گدازه های آتشفشان را دوباره روان می نماید، یا آن گردنه های برفی آیا هنوز می تواند دوام داشته باشد؟ انگار همان قدر که نقش او را در شکل گیری داستان ها و ریشه های هویتمان فراموش نموده ایم، از یاد برده ایم که قله، یک آتشفشان است که هرگز نام خاموش بر آن گذاشته نشد، یا این گردنه های سراسر برف و یخ، می تواند روزی که شاید دور نباشد، فاجعه ای مهیب نه فقط در دامنه، بلکه در منطقۀ وسیعی از تهران، مازندران و حتی گلستان به بار آورد.
با وجود اینکه گاه و بیگاه بعضی نهادها سراغی از دماوند می گیرند، اما آنالیز های پیغام ما نشان می دهد طی چهاردهۀ گذشته، جز مطالعات هواشناسی، هیچ مطالعهٔ دیگری بر مخاطرات احتمالی و شرایط فعلی آتشفشانی که خاموش نیست، انجام نشده است. موضوعی که بعضی آن را به نبود اعتبار نسبت می دهند و بعضی به بی اهمیتی دولت نسبت به آن. اما آنچه عموم کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند، شرایط شنمایندهٔ این کوه با یخچال های طبیعی اش است که تحت عوامل انسانی و تغییراقلیم در حال نابودی است. نابودی ای که می تواند انسان را در محیط پیرامونش به کام مرگ بکشاند، مانند آنچه بر سر روستاهای دره های دماوند در سیلاب های یک دهۀ اخیر آمد.
کارشناسان معتقدند که در دولت انگیزه ای برای مطالعه روی دماوند وجود ندارد
طی 10 سال گذشته 3 سیل مهیب در دامنه های دماوند توجه ها را به بخش دیگری از موضوعات این قله، به جز صعود جلب کرد. در دماوند چه اتفاقی در شرف وقوع بود. پیشتر و در دهۀ 1380 نیز یک بار وقوع زلزله در این منطقه شایعاتی از فعا ل شدن آتشفشان مطرح نموده بود. شایعه ای که بلافاصله رد شد. اما وقتی در شهریور 1397 بی هیچ بارشی، در درۀ گزنک سیل مهیبی به راه افتاد که خانه ها را از جا بلند می کرد، همه باور کردند در دماوند اتفاقاتی می افتد که از آن بی خبریم و برای رویایی با آن آماده نیستیم. اتفاقی که بار دیگر در مرداد 1401 تکرار شد. سؤال مهم این بود: وقتی پایش و مطالعه ای بر این قله وجود ندارد، چگونه پی به شرایط آن ببریم؟ و انگار تنها جواب موجود این بود: دماوند آنقدرها هم که می گویند، در خواب و آرام نیست.
اثر تغییر اقلیم مسجل است
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور تأیید می نماید که نخستین اتفاقی که باید در دماوند در پی آن باشیم، اتفاقات ناشی از تغییراقلیم است. به گفتۀ احد وظیفه سیل تابستان 1397 که بدون حتی یک قطره بارش جاری شد، مؤید این موضوع است: ازآنجاکه مطالعۀ دقیقی در حوزۀ دماوند انجام نمی شود، نمی توان در خصوص همۀ سیلاب های رخ داده طی 10 سال اخیر با قطعیت نظر داد. اما به شکل معین، سیلاب درۀ گزنک که اگر تصاویر و فیلم های آن را به خاطر بیاورید بسیار مهیب بود، مسئلۀ اثر تغییراقلیم بر کوه دماوند را تأیید می نماید. بنابراین، می توانیم انتظار داشته باشیم که با تداوم آب شدن یخ های دماوند باز هم شاهد این سیلاب ها خواهیم بود. اما در خصوص اینکه چه عوامل جانبی، مانند افزایش دمای قله، افزایش خروج گاز و مانند آن می تواند در این اتفاقات مؤثر باشد، موضوعی است که احتیاجمند پایش و مطالعۀ دقیق است.
رضا شهبازی مدیرکل دفتر مخاطرات، زیست محیطی و مهندسی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، به پیغام ما می گوید که مانند سال های قبل، برای پایش دماوند، در بر پاشنهٔ بی اعتباری می شود: شرایط چندان تغییری ننموده است و سازمان زمین شناسی هنوز پیروز نشده است تا اعتباری در بودجه برای مطالعۀ دقیق یا احداث ایستگاه های پایش در نظر بگیرد.
رئیس گروه فناوری های نوین منابع و مصرف پژوهشکدۀ مطالعات منابع آب: شاید نتوانیم به قطع بگوییم این درصد از مخاطراتی که دماوند در معرض آن است، مربوط به انسان است و این درصد مربوط به تغییر اقلیم؛ اما می توانیم به قطع بگوییم اثر انسان بسیار قابل توجه است.
با دماوند چه می کنیم؟
موضوعی که همایون خوشروان، زمین شناس نیز بر آن صحه می گذارد: اگر به سیاست ها و اولویت های دولت در اختصاص بودجه نگاه کنید، خواهید دید که طبیعی است سهمی به دماوند نرسد و حتی اگر قوانین و برنامه های بالادستی را هم نگاه کنید اصلاً نگاهی به این مسئله ندارند. ممکن است بتوانید موارد جزئی در سازمان مدیریت بحران کشور پیدا کنید.
خوشروان فکر می نماید که اگرچه دماوند درصورت فعال شدن دوباره می تواند تهدیدهای سنگینی برای بخش وسیعی از ایران داشته باشد، اما آنچه حالا در درجه اهمیت واقع شده است، مخاطراتی است که انسان برای دماوند ایجاد می نماید و در نبود نظارت، مطالعه و پایش، حتی اندازه تخریب های شکل گرفته نیز معین نیست. تخریب هایی که اثرات سوء ناشی از آن یک بار دیگر به سوی ما برمی شود: دخل و تصرف و آلودگی های قلۀ دماوند بر اثر فعالیت های انسانی در دماوند بسیار زیاد است و بعلاوه طیف گسترده ای را در برمی گیرد. از گردشگری بی ضابطه که انبوهی از زباله را بر پیکر دماوند رها می نماید تا برداشت های بی رویۀ معدنی از دهانۀ آتشفشان.
یک زمین شناس: اگر به سیاست ها و اولویت های دولت در اختصاص بودجه نگاه کنید، خواهید دید که طبیعی است سهمی به دماوند نرسد و حتی اگر قوانین و برنامه های بالادستی را هم نگاه کنید، اصلاً نگاهی به این مسئله ندارند. ممکن است بتوانید موارد جزئی در سازمان مدیریت بحران کشور پیدا کنید.
به گفتۀ او، رد پای گردشگرانی که بی هیچ ساختار مستقری به قله می روند تا کوهنوردان غیر حرفه ای که بدون شناخت و آموزش برای صعود از گردنه های خطرناک استفاده می نمایند، به وضوح آشکار است؛ اما مقرراتی برای جلوگیری از آن وجود ندارد. مسئله ای که انباشت قابل توجهی از زباله را در دماوند رقم زده است. تا جایی که هر چندسال گروه ها و تشکل های محیط زیستی مانند رفتگران طبیعت باید به داد قله برسند و منطقه را تا حد توان زباله روبی نمایند.
نبود پایش مستمر، کوهنوردی و گردشگری بی ضابطه، برداشت های معدنی در کنار تغییر اقلیم، بخش زیادی از یخچال های قله دماوند را یا تخریب یا آلوده نموده است
سال 1391، خبرهای مربوط به برداشت بی رویۀ پوکه های معدنی به شکل جدی به خبرها وارد شد. بنابه اعلام رسمی سازمان صنعت معدن و تجارت که همان سال منتشر شده بود، روزانه 500 کامیون پوکۀ معدنی از دماوند برداشت می شود. اتفاقی که به گواه اخبار و اظهارنظر های رسمی مسئولان تا نیمۀ دهۀ نود نیز با همین شدت ادامه داشت. مرداد 1395، رئیس گروه پارک های ملی و آثار طبیعی-ملی وقت سازمان حفاظت محیط زیست کشور اعلام نموده بود: برداشت منسوخ شدۀ پوکه های معدنی، مرگ تدریجی کوه پرصلابت دماوند را رقم زده است.
با وجود حجم قابل توجهی از هشدارها نسبت به این موضوع، بعد از یک دهه از علنی شدن رسمی این برداشت های معدنی، سال 1400 حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران خاطرنشان کرد: همۀ معادن موجود در ارتفاع بیش از یک هزار و 800 متر دماوند تعطیل شده اند و هیچ برداشت معدنی در این قله انجام نمی شود.
خبری که به گفتۀ خوشروان، چندان به واقعیت نزدیک نیست: کوهنوردان می توانند جزئی ترین اطلاعاتی که احتیاج دارید را به شما بدهند. آنان به خوبی شاهد اتفاقات دماوند، چادرهایی که احداث می شود و نخاله هایی که به جای می ماند، هستند.
یخچال های دماوند رو به نابودی
اما اینها همهٔ تهدیدهایی نیست که دماوند را تهدید می نماید. نعمت الله کریمی، رئیس گروه فناوری های نوین منابع و مصرف پژوهشکدۀ مطالعات منابع آب، معتقد است که نمی توان عامل تغییراقلیم در دماوند را ندیده گرفت. اگرچه نمی شود معین کرد که در تخریب مرتفع ترین یخچال های کشور، یعنی یخچال های دماوند، چه سهمی به تخریب انسان تعلق می گیرد و چه سهمی به تغییراقلیم: همان طور که پیشتر و در خصوص همۀ یخچال های کشور شرح داده ام، میانگین سالانه 25 سانتی متر از ضخامت یخچال های دائم ما کم می شود و در صورت تعدیل نشدن این شرایط ما تا 100 سال دیگر یخچالی نداریم و دماوند نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مرکز تحقیقات آب، زیر نظر وزارت نیرو، گویی تنها نهادی است که بر دماوند مطالعه می کند. به گفتۀ کریمی، مطالعه روی دماوند نشان از وجود فاکتورهای دیگری در تخریب و آلودگی دارد و رد پای انسان را بسیار پررنگ نشان می دهد: تخریب های انسانی به چند دسته هستند، مانند آنچه رد و اثر گردشگری بی ضابطه در این منطقه و البته مانند بسیاری یخچال های دیگر است، بخشی مربوط به فعالیت های صنعتی می شود و بعضی هم مربوط به آلودگی های محیطی. نباید فراموش کنیم که ما وقتی از اثرات تغییراقلیم حرف می زنیم، از تشدید شدن آن هم، باتوجه به فعالیت های انسانی حرف می زنیم. بنابراین، گرچه شاید نتوانیم به قطع بگوییم این درصد از مخاطراتی که دماوند در معرض آن است، مربوط به انسان است و این درصد مربوط به تغییراقلیم. اما می توانیم به قطع بگوییم اثر انسان بسیار قابل توجه است.
اعتبار آبخیزداری برای دماوند
با وجود این، آنچه در حقیقت رخ داده و می افتد، این است که عواقب آسیب های دماوند، به انسان بر می شود مانند آنچه سیلاب های ناشی از ذوب شدن برف و یخ است. اینجاست که باید سراغ سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور را گرفت. برای دماوند چه نموده اند؟
ضیا نصرتی، معاون آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران می گوید که برای دماوند در دوره های مختلف و بخش های مختلف عملیات آبخیزداری اجرا شده است، اما برای تکمیل طرح ها و برنامه ها احتیاج به اعتبار است: ما در همۀ حوزه های آبخیز، عملیات آبخیزداری به شکل های بیولوژیک یا مکانیکی و سازه ای انجام می دهیم. ممکن است بعضی آن ها را کم و ناکافی ارزیابی نمایند؛ اما دقیقاً در خصوص دماوند، برای سال جاری اعتبار معین شده است و اقدامات آبخیزداری ادامه پیدا خواهد نمود.
به نظر می رسد اما برنامۀ ویژه یا مدونی برای دماوند وجود ندارد؛ نه در این بخش که بدانیم قله از نظر فعالیت در چه موقعیتی است و نه در بخشی که بتوانیم اثرات مخرب خودمان را شناسایی و تعدیل کنیم. بیراه نیست اگر باتوجه به تجربۀ یک دهۀ گذشته بگوییم رفتار این قلۀ رفیع، می تواند منجر به فاجعه ای شود که انتظارش را نداشتیم.
منبع: دنیای سفر