روی پیراهنم می نویسم: زنان مظلوم ورزش ایران
به گزارش مجله سرگرمی، مجتبی هاشمی: مریم ایراندوست در تیم بانوان ملوان همان جایگاهی را دارد که زمانی علی پروین در پرسپولیس داشت.

مربی، بازیکن، مدیر و همه کاره. حتی اینکه زمانی می گفتند همه دارایی های پرسپولیس در صندوق عقب ماشین پروین جا می گردد هم در خصوص او صدق می نماید. دارایی های ایراندوست در ملوان این روزها آن قدر ناچیز است که در بازی یکشنبه مقابل آذرخش حتی 11بازیکن نداشت ترکیب اصلی گلادیاتورها را بچیند. پس یک دروازه بان را به خط میانی برد و خودش هم در 40سالگی ناگهان آستین ها را بالا زد و به میدان برگشت تا برای تیمش 3پاس گل بدهد و برایش تیتر بزنند او شگفت انگیز است. گفت وگوی خبرنگاران ورزشی را با این مربی-بازیکن بخوانید. گفت وگو با زنی که برای دو ساعت همه مان را ملوانی نموده بود.
- خانم ایراندوست، آن قدر بازیکن کم آوردید که بالاخره خودتان پا به توپ شدید! شرح می دهید چه اتفاقی برای ملوان افتاده است؟
ما اول فصل طبق وعده های باشگاه قول وقرارهایی با بازیکنان گذاشتیم اما مالک باشگاه نتوانست به تعهداتش عمل کند و پول ها پرداخت نشد. به همین دلیل یک هفته به سرانجام نیم فصل 5بازیکن خودمان را از دست دادیم. 3بازیکن هم بعدا به خاطر مسائل اقتصادی نتوانستند سر تمرینات حاضر شوند. اینها باعث شد 11بازیکن خوب و آماده برای این بازی در اختیار نداشته باشیم. چون آن 5، 6بازیکنی که روی نیمکت بودند هم از این بازیکنان تستی بودند که هنوز تجربه بازی ندارند و نمی توانستیم آنها را به زمین بفرستیم. بنابراین یک دروازه بان را به خط حمله فرستادیم و خود من هم به زمین رفتم و بازی کردم.
- شما آخرین باری که رسما در زمین بازی نموده بودید چه زمانی بود؟
من 22اسفندماه 92رسما از بازی فوتبال خداحافظی کردم و بعد از آن به عنوان سرمربی در خدمت باشگاه ملوان بودم. سال گذشته وقتی تیم دوباره آغاز به فعالیت کرد چون لیگ یک قوانین خاص خودش را دارد و نمی گردد از بازیکن غیربومی استفاده کرد ما مشکل کمبود بازیکن داشتیم. بنابراین من 3بازی در لیگ یک به زمین رفتم و همراه با بچه ها تیم را به لیگ برتر برگرداندیم. این اتفاقات در تابستان97رخ داد و به این ترتیب بازی این هفته چهارمین بازی من طی یک سال گذشته بود. البته سال جاری تیم را بهتر و با مهره های بیشتری بسته بودیم که دیگر لازم نباشد خودم بازی کنم. اما با اتفاقاتی که افتاد مجبور شدم باز هم در لیگ برتر بازی کنم.
- گویا مصدومیت هایی هم از قبل داشتید؟
بله مصدومیت ها که زیادند. مهم ترین مصدومیتم از ناحیه مچ پا بود که 3بار گچ گرفته بودم. این مصدومیت کهنه دوباره عود نموده و یکی دو هفته ای اجازه تمرین به من نداده بود. اما با کوشش های پزشک ملوان برای این بازی آماده شدم.
در فوتبال ایران تنها کسی که به خاطر می آوریم در 40سالگی مربی-بازیکن بوده باشد علی پروین است. او در یکی دو سال آخر دیگر انرژی دویدن نداشت، همان وسط میدان قدم می زد و با تیزهوشی خاصش پاس های خوبی می داد.
من از نظر دوندگی مسئله ای ندارم. خدا را شکر ما ژنتیک استقامت مان خوب است و دونده ایم. پدرم بازیکن جنگنده ای با استقامت بالا بود و این خصلت به من هم ارث رسیده است. اما در بازی با آذرخش خیلی نیازی به دویدن نبود. من آمادگی داشتم که برگردم و در دفاع به تیمم یاری کنم اما تیم حریف ضعیف بود و نیازی به برگشتن من نبود. بیشتر در همان میانه میدان می ماندم و سعی می کردم با پاس های تکضرب بازیکنانم را راه بیندازم.
- 3پاس گل دادید ولی گلی نزدید. موقعیتی بود که خراب کنید؟
موقعیتی که خراب کنم نه. ولی یک شوت زدم که دروازه بان خیلی خوب واکنش نشان داد و گرفت. در کل دنبال گلزنی نبودم و بیشتر دوست داشتم به سارا قمی پاس بدهم. همه بازیکنان ملوان سعی می نمایند سارا گل بزند چون گلزنی سارا بیشتر شادمان مان می نماید.
- بله در جریان هستیم که همه برای خانم گلی سارا قمی کوشش می کنید. الان 9گل از زهرا قنبری عقب تر است؟ بله؟
بله. 9گل.
- البته قنبری در تیم صدرنشین لیگ احتمالا هیچ یک از مسائلی که شما در ملوان دارید را ندارد. کلا چه باشگاه هایی در لیگ بانوان مشکل اقتصادی ندارند و حقوق هایشان پرداخت می گردد؟
چند باشگاه هستند. شهرداری بم، شهرداری سیرجان، سپاهان و ذوب آهن اصفهان و حتی راهیاب ملل مریوان خیلی خوب تیم های خود را ساپورت می نمایند.
- مبالغ قرارداد بازیکنان در چه سطحی است؟ مثلا بالاترین دستمزدی که داده شده چه رقمی بوده است؟
سقف قرارداد حدود 80تا 90میلیون است. این طور که خود بازیکنان می گویند شهرداری بم به بازیکنان درجه اول و ملی پوش این سقف را پرداخت می نماید و به بقیه کمی کمتر. سپاهان و ذوب آهن و راهیاب ملل هم به بازیکن های خوب شان 35میلیون می دهند.
- و این قراردادها تمام وکمال پرداخت می گردد یا مثل آقایان همواره یک درصدی باقی می ماند؟
نه آن چند باشگاهی که گفتم مشکل اقتصادی ندارند تمام و کمال می دهند. شهرداری بم در این سال ها هرگز نشده که پرداخت هایش به تعویق بیفتد. 50درصد قرارداد را قبل از آغاز بازی ها می دهند. همان روزی که قرارداد می بندند 50درصد می دهند و بقیه را هم در طول فصل. سارا قمی 2سالی که ملوان تیم نداشت در بم بود و می گفت که قبل از سرانجام بازی ها با بازیکنان تسویه حساب می نمایند.
- در ملوان قرارداد بازیکنان در چه حد و حدودی بوده است؟
اینجا همه بازیکنان از فصل قبل طلبکار بودند. توافق ها این شکلی بود که مثلا بازیکنی که 13میلیون طلبکار بوده آن 13میلیون را بخشیده و یک قرارداد 13میلیونی برای این فصل بسته است. هر کس هر مبلغی طلب داشته دقیقا به همین شکل. در واقع بچه ها قرارداد سفید با باشگاه امضا نموده اند. آنها قبول نموده اند در ازای دریافت طلب قبلی، یک فصل مجانی برای ملوان بازی نمایند.
- که همان طلب را هم ندریافتد. بله؟
بله. حتی یک هزار تومانی هم ندریافتد.
- یعنی سارا قمی هم درحالی که می توانست در شهرداری بم بازی کند و پول خوبی بگیرد، بدون پول در ملوان مانده؟
بله دریافتی او هم صفر بوده، درحالی که از بم پیشنهاد 75میلیونی داشت و می توانست بیشتر از این هم از آنها بگیرد.
- در این فصل تیم مردان ملوان هم اصلا شرایط اقتصادی خوبی نداشت. در باشگاه چه می گذرد؟ مالک باشگاه هیچ شرح و توجیهی برای این شرایط ندارد؟
مالکان باشگاه برادران رفیع نیا هستند که رفته اند و اصلا ایران نیستند. الان 30درصد سهام ملوان متعلق به نیروی دریایی و 70درصد دیگر متعلق به بخش خصوصی یعنی همین برادران رفیع نیا است که فعلا حضور ندارند. حالا مسئولان هیات فوتبال، شورای شهر و بقیه قول داده اند که برای هزینه سفرها و رفت وآمد تیم یاری نمایند تا این فصل سپری گردد و این 8بازی باقیمانده هم به سرانجام برسد. چرا شما این قدر درباره مسائل اقتصادی می پرسید!؟ تمام مصاحبه به حرف زدن درباره پول گذشت!
چون ظاهرا پررنگ ترین مسئله ای که در فوتبال بانوان وجود دارد همین است. به خصوص در باشگاه شما با توجه به آنچه از صحبت های خودتان برداشت نموده ایم مسئله اصلی همین مسائل اقتصادی است. شما ببینید بهانه این مصاحبه بازی کردن شما در سن 40سالگی است و چیزی که باعث شده شما خودتان به زمین بروید و بازی کنید همین مسائل اقتصادی بوده است. اگر پول داشتید که بازیکن ها جدا نمی شدند و خودتان مجبور نمی شدید به زمین بروید.
بله درست است. ولی مسائل دیگری هم هست. مثلا فوتبال زنان مشکل امکانات سخت افزاری دارد، مشکل نگاه قهرمانی دارد. مدیران هنوز آن طور که باید و شاید به این بخش از فوتبال و یا اصلا به ورزش بانوان نگاه قهرمانی ندارند. این مسائل اگر حل شوند، ما جوان ها و استعدادهای بسیار خوبی در میان دختران کشورمان داریم. استعداد دختران ما بالاست. دیدید که تیم ملی بد نتیجه نگرفت و تیم جوانان از آنها هم بهتر بود و با اختلافی ناچیز حذف شد. اگر به دختران ایران امکانات بدهیم و نگاه قهرمانی داشته باشیم اتفاقات خوبی می افتد.
- کارنامه ورزشی شما یک پارادوکس جالب دارد. در جوانی مربی تیم ملی شدید و در 40سالگی دارید بازی می کنید! چطور شد که این راستا را رفتید؟
من از همان آغاز فوتبالم مربی-بازیکن بودم. چون فوتبال بانوان تازه راه اندازی شده بود و ما نخستین نسل از زنان فوتبالیست بودیم همان اول در کلاس مربیگری هم شرکت کردیم. در آن کلاس 21نفر بودیم و هر کدام از ما برای راه اندازی تیم در یک استان اقدام کرد. من جزو جوان ترین های آن کلاس بودم و در 26سالگی دوره مربیگری را تمام کردم تا در ملوان و تیم ملی به سرمربیگری بپردازم. الان مربیان تیم ملی در رده بزرگسالان و نوجوانان از همان همدوره های من هستند. کتایون خسرویار، سرمربی تیم ملی جوانان هم متعلق به یک نسل بعد از ماست و در تیم ملی بازیکن من بوده است.
- این مشکل کمبود بازیکن تا سرانجام لیگ هم همراه تان هست؟ چون ظاهرا 8هفته از لیگ مانده و جداشده های ملوان هم که قرار نیست برگردند. دیگر هر هفته باید خودتان بازی کنید؟
بله. این هفته که یک بازیکن 3اخطاره و محروم هم داریم. ان شاالله که بتوانیم تیم را جمع وجور کنیم.
- لابد مجبور می شوید یکی از آن نیمکت نشین های تازه کار و بی تجربه را به زمین بفرستید.
بله دقیقا. شاید هم از این فرصت استفاده کرد و درخشید. کسی چه می داند.
- شما به عنوان سرمربی برای بازی کردن مشکل قانونی نداشتید؟ کارت بازی داشتید؟
بعد از این همه سال آن قدر با مسائل آشنایی دارم که پیش بینی همه چیز را نموده بودم. از همان ابتدای مسابقات حدس می زدم به اینجا برسیم و کارت مربی-بازیکن گرفته بودم.
- چه جالب. کس دیگری هم در کادرتان هست که برایش کارت بازی گرفته باشید؟
به سرپرست تیم گفته بودم کارت بگیرد ولی حرفم را گوش نکرد. خانم مینا قنبرزاده سال ها دفاع چپ ما بود و یکی از بهترین بازیکنان ملوان هم بود. به او گفتم کارت بازی بگیرد ولی گویا برای سرپرست تیم این کار امکان پذیر نبود. اگر بود الان خیلی به درد ما می خورد. بازیکن خوبی است و الان هم در تمرینات پابه پای بچه ها می دود.
در بازی قبلی روی پیراهن همه بازیکن ها تبلیغ اسپانسر تیم وجود داشت به جز پیراهن شما! با لباسی بازی کردید که برخلاف همه لباس ها هیچ نوشته یا طرحی رویش نداشت.
بله به من که پیراهن بازیکن ها را نداده بودند. این پیراهن را خودم برای خودم خریدم. می بینید که نه تبلیغات دارد و نه لوگوی باشگاه. بعد از گل می خواستم لوگوی ملوان را ببوسم تازه دیدم لوگویی در کار نیست (با خنده) رفتم پیراهن سارا قمی را بوسیدم.
- شماره پیراهن هم که 10بود. تیم تان قبل از این ماجراها شماره10نداشت؟
نخیر. شماره10شماره سابق خودم بوده که بعد از من هیچکس نمی پوشید. بارها گفته ام هر کسی دوست دارد می تواند 10را بردارد. اما سارا قمی و بقیه تصمیم گرفته اند تیم شماره10نداشته باشد.
- چه جالب. پس پیراهن شما بایگانی شده! مثل شماره9تیم مردان که متعلق به مرحوم سیروس قایقران بود؟
بله، همین طور است. آن پیراهن را هم مدتی مازیار زارع پوشید و بعد از آن دیگر کسی نپوشید.
- در تاریخ ملوان مربی-بازیکن مثل شما داشتیم؟ چه در تیم بانوان چه آقایان؟
در بانوان که نه ولی در آقایان بهمن صالح نیا مدتی مربی-بازیکن ملوان بوده اند.
- تیم شما تماشاگران خیلی زیادی هم دارد. با همان 3هزار نفری که به بازی های شما می آیند احتمالا پرتماشاگرترین تیم لیگ بانوان هستید؟
نه تنها در فوتبال بلکه در کل ورزش بانوان ما پرتماشاگرترین تیم ورزش بانوان در کل خاورمیانه هستیم.
- با این شرایط قاعدتا باید یک اسپانسر برای تیم تان پیدا می شد. چطور اسپانسری پا پیش نگذاشت؟
یک پیشنهادهایی بود اما می خواستند اسم تیم را عوض نمایند و ما راضی نبودیم اسم ملوان را از روی تیم بردارند. حتی یکی از اسپانسرها پیشنهاد نیم میلیاردی داد و 500میلیون تومان همه مسائل ما را حل می کرد. اما هرگز راضی نمی شدیم تیم مردان به اسم ملوان باشد و تیم بانوان به یک اسم دیگر. عشق مردم انزلی به ملوان قابل وصف نیست. ملوان مثل بچه ماست. مگر می توانیم اسم بچه مان را عوض کنیم.
- بسیار عالی. ما برای شما و تیم تان آرزوی موفقیت می کنیم خانم ایراندوست.
متشکرم. امیدوارم رسانه ها هم بیشتر به فوتبال بانوان بپردازند تا اسپانسرها ترغیب شوند و بیشتر به این حوزه یاری نمایند.
ان شاالله. در سرانجام فقط یادتان باشد برای هفته بعد لوگوی ملوان را روی پیراهن تان بزنید!
خوب شد گفتید. یادم باشد فردا بروم بگیرم. اما تبلیغ اسپانسر را نمی زنم. لباس را خودم خریده ام و دوست ندارم تبلیغ مربوط به مالک باشگاه روی پیراهنم باشد.
- اگر خودتان اسپانسر پیراهن تان هستید، پس می توانید هر چیزی دل خودتان می خواهد رویش بنویسید!
بله.
- اگر قرار باشد یک جمله روی پیراهن بنویسید چه می نویسید؟
چه ناگهانی و فی البداهه... (فکر می نماید) می نویسم: زنان مظلوم ورزش ایران...
منبع: همشهری آنلاینbanima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما