جاذبه های میدان سرخ مسکو: سفری به قلب تاریخ و فرهنگ روسیه
به گزارش مجله سرگرمی، میدان سرخ مسکو، نه فقط یک پهنه وسیع شهری، بلکه صحنهای زنده از درام تاریخ پرفراز و نشیب روسیه است. این میدان که از قرنها پیش کانون حیات سیاسی، اجتماعی و مذهبی مسکو و بهتبع آن، کل امپراتوری روسیه بوده، امروزه نیز به عنوان نمادی بیبدیل از این کشور پهناور شناخته میشود. اهمیت بیچونوچرای این مجموعه تاریخی و معماری به حدی است که در سال 1990 میلادی، به همراه کاخ کرملین که در جوار آن آرمیده، در فهرست معتبر میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این ثبت جهانی، مُهری است بر ارزش بیمانند میدان سرخ به عنوان میراثی متعلق به تمامی بشریت، فضایی که فراتر از مرزهای جغرافیایی، روایتی از تاریخ و تمدن را در خود نهفته دارد. در واقع، اهمیت میدان سرخ از کالبد فیزیکی آن فراتر رفته و با "روح روسیه" و هویت تاریخی این ملت کهن گره خورده است؛ گویی هر سنگفرش و هر بنای آن، آینهای است که قرنها تحول و دگرگونی را بازمیتاباند.

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
میدان سرخ در کانون تاریخی شهر مسکو، در ضلع شرقی کاخ کرملین و در شمال رودخانه مسکوا، شریان حیاتی پایتخت، واقع شده است. این موقعیت استراتژیک، که بسیاری از خیابانهای اصلی و مهم مسکو را چون رگهایی به قلب میدان متصل میکند، آن را به نقطه کانونی و مرکز ثقل شهر بدل ساخته است. چنین طراحی شهری هوشمندانهای، خود گواهی بر اهمیت این میدان از همان بدو شکلگیری و نقش محوری آن در ساماندهی فضای شهری و دسترسی عمومی بوده است. این مرکزیت فیزیکی، بیشک در تقویت جایگاه نمادین آن به عنوان محل اصلی رویدادهای عمومی و دولتی تأثیرگذار بوده است.
نام کنونی این میدان، یعنی "میدان سرخ" یا به روسی "کراسنایا پلوشاد" (Красная площадь)، از قرن هفدهم میلادی رواج یافته است. برخلاف پندار رایجی که ممکن است این نام را به رنگ آجرهای کاخ کرملین یا دوران کمونیسم و پرچم سرخ آن نسبت دهد، ریشهشناسی این واژه، حقیقتی دلنشینتر را آشکار میسازد. واژه "کراسنایا" (красная) در زبان روسی قدیم، علاوه بر معنای "سرخ"، مفهوم "زیبا" و "قشنگ" را نیز در خود داشته است. بنابراین، "میدان سرخ" در اصل به معنای "میدان زیبا" بوده است، نامی که نشان از شکوه و جذابیت بصری این مکان از دیدگاه مردمان آن دوران دارد. برخی از تاریخنگاران نیز بر این باورند که این نام از پلکان بنای سرخی گرفته شده که به تالار ضیافت و پذیرایی تزار منتهی میشده است. این درک از وجه تسمیه میدان، لایهای از معنای فرهنگی عمیقتر به آن میافزاید و اهمیت زیباییشناختی آن را از دیرباز برجسته میسازد، پیش از آنکه هرگونه تداعی سیاسی مدرنی به آن الصاق شود.
تاریخچه شکلگیری میدان سرخ به قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی بازمیگردد و تأسیس اولیه آن را میتوان به دهه 1490، همزمان با احداث کاخ کرملین جدید با دیوارهای آجری سرخرنگ مشهورش، نسبت داد. در آن دوران، ضلع شرقی باروی کاخ کرملین به دلیل عدم وجود موانع طبیعی مانند رودخانه، آسیبپذیرترین بخش دژ محسوب میشد. از این رو، فضایی در خارج از این دیوارها به منظور ایجاد "میدان آتش" برای تیراندازی و تأمین امنیت بیشتر پاکسازی شد؛ فضایی که در نهایت به میدان سرخ امروزی تکامل یافت. در ابتدا، این پهنه وسیع برای فعالیتهای تجاری و خرید و فروش در نظر گرفته شده بود، چرا که در نزدیکی منطقه تجاری کیتای-گورود (Kitay-gorod) قرار داشت. اما به سرعت، کاربری آن از یک بازار صرف فراتر رفت و به محلی برای برگزاری جشنها، فستیوالهای عمومی، اعلام فرمانهای حکومتی و گردهماییهای مردمی تبدیل شد. فرمانهای مهم تزار از سکویی موسوم به "لوبنویه مستو" (Lobnoye Mesto) در همین میدان اعلام میشد و در ایام جشنهای بزرگ کلیسایی، راهپیماییهای باشکوه مذهبی در آن برگزار میگردید، گویی میدان به کلیسایی در فضای باز بدل میشد. این تکامل کاربری، از یک فضای نظامی-تجاری به یک کانون چندوجهی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نشاندهنده پویایی و اهمیت روزافزون میدان سرخ در شریان زندگی شهری مسکو و انعطافپذیری این فضای شهری در پاسخ به نیازهای متغیر جامعه در طول قرنها بوده است.
گاهشمار رویدادهای کلیدی میدان سرخ
سال/قرن | رویداد مهم | اهمیت/تأثیر |
---|---|---|
دهه 1490 | پاکسازی اولیه فضا و ساخت کرملین آجری | شکلگیری اولیه میدان برای اهداف دفاعی و تجاری |
قرن 17 | نامگذاری رسمی به "میدان سرخ" (کراسنایا/زیبا) | تثبیت نام و تأکید بر جنبه زیباییشناختی میدان |
1555-1561 | ساخت کلیسای جامع سنت باسیل | ایجاد یکی از نمادینترین بناهای روسیه به دستور ایوان مخوف |
1595 | ساخت سکوی لوبنویه مستو | ایجاد محلی رسمی برای اعلام فرمانهای تزار |
1702 | ساخت اولین تئاتر عمومی روسیه در کنار دروازه نیکولسکی | گسترش کاربری فرهنگی میدان |
1875-1883 | ساخت موزه دولتی تاریخ | افزودن یک نهاد فرهنگی و تاریخی مهم به مجموعه میدان |
1890-1893 | ساخت فروشگاه گوم (ردیفهای تجاری بالایی) | ایجاد یک مرکز تجاری باشکوه و مدرن در زمان خود |
1924-1930 | ساخت آرامگاه لنین (ابتدا چوبی، سپس گرانیتی) | تبدیل میدان به مرکز ایدئولوژیک "مسکو سرخ" و ایجاد نمادی از دوران شوروی |
1936 | تخریب کلیسای کازان و دروازه رستاخیز | بخشی از سیاستهای ضدمذهبی دوران استالین و تغییر چهره میدان |
1941 (7 نوامبر) | رژه نظامی تاریخی در بحبوحه جنگ جهانی دوم | نمادی از مقاومت و عزم ملی؛ سربازان مستقیماً از میدان به جبهه رفتند |
1945 (24 ژوئن) | رژه پیروزی و انداختن پرچمهای آلمان نازی به پای مقبره لنین | نمادی از پیروزی در جنگ کبیر میهنی |
دهه 1990 | بازسازی کلیسای کازان و دروازه رستاخیز | احیای نمادهای مذهبی و تاریخی پس از فروپاشی شوروی |
1990 | ثبت میدان سرخ و کرملین در فهرست میراث جهانی یونسکو | تأیید ارزش جهانی و اهمیت فرهنگی مجموعه |
کلیسای جامع سنت باسیل: نگین رنگارنگ میدان سرخ
کلیسای جامع سنت باسیل، که با نامهای دیگری همچون "کلیسای جامع شفاعت مریم مقدس بر خندق" و "کلیسای جامع واسیلی متبرک" نیز شناخته میشود، بیشک یکی از شاخصترین و مسحورکنندهترین بناهای مذهبی جهان و نماد بلامنازع شهر مسکو و کل روسیه است. این شاهکار معماری ارتدوکس روسی، به دستور تزار ایوان چهارم، ملقب به "ایوان مخوف"، بین سالهای 1555 تا 1561 میلادی بنا شد. هدف از ساخت این کلیسای باشکوه، بزرگداشت پیروزی قاطع نیروهای روسی بر خانات کازان و آستاراخان بود؛ پیروزیهایی که به گسترش قلمرو روسیه و تحکیم قدرت مرکزی تزار کمک شایانی کرد. بدین ترتیب، ساخت کلیسا نه تنها یک اقدام مذهبی، بلکه یک بیانیه سیاسی قدرتمند و نمادی از اقتدار تزار و برتری نظامی روسیه در آن دوران به شمار میرفت.
معماران این بنای شگفتانگیز، دو استادکار روسی به نامهای "بارما" و "پستنیک یاکوولف" بودند، هرچند برخی روایات از مشارکت معماران ایتالیایی نیز سخن به میان آوردهاند. افسانهای مشهور و البته هولناک در مورد سرنوشت این معماران وجود دارد که میگوید ایوان مخوف پس از اتمام بنا و مشاهده زیبایی بینظیر آن، دستور داد تا چشمان معماران را از حدقه درآورند تا دیگر هرگز نتوانند بنایی همتراز با آن در هیچ کجای دیگر جهان خلق کنند. اگرچه صحت تاریخی این افسانه مورد تردید جدی است، اما رواج آن خود گواهی بر تأثیر شگرف، بیهمتایی و ارزش هنری فوقالعادهای است که معاصران برای این کلیسا قائل بودهاند و نشان از تمایل به انحصاری کردن چنین شاهکاری دارد. این داستان، حتی اگر ساختگی باشد، بیانگر این است که کلیسا در زمان خود به عنوان یک شاهکار بیبدیل تلقی میشده و حسادت و تحسین شدید را برمیانگیخته است.
معماری کلیسای سنت باسیل، با 9 گنبد پیازی شکل رنگارنگ و متفاوت خود که هر یک به طرز هنرمندانهای تزئین شدهاند، در جهان منحصربهفرد است. هر یک از این گنبدها، که گویی شعلههای آتش یا گلهای عجیب و غریب سر از بنا برآوردهاند، نمادی از حمله به شهر کازان یا کلیساهای کوچکتر درون مجموعه هستند. ارتفاع کلیسا در بلندترین نقطه به حدود 65 متر میرسد و تا سال 1600 میلادی، پیش از ساخته شدن برج ناقوس ایوان بزرگ در کرملین، بلندترین بنای مسکو محسوب میشد. سبک معماری این کلیسا، تلفیقی استادانه از سنتهای معماری روسی و بیزانسی است، با تأثیراتی که برخی پژوهشگران آن را الهامگرفته از معماری آسیای مرکزی یا حتی مسجد قلشریف در کازان (که در جریان همان فتوحات ویران شد) میدانند. این احتمال، کلیسا را به یک نقطه تلاقی جالب بین شرق و غرب در معماری مذهبی تبدیل میکند. جالب است بدانید که طبق برخی اسناد، گنبدهای کلیسا در ابتدا طلاییرنگ و دیوارهای آن سفید، همرنگ سنگهای کاخ کرملین، بودهاند. اما در قرن هفدهم میلادی، با الهام از توصیفات "اورشلیم آسمانی" در کتاب مکاشفه یوحنا، گنبدها با رنگهای درخشان و متنوع امروزی نقاشی شدند و دیوارهای خارجی نیز با نقوش گیاهی و هندسی تزئین گشتند. این تغییر در طول زمان، نشاندهنده تحول در تفسیرهای مذهبی و ذوق هنری آن دوران است.
فضای داخلی کلیسای سنت باسیل، برخلاف نمای بیرونی یکپارچه و وسیع آن، تجربهای کاملاً متفاوت را به بازدیدکننده ارائه میدهد. این کلیسا در واقع مجموعهای از 9 نمازخانه (یا کلیسای کوچک) مستقل است که هر یک دارای ورودی، محراب و تزئینات خاص خود هستند. این نمازخانهها توسط راهروهای باریک، کمنور و گاه پیچدرپیچ به یکدیگر متصل شدهاند و فضایی رازآلود و شبیه به یک هزارتو را ایجاد میکنند. هر یک از این نمازخانههای هشتگانه که کلیسای مرکزی را احاطه کردهاند، به یکی از قدیسانی که تزار ایوان مخوف در روز جشن آنها به پیروزی نظامی دست یافته بود، وقف شده است. این ساختار، بر جنبه یادبود و شکرگزاری بنا تأکید میکند. دیوارهای داخلی با نقاشیهای دیواری باستانی، شمایلهای مذهبی و تزئینات پرکار پوشیده شدهاند که قدمت برخی از آنها به قرن شانزدهم بازمیگردد. در قرون شانزدهم و هفدهم، کلیسای سنت باسیل برای مسیحیان ارتدوکس روسیه اهمیتی فراتر از یک مکان عبادی داشت؛ آن را نمادی زمینی از "شهر بهشتی" و تمثیلی از اورشلیم مقدس میدانستند و مراسم مهمی چون راهپیمایی "یکشنبه نخل" در آن برگزار میشد. امروزه، این کلیسای شگفتانگیز کاربری موزه دارد و گنجینهای از هنر و تاریخ روسیه را در خود جای داده است. تبدیل آن به موزه، نشاندهنده ارزش تاریخی و هنری بنا فراتر از کارکرد مذهبی اولیه آن است و امکان دسترسی عمومی به این شاهکار را فراهم میکند.
کاخ کرملین: دژی استوار در گذر تاریخ
کاخ کرملین، این مجموعه باشکوه و پر رمز و راز که در ضلع شرقی میدان سرخ چون نگینی بر انگشتر میدرخشد، نه یک بنای واحد، بلکه شهری است در دل شهر. این ارگ تاریخی، مجموعهای عظیم از کاخهای مجلل، کلیساهای زرینگنبد، برجهای سترگ و ساختمانهای دولتی است که در طول قرنها، قلب تپنده حیات سیاسی و مذهبی روسیه بوده است. از دوران تزارهای قدرتمند روس، تا رهبران دوران پرالتهاب شوروی و اکنون به عنوان محل اقامت رسمی رئیسجمهور فدراسیون روسیه و مرکز تصمیمگیریهای کلان کشور، کرملین همواره نمادی از قدرت و حاکمیت بوده است. واژه "کرملین" در زبان روسی به معنای "دژ" یا "قلعه" است و به خوبی بیانگر ماهیت اولیه این مجموعه به عنوان یک استحکامات دفاعی است.
تاریخ بنای اولیه کرملین به قرن دوازدهم میلادی و دوران حکومت شاهزاده یوری دولگوروکی، بنیانگذار مسکو، بازمیگردد. در آن زمان، کرملین قلعهای چوبی بود که بر فراز تپهای مشرف به رودخانه مسکوا و نگلیننایا ساخته شد. این مجموعه در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود بارها مورد هجوم، تخریب، بازسازی و گسترش قرار گرفته است. یکی از مهمترین دورههای بازسازی و توسعه کرملین، در قرن پانزدهم میلادی و در زمان حکومت ایوان سوم (ملقب به ایوان کبیر) رقم خورد. او با دعوت از معماران برجسته ایتالیایی، از جمله آریستوتیله فیوراوانتی، دستور داد تا کرملین چوبی را با سازههایی از سنگ و آجر بازسازی کنند و چهرهای نو و باشکوه به آن ببخشند. حضور این معماران ایتالیایی، نشاندهنده تبادلات فرهنگی روسیه با اروپای دوره رنسانس و تمایل حاکمان روس برای نمایش قدرت و جلال خود از طریق معماریای همتراز با استانداردهای اروپایی آن زمان است. این تداوم کاربری سیاسی، کرملین را به یکی از قدیمیترین مراکز قدرت فعال و مستمر در جهان تبدیل کرده است.
دیوارهای آجری سرخرنگ و مشهور کرملین که با کنگرههای چلچلهایشکل خود شناخته میشوند، به همراه برجهای متعدد و متنوع آن، نمایی باشکوه و فراموشنشدنی به میدان سرخ میبخشند. این دیوارها و برجهای قرون وسطایی، که در مجموع طولی بیش از دو کیلومتر دارند، خود به تنهایی جاذبهای تاریخی و معماری محسوب میشوند. این دیوارها نه تنها ساختارهای دفاعی، بلکه عناصر نمادینی هستند که مرز میان عرصه قدرت حاکم (درون کرملین) و فضای عمومی و مردمی (میدان سرخ) را مشخص میکنند. در میان بیست برج کرملین، برخی از شهرت و اهمیت بیشتری برخوردارند. برج اسپاسکایا (Spasskaya) یا برج نجاتدهنده، که در سال 1491 میلادی توسط معمار ایتالیایی پیترو آنتونیو سولاری ساخته شده، بیشک شناختهشدهترین و نمادینترین برج کرملین است. این برج که ورودی اصلی و تشریفاتی به کرملین از سوی میدان سرخ محسوب میشود، با ساعت عظیم و معروف خود که ناقوسهایش سال نو را در سراسر روسیه اعلام میکنند، و ستاره پنجپر یاقوتنشان درخشان بر فراز آن (که در دوران شوروی جایگزین عقاب دوسر امپراتوری شد)، به یکی از نمادهای اصلی مسکو و کل روسیه بدل گشته است. ساعت این برج، به نوعی ساعت اصلی و رسمی کشور تلقی میشود و ضربان قلب سیاسی و زمانی روسیه را نمایندگی میکند. برج دیگری که شایان ذکر است، برج بوروویتسکایا (Borovitskaya) است که گفته میشود به یاد جنگلهای انبوه و کاجزارهایی (بور) که در گذشته بر این تپه قرار داشتند، نامگذاری شده است.
درون دیوارهای سترگ کرملین، دنیایی از تاریخ و هنر نهفته است. کاخ بزرگ کرملین، که در قرن نوزدهم به دستور تزار نیکلای اول ساخته شد، با بیش از 700 اتاق و تالار مجلل، محل برگزاری مراسم رسمی و اقامتگاه تشریفاتی رئیسجمهور است. این وسعت، نشاندهنده مقیاس عظیم دستگاه حکومتی و زندگی سلطنتی در گذشته بوده است. میدان کلیساها (Cathedral Square) قلب مذهبی کرملین و یکی از زیباترین بخشهای آن است. در این میدان، چندین کلیسای جامع تاریخی با گنبدهای طلایی و نقاشیهای دیواری خیرهکننده قرار دارند. کلیسای جامع اوسپنسکی (عروج مریم مقدس)، که قرنها محل تاجگذاری تزارها و پاتریارکهای روسیه بوده، از اهمیت ویژهای برخوردار است. کلیسای جامع بلاگووشِنسکی (بشارت)، نمازخانه خصوصی شاهزادگان و تزارهای مسکو با شمایلهای نفیس آندری روبلوف و تئوفان یونانی، و کلیسای جامع آرخانگلسکی (فرشته مقرب میکائیل)، که محل دفن بسیاری از شاهزادگان بزرگ و اولین تزارهای روسیه تا پیش از پتر کبیر بوده، از دیگر بناهای مهم این میدان هستند. این کلیساها با کارکردهای خاص خود (تاجگذاری، نمازخانه خصوصی، تدفین)، نشاندهنده اهمیت عمیق مذهب در ساختار قدرت تزاری و زندگی درباری بودهاند. اسلحهخانه کرملین (Armoury Chamber) نیز یکی از قدیمیترین و غنیترین موزههای روسیه است که در ابتدا به عنوان کارگاه سلطنتی تولید و نگهداری اسلحه، جواهرات و لوازم دربار تأسیس شد. امروزه، این موزه گنجینهای بینظیر از جواهرات سلطنتی، از جمله کلاه مونوماخ و تاجهای امپراتوری، تخممرغهای مشهور و گرانبهای فابرژه که برای خانواده تزار ساخته شده بودند، زرهها و سلاحهای تاریخی، کالسکههای مجلل، جامههای تشریفاتی و هدایای دیپلماتیک از کشورهای مختلف را در خود جای داده است. این مجموعه نه تنها ثروت و شکوه دربار روسیه را به نمایش میگذارد، بلکه نمادی از قدرت نظامی، مهارت هنری و روابط دیپلماتیک روسیه در طول تاریخ است. تنوع بناهای درون کرملین - کاخهای سکولار، کلیساهای مقدس، و موزه گنجینهها - نشاندهنده تمرکز قدرتهای مختلف (سیاسی، مذهبی، فرهنگی و نظامی) در این مجموعه است که آن را به مثابه یک شهر کوچک و خودکفا در دل شهر بزرگتر، سرشار از نمادهای قدرت و تاریخ، بدل ساخته است.
آرامگاه لنین: یادمانی از دوران شوروی
درست در کنار دیوار کرملین و در قلب میدان سرخ، بنایی با معماری متمایز و اهمیت تاریخی ویژه قرار دارد: آرامگاه ولادیمیر ایلیچ اولیانوف، مشهور به لنین، رهبر انقلاب بلشویکی 1917 و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی. پس از مرگ لنین در 21 ژانویه 1924، در بحبوحه سرمای شدید زمستان مسکو، تصمیمی بیسابقه و بحثبرانگیز توسط رهبران حزب کمونیست، به ویژه با اصرار ژوزف استالین که گفته میشود ایده اولیه حفظ پیکر را در تابستان 1923 مطرح کرده بود، اتخاذ شد: به جای دفن سنتی، پیکر لنین مومیایی و برای بازدید عمومی به نمایش گذاشته شود. این اقدام، با هدف جاودانه ساختن یاد و خاطره "پیشوای پرولتاریای جهانی" و تبدیل او به یک نماد مقدس و تقریباً مذهبی برای رژیم نوپای کمونیستی صورت گرفت. به این ترتیب، میدان سرخ که قرنها شاهد مراسم مذهبی ارتدوکس و قدرتنمایی تزارها بود، به مرکز ایدئولوژیک "مسکو سرخ" بدل گشت.
اولین بنای آرامگاه، سازهای چوبی و موقت بود که با سرعتی شگفتانگیز، در کمتر از سه روز، برای مراسم وداع عمومی با لنین برپا شد. معمار این بنای اولیه و همچنین طرحهای بعدی، الکسی شچوسِف (Alexey Shchusev) بود. تا تابستان 1924، فرآیند پیچیده مومیایی کردن پیکر لنین توسط دانشمندانی چون الکسی وروبیوف و بوریس زبارسکی تکمیل شد و آرامگاه چوبی جدیدی، با ابعاد و شکلی نزدیک به بنای کنونی، در اول اوت همان سال به روی عموم گشوده شد. سرانجام، بنای دائمی و باشکوه آرامگاه که از گرانیت قرمز تیره (نماد انقلاب) و لابرادوریت سیاه و خاکستری (نماد سوگواری و استحکام) ساخته شده، در پاییز 1930 تکمیل گردید. این انتخاب مواد و رنگها، خود دارای بار معنایی عمیقی بود.
معماری آرامگاه لنین، که توسط شچوسف طراحی شده، نمونهای از سبک کنستراکتیویسم و آرت دکو با الهام از مقابر باستانی، به ویژه هرم پلکانی زوسر در مصر و آرامگاه کوروش، است. این بنای 24 متری با ارتفاع 12 متر، با خطوط صاف، حجمهای هندسی و سادگی در عین ابهت، تلاش دارد تا قدرت، استواری و جاودانگی لنین و آرمانهای انقلاب بلشویکی را به بیننده القا کند. شکل هرمی و پلکانی آن، نه تنها یادآور مقابر باستانی و نمادی از جاودانگی است، بلکه امکان ایجاد جایگاههایی بر فراز آن برای رهبران شوروی جهت نظاره رژههای نظامی و سخنرانی در میدان سرخ را نیز فراهم میکرد. در دوران شوروی، آرامگاه لنین به مکانی برای "پرستش ایدئولوژیک" و به تعبیری، زیارتگاه تودههای مردم از سراسر اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی تبدیل شده بود. صفهای طولانی از مردمی که ساعتها در سرما و گرما منتظر میماندند تا برای لحظاتی کوتاه از کنار تابوت شیشهای حاوی پیکر مومیایی شده لنین عبور کنند، یکی از تصاویر نمادین مسکوی آن دوران بود. حتی برای مدتی، از سال 1953 تا 1961، پیکر مومیایی شده استالین نیز در کنار لنین در این آرامگاه قرار داشت، اما پس از استالینزدایی، جسد او از آرامگاه خارج و در پای دیوار کرملین دفن شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، بحثهای داغ و گستردهای در جامعه روسیه در مورد لزوم دفن پیکر لنین مطابق با سنت مسیحی یا وصیت احتمالی خود او (هرچند سندی در این مورد وجود ندارد) درگرفت. این بحثها همچنان ادامه دارد و بازتابدهنده چالش روسیه معاصر در مواجهه با میراث پیچیده دوران شوروی و شخصیت بحثبرانگیز لنین است. با این حال، آرامگاه همچنان به عنوان یکی از جاذبههای مهم و پربازدید میدان سرخ باقی مانده و نمادی از یک دوره تاریخی مهم است که نمیتوان آن را به سادگی از حافظه تاریخی روسیه و جهان پاک کرد. بازدید از این مکان، با قوانین سختگیرانهای همراه است؛ عکاسی اکیداً ممنوع است، بازدیدکنندگان باید سکوت را رعایت کنند و مردان باید کلاه خود را بردارند.
فروشگاه گوم (GUM): فراتر از یک مرکز خرید
در ضلع شرقی میدان سرخ، درست در مقابل دیوارهای باشکوه کرملین، بنایی عظیم و زیبا با نمایی تاریخی و سقفی شیشهای خودنمایی میکند که با نام "گوم" (GUM) شناخته میشود. گوم، مخفف عبارت روسی "گلاونی یونیورسالنی ماگازین" (Главный универсальный магазин) به معنای "فروشگاه اصلی همگانی" است و تاریخچهای پرفراز و نشیب، همسنگ با تحولات خود روسیه، دارد. قدمت این مرکز خرید به بیش از یک قرن پیش، یعنی سال 1893 میلادی، بازمیگردد. اما پیش از آنکه این بنای باشکوه ساخته شود، این مکان از قرون وسطی محل استقرار بازارهای سنتی و ردیفهای تجاری بالایی (Upper Trading Rows) بود که قلب تپنده تجارت مسکو به شمار میرفتند.
گفته میشود ایده ساخت یک مرکز خرید بزرگ و مدرن در این مکان، اولین بار توسط کاترین کبیر در قرن هجدهم مطرح شد، اما بنای کنونی گوم، محصول اواخر قرن نوزدهم و اوج شکوفایی معماری و مهندسی در امپراتوری روسیه است. این بنا توسط معمار برجسته، الکساندر پومرانتسف، و با همکاری مهندس نابغه، ولادیمیر شوخوف (که به خاطر طراحی برج شوخوف نیز شهرت دارد)، طراحی و ساخته شد. در دوران شوروی، گوم ملی شد و به عنوان یک فروشگاه دولتی به فعالیت خود ادامه داد. هرچند در دورههایی، به ویژه در دوران استالین، کاربری آن تغییر کرد و به عنوان دفاتر اداری یا حتی انبار مورد استفاده قرار گرفت. اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و آغاز دوران جدید روسیه، گوم بازسازی و احیا شد و به مرکز خریدی لوکس و مدرن، میزبان برندهای معتبر جهانی، بدل گشت. این سیر تحول، از بازارهای سنتی دوران تزارها، به فروشگاه دولتی در دوران اقتصاد دستوری کمونیسم، و سپس به نمادی از سرمایهداری نوین در روسیه پساشوروی، خود گواهی بر تغییر نظامهای اقتصادی و ایدئولوژیهای حاکم بر این کشور در طول تاریخ است.
معماری فروشگاه گوم، تلفیقی استادانه از سبک تاریخیگرایی روسی (Russian Revival architecture)، با الهام از معماری قرون وسطای روسیه، و نوآوریهای مهندسی مدرن است. نمای خارجی بنا، با طاقهای متعدد، ستونهای سنگی، تزئینات پرکار و ظاهری قصرمانند، عظمتی چشمگیر دارد و با دیگر بناهای تاریخی میدان سرخ، بهویژه موزه دولتی تاریخ، همخوانی دارد. این بنای عظیم دارای سه راهروی اصلی طولی و سه طبقه است که این طبقات با پلهای فلزی زیبا و سبک به یکدیگر متصل شدهاند و فضایی دلباز و پویا ایجاد کردهاند. اما شاخصترین و نوآورانهترین ویژگی معماری گوم، سقف شیشهای و قوسیشکل آن است که توسط ولادیمیر شوخوف طراحی و اجرا شده است. این سقف عظیم، که از شبکهای از چارچوبهای فولادی و صفحات شیشهای تشکیل شده، در زمان خود یک شاهکار مهندسی به شمار میرفت و اجازه میداد تا نور طبیعی روز به وفور به داخل راهروها و فضاهای عمومی فروشگاه بتابد. این ویژگی نه تنها از نظر کاربردی (تأمین روشنایی و کاهش نیاز به نور مصنوعی) بلکه از نظر نمادین (القاء حس شفافیت، سبکی و مدرنیته) نیز حائز اهمیت بود. در مرکز گوم، یک آبنمای زیبا قرار دارد که به یکی از نقاط محبوب برای قرار ملاقاتها و عکاسی یادگاری تبدیل شده است. امروزه، گوم فراتر از یک مرکز خرید صرف است. این بنا خود به یک جاذبه توریستی مهم در مسکو تبدیل شده و سالانه میلیونها بازدیدکننده را به خود جذب میکند. علاوه بر فروشگاههای لوکس، گوم میزبان رستورانها، کافهها، نمایشگاههای هنری، رویدادهای فرهنگی، فشنشوها و حتی کنسرتهای موسیقی است. این تحول نشان میدهد که معماری و فضای یک مرکز خرید میتواند به خودی خود ارزشمند و جذاب باشد و نقش مهمی در زندگی شهری و فرهنگی یک پایتخت ایفا کند. گوم، با تاریخچه غنی و معماری خیرهکننده خود، نمونهای بارز از تلفیق هنر، تجارت و فرهنگ در قلب مسکو است.
موزه دولتی تاریخ روسیه: گنجینهای از گذشته روسیه
در ضلع شمالی میدان سرخ، درست در میان این میدان تاریخی و میدان مانژ، ساختمانی با نمای آجری قرمز تیره و برجهای متعدد و زیبا قد برافراشته که گویی از دل افسانههای کهن روسی بیرون آمده است: موزه دولتی تاریخ روسیه. این بنای باشکوه، یکی دیگر از ارکان جداییناپذیر مجموعه معماری میدان سرخ و گنجینهای بیبدیل از تاریخ و فرهنگ ملت روس به شمار میرود. ایده تأسیس چنین موزهای، که بتواند تاریخ غنی و پرفراز و نشیب روسیه را از دوران باستان تا عصر حاضر به نمایش بگذارد، در دهه 1870 میلادی توسط گروهی از روشنفکران و مقامات برجسته روسیه، از جمله کنت الکسی اوواروف، مطرح شد. سرانجام، با فرمان تزار الکساندر دوم در سال 1872، کار طراحی و ساخت این موزه رسماً آغاز گردید. این اقدام، نشاندهنده رشد آگاهی ملی و اهمیت فزاینده حفظ و نمایش میراث تاریخی در روسیه قرن نوزدهم بود، دورانی که مصادف با رشد ناسیونالیسم و علاقه به تاریخ ملی در بسیاری از کشورهای اروپایی است.
طراحی ساختمان موزه به دو معمار برجسته روسی، ولادیمیر شِروود (Vladimir Sherwood) و آناتولی سِمیونوف (Anatoly Semyonov)، سپرده شد. آنها با الهام از سبکهای معماری سنتی و قرون وسطای روسیه، بهویژه معماری مسکوی قرن شانزدهم، بنایی را خلق کردند که نه تنها با فضای تاریخی میدان سرخ و کاخ کرملین همخوانی کامل داشت، بلکه خود نیز به نمادی از هویت و اصالت تاریخی روسیه بدل گشت. این انتخاب سبک، که به "سبک نئوروسی" یا "احیای روسی" شهرت دارد، تلاشی آگاهانه برای بازآفرینی و تجلیل از گذشته روسیه از طریق فرم معماری بود. ساخت موزه در سال 1875 آغاز شد و پس از حدود هشت سال کار مداوم، در سال 1883، همزمان با مراسم تاجگذاری تزار الکساندر سوم، رسماً افتتاح گردید.
موزه دولتی تاریخ روسیه، گنجینهای عظیم و متنوع از آثار مرتبط با تاریخ، باستانشناسی، هنر و فرهنگ روسیه را از دوران پارینهسنگی و قبایل باستانی ساکن در این سرزمین پهناور، تا اوایل قرن بیستم و سقوط امپراتوری رومانوفها، در خود جای داده است. این مجموعه بینظیر در 39 تالار و در دو طبقه اصلی به نمایش گذاشته شده است. طبقه اول به تاریخ روسیه از دوران کهن تا پایان قرن هفدهم اختصاص دارد، در حالی که طبقه دوم، تاریخ دوره امپراتوری روسیه، از پتر کبیر تا انقلاب 1917 را پوشش میدهد. مجموعههای موزه شامل طیف گستردهای از اشیاء و آثار است: یافتههای باستانشناسی از کاوشهای سراسر روسیه، از جمله ابزارهای سنگی، سفالینهها، و زیورآلات باستانی؛ دستنوشتههای تاریخی و اولین کتابهای چاپ شده به زبان روسی؛ مجموعهای نفیس از شمایلهای باستانی و مذهبی ارتدوکس؛ انواع سلاحها و زرههای تاریخی؛ جواهرات و اشیاء قیمتی متعلق به خانوادههای اشرافی و تزارها؛ وسایل شخصی شخصیتهای برجسته تاریخی؛ و شاهکارهایی از هنرهای تزئینی، سرامیک و شیشه. پس از انقلاب 1917، بسیاری از مجموعههای هنری و تاریخی که در اختیار اشراف، کلیساها و نهادهای سلطنتی بود، ملی اعلام شد و بخش قابل توجهی از آنها به موزه دولتی تاریخ منتقل گردید که از آن جمله میتوان به آثاری از موزه ارمیتاژ و کاخ الکساندر اشاره کرد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موزه دولتی تاریخ روسیه مورد بازسازی و نوسازی قرار گرفت و تلاش شد تا با رویکردی علمیتر و کمتر ایدئولوژیک، به هویت اصلی خود به عنوان مرکزی برای نمایش تاریخ کامل و چندوجهی روسیه بازگردد. این موزه نه تنها یک مخزن اشیاء گرانبها، بلکه یک نهاد روایی قدرتمند است که داستان پرماجرای تاریخ روسیه را برای نسلهای امروز و آینده بازگو میکند. تغییرات در نحوه چینش مجموعهها و روایتهای تاریخی ارائه شده در دوران مختلف (مثلاً در دوران شوروی و پس از آن) خود میتواند بازتابدهنده تغییر در نگاه رسمی به گذشته باشد. موزه دولتی تاریخ روسیه، نقشی کلیدی در شکلدهی به حافظه جمعی و هویت ملی روسها ایفا میکند و بازدید از آن، سفری شگفتانگیز به اعماق تاریخ این سرزمین کهن است.
دیگر جاذبههای مهم میدان سرخ
علاوه بر بناهای شاخص و شناختهشدهای چون کلیسای سنت باسیل، کرملین، آرامگاه لنین، فروشگاه گوم و موزه دولتی تاریخ، میدان سرخ و پیرامون آن میزبان چندین جاذبه کوچکتر اما مهم دیگر است که هر یک داستان و اهمیت خاص خود را دارند و به غنای تاریخی و فرهنگی این مجموعه میافزایند.
کلیسای کازان: تاریخچه، تخریب و بازسازی در گوشه شمال شرقی میدان سرخ، در ابتدای خیابان نیکولسکایا و در کنار موزه دولتی تاریخ، کلیسای کوچک اما بسیار زیبای کازان قرار دارد. این کلیسا وقف شمایل معجزهگر بانوی ما از کازان شده است که یکی از مورد احترامترین شمایلهای مذهبی در کلیسای ارتدوکس روسیه به شمار میرود. اولین اشاره به وجود کلیسایی در این مکان به سال 1625 میلادی بازمیگردد که به مناسبت آزادسازی مسکو از اشغال لهستانیها و لیتوانیاییها در "دوران آشوب" (اوایل قرن هفدهم) ساخته شد. بنای اولیه چوبی بود، اما بعدها کلیسایی سنگی جایگزین آن شد که در قرن هفدهم گسترش یافت و برج ناقوس و ورودی جدیدی به آن اضافه گشت. سرنوشت کلیسای کازان، همچون بسیاری از بناهای مذهبی دیگر در روسیه، با روی کار آمدن حکومت شوروی و سیاستهای ضدمذهبی آن دگرگون شد. در سال 1936، در دوران اوج قدرتگیری ژوزف استالین و در راستای طرح بازسازی مرکز مسکو، کلیسای کازان به بهانه اینکه مانعی برای برگزاری رژههای نظامی و تجمعات کارگری در میدان سرخ است، به طور کامل تخریب شد. این اقدام، بخشی از یک کارزار گستردهتر برای حذف نمادهای گذشته تزاری و مذهبی از فضای عمومی و ایجاد چهرهای جدید و سوسیالیستی برای پایتخت بود. اما داستان کلیسای کازان با تخریب به پایان نرسید. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و احیای آزادیهای مذهبی، در اوایل دهه 1990، تصمیم گرفته شد تا این کلیسای تاریخی بازسازی شود. با استفاده از عکسها و طرحهای باقیمانده از بنای اصلی، کلیسای کازان با همان شکل و در همان مکان اولیه، با دقت و ظرافت تمام بازسازی شد و در سال 1993 دوباره تقدیس و به روی مومنان گشوده شد. سرنوشت پرماجرای کلیسای کازان - از ساخت و شکوه، تا تخریب و سپس بازسازی معجزهآسا - نمادی از تاریخ پر فراز و نشیب رابطه دولت و مذهب در روسیه و همچنین نمادی از احیای مذهبی و بازگشت به میراث فرهنگی در روسیه پساشوروی است. این بازسازی، یک پیروزی نمادین برای هویت مذهبی و تاریخی روسیه تلقی میشود.
دروازه رستاخیز (وسکریسنسکی) و نمازخانه ایبری در ورودی شمال غربی میدان سرخ، جایی که به میدان مانژ متصل میشود، دروازه وسکریسنسکی (Voskresensky Gate) یا دروازه رستاخیز قرار دارد که با نام دروازه ایبری (Iberian Gate) نیز شناخته میشود. این دروازه زیبا با دو برج هشتضلعی متقارن و قرمز رنگ که منارههایی سبز و نوکتیز بر فراز آنها قرار دارد، یکی از ورودیهای اصلی به میدان سرخ از سمت شمال بوده است. دروازه اصلی در سال 1535 میلادی به عنوان بخشی از استحکامات کیتای-گورود ساخته شد و بعدها چندین بار بازسازی گردید. همچون کلیسای کازان، این دروازه نیز از گزند سیاستهای دوران شوروی در امان نماند و در سال 1931 به منظور تسهیل عبور و مرور خودروهای نظامی و تجهیزات سنگین برای رژهها در میدان سرخ، تخریب شد. اما پس از فروپاشی شوروی، در سالهای 1994-1995، دروازه رستاخیز به همراه نمازخانه کوچک شمایل ایبری مادر خدا (Iberian Chapel) که در کنار آن قرار داشت و بسیار مورد احترام مومنان ارتدوکس بود، با دقت و وفاداری به طرح اصلی بازسازی شد. بازسازی دقیق این دروازه، تلاشی برای احیای چهره تاریخی میدان سرخ و بازگرداندن اهمیت مذهبی و نمادین به این ورودی مهم بوده است و نشاندهنده نبرد ایدئولوژیک بر سر فضای شهری و نمادهای تاریخی است.
سکوی لوبنویه مستو (Lobnoye Mesto) در مقابل کلیسای جامع سنت باسیل و در نزدیکی دیوار کرملین، یک سکوی سنگی، مدور و کمارتفاع به نام لوبنویه مستو (به معنای تحتاللفظی "مکان پیشانی" یا "مکان جمجمه") قرار دارد. این سکو اولین بار در سال 1595 میلادی (برخی منابع 1597-1598) ساخته شد و کارکرد اصلی آن، محلی برای اعلام عمومی فرمانهای تزار، احکام دولتی و اخبار مهم به مردمی بود که در میدان سرخ گرد میآمدند. همچنین، گاهی مراسم مذهبی مهم، از جمله نمایش برخی از شمایلهای مقدس، بر روی این سکو انجام میشد. برخلاف تصور رایج که لوبنویه مستو را محل اعدامهای عمومی میداند، اعدامها معمولاً در کنار این سکو یا در نقاط دیگری از میدان انجام میشد، هرچند برخی شورشها و مجازاتهای خاص ممکن است در ارتباط با این مکان بوده باشد. با این حال، این سکو در حافظه جمعی با رویدادهای مهم و گاهی دهشتناک پیوند خورده است. لوبنویه مستو، هرچند از نظر ابعاد کوچک است، اما به عنوان نمادی از ارتباط مستقیم حاکمیت با مردم و مرکزیت میدان سرخ به عنوان فضای اعلان عمومی و اجرای تشریفات دولتی، از اهمیت تاریخی برخوردار است.
میدان سرخ: صحنه رویدادهای تاریخی و فرهنگی
میدان سرخ، در طول تاریخ چند صد ساله خود، نه تنها مجموعهای از بناهای باشکوه، بلکه صحنهای زنده و پویا برای رویدادهای سرنوشتساز تاریخی، نمایشهای قدرت، جشنهای ملی و گردهماییهای مردمی بوده است. این میدان، شاهد لحظات کلیدی در تاریخ روسیه، از اعلام فرمانهای تزار و شورشهای مردمی گرفته تا رژههای نظامی غرورآفرین و جشنوارههای فرهنگی پرشور بوده و هست.
نقش میدان در برگزاری رژههای نظامی (بهویژه رژه روز پیروزی) میدان سرخ از دیرباز به عنوان محلی برای نمایش قدرت نظامی و برگزاری رژههای باشکوه ارتش روسیه شهرت داشته است. اما در میان تمامی این رژهها، دو رویداد از اهمیت نمادین فوقالعادهای برخوردارند. اولین آن، رژه تاریخی 7 نوامبر 1941 است. در آن روز سرنوشتساز، در حالی که نیروهای آلمان نازی تا چند ده کیلومتری مسکو پیشروی کرده بودند و پایتخت در آستانه سقوط قرار داشت، سربازان ارتش سرخ در میدان سرخ رژه رفتند و مستقیماً از همانجا، با روحیهای پولادین، به جبهههای نبرد در اطراف مسکو اعزام شدند. این رژه، که در شرایطی بسیار بحرانی و با هدف تقویت روحیه مردم و ارتش برگزار شد، به نمادی از مقاومت، عزم و اراده شکستناپذیر ملت روسیه در برابر تجاوز خارجی بدل گشت. دومین رویداد، رژه پیروزی است که هر ساله در تاریخ 9 ماه مه به مناسبت سالگرد پیروزی اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان نازی در جنگ جهانی دوم (که در روسیه به عنوان جنگ کبیر میهنی شناخته میشود) برگزار میگردد. این رژه، یکی از باشکوهترین و مهمترین رویدادهای ملی در روسیه معاصر است و میدان سرخ، کانون اصلی آن به شمار میرود. در این روز، هزاران سرباز از واحدهای مختلف ارتش، به همراه ستونهایی از تانکها، خودروهای زرهی، سامانههای موشکی و دیگر تجهیزات نظامی مدرن، از برابر آرامگاه لنین و جایگاه مقامات عالیرتبه رژه میروند. نمایش هوایی جنگندهها و بالگردهای نظامی نیز بخش جداییناپذیر این مراسم است. رژه روز پیروزی، فراتر از یک نمایش صرف نظامی، ابزاری برای نمایش قدرت ملی، تحکیم غرور ملی، گرامیداشت یاد میلیونها کشته جنگ و یادآوری فداکاریهای نسل جنگ است؛ نسلی که پیروزی در آن جنگ، بخش مهمی از هویت معاصر روسیه را تشکیل میدهد. میدان سرخ در این زمینه به عنوان یک صحنه نمادین برای نمایش این قدرت، وحدت و تداوم تاریخی عمل میکند. حضور زنان نظامی نیز در سالهای اخیر به یکی از ویژگیهای این رژهها تبدیل شده است.
جشنوارهها، کنسرتها و گردهماییهای عمومی علاوه بر رویدادهای سیاسی و نظامی، میدان سرخ در طول سال میزبان طیف وسیعی از جشنها، فستیوالهای فرهنگی، کنسرتهای موسیقی با حضور هنرمندان داخلی و بینالمللی، و گردهماییهای عمومی است. این رویدادها، میدان سرخ را به فضایی زنده، پویا و مردمی تبدیل میکنند که شهروندان مسکو و گردشگران را برای جشن، تفریح و فعالیتهای فرهنگی گرد هم میآورد. از جمله مهمترین این رویدادها میتوان به جشنهای سال نو و کریسمس ارتدوکس (که در 7 ژانویه برگزار میشود) اشاره کرد. در این ایام، میدان سرخ با چراغانیهای خیرهکننده، درخت کریسمس عظیم، بازارچههای سنتی و پیست پاتیناژ، حال و هوایی جادویی و رؤیایی به خود میگیرد. یکی دیگر از جشنوارههای مهم و دیدنی، جشنواره بینالمللی موسیقی نظامی "اسپاسکایا تاوِر" (Spasskaya Tower) است که معمولاً در اواخر ماه اوت یا اوایل سپتامبر در میدان سرخ برگزار میشود. در این جشنواره، گروههای موسیقی نظامی، оркеسترهای بادی و واحدهای نمایشی از کشورهای مختلف جهان، با لباسهای سنتی و نظامی خود، به اجرای برنامههای متنوع و دیدنی میپردازند. این رویدادهای فرهنگی و جشنهای عمومی، نقش مستمر میدان سرخ را به عنوان یک فضای شهری مرکزی، محبوب و چندکاربردی به خوبی نشان میدهند. این فعالیتها نه تنها به تقویت پیوندهای اجتماعی و غنای زندگی فرهنگی پایتخت کمک میکنند، بلکه گواهی بر این مدعا هستند که میدان سرخ تنها متعلق به گذشته نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر و تپنده از زندگی امروز مسکو و روسیه است.
سخن پایانی: میدان سرخ، میراثی ماندگار
میدان سرخ مسکو، با مجموعه بینظیر بناهای تاریخی و معماری شگفتانگیز خود، بسیار فراتر از یک جاذبه گردشگری صرف است. این میدان، آینهای تمامنما از تاریخ پرفراز و نشیب، فرهنگ غنی، قدرت سیاسی و روح سرکش ملت روسیه است. هر گوشه از این پهنه وسیع، از گنبدهای رنگارنگ کلیسای سنت باسیل گرفته تا دیوارهای سترگ کرملین، از آرامگاه بحثبرانگیز لنین تا فروشگاه مجلل گوم، داستانی برای گفتن دارد و فصلی از کتاب تاریخ روسیه را ورق میزند. به دلیل ارتباط تنگاتنگ و حیاتی این مجموعه با تاریخ روسیه از قرن سیزدهم میلادی به بعد، و به عنوان مجموعهای از شاهکارهای بیبدیل معماری و هنر روسی که هر یک به تنهایی از ارزش تاریخی و فرهنگی والایی برخوردارند، میدان سرخ و کاخ کرملین در سال 1990 میلادی به طور مشترک در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. این ثبت جهانی، نه تنها تأییدی بر ارزش استثنایی و جهانشمول این مجموعه است، بلکه تعهدی برای حفاظت و نگهداری از آن برای نسلهای آینده بشریت نیز به شمار میرود.
میدان سرخ یک پدیده چندلایه و پویاست که اهمیت آن در طول قرون متمادی، علیرغم تغییرات بنیادین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نه تنها کمرنگ نشده، بلکه ابعاد جدیدی نیز یافته است. این میدان که روزگاری بازاری محلی و میدانی برای دفاع از قلعه کرملین بود، به تدریج به مرکز قدرت سیاسی تزارهای روسیه، سپس به نماد ایدئولوژی کمونیستی و صحنه نمایش قدرت اتحاد جماهیر شوروی، و امروزه به قلب تپنده روسیه مدرن تبدیل شده است؛ میدانی که گذشته پرشکوه و حال پرتحرک را به شیوهای منحصربهفرد به یکدیگر پیوند میزند. این تداوم اهمیت، این تطبیقپذیری شگفتانگیز با دگرگونیهای زمانه، و این توانایی در بازتاب دادن هویت یک ملت، راز ماندگاری میدان سرخ به عنوان یکی از مهمترین، شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین مکانهای تاریخی و فرهنگی در سراسر جهان است. بازدید از میدان سرخ، نه فقط تماشای چند بنای زیبا، بلکه تجربهای عمیق و فراموشنشدنی از سفر به قلب تاریخ، فرهنگ و روح روسیه است.
جاذبههای اصلی میدان سرخ و ویژگیهای برجسته
نام جاذبه | سال ساخت/تکمیل اولیه | ویژگی معماری کلیدی | اهمیت اصلی/کارکرد کنونی |
---|---|---|---|
کلیسای جامع سنت باسیل | 1555-1561 | 9 گنبد پیازی شکل رنگارنگ، معماری منحصربهفرد روسی-بیزانسی | نماد مسکو و روسیه، یادبود پیروزیهای نظامی، موزه |
کاخ کرملین | قرن 12 (اولیه) - مستمر | مجموعه دژگونه شامل کاخها، کلیساها، برجها، دیوارهای آجری قرمز | مرکز تاریخی، سیاسی و مذهبی روسیه، محل اقامت رسمی رئیسجمهور، موزه |
آرامگاه لنین | 1924-1930 | معماری کنستراکتیویستی با گرانیت قرمز و سیاه، هرمی شکل | محل نگهداری پیکر مومیایی لنین، نماد دوران شوروی، جاذبه توریستی |
فروشگاه گوم (GUM) | 1890-1893 | نمای تاریخی با سبک نئوروسی، سقف شیشهای و فولادی نوآورانه، سه راهروی طولی | مرکز خرید لوکس، جاذبه معماری و توریستی، محل رویدادهای فرهنگی |
موزه دولتی تاریخ روسیه | 1875-1883 | نمای آجری قرمز با الهام از معماری قرون وسطای روسیه، برجهای متعدد | نگهداری و نمایش تاریخ و فرهنگ روسیه از دوران باستان تا اوایل قرن 20، نهاد فرهنگی و پژوهشی |
کلیسای کازان | قرن 17 (اولیه) / 1990-1993 (بازسازی) | کلیسای کوچک ارتدوکس با گنبدهای سبز، بازسازی شده بر اساس طرح اصلی | یادبود شمایل بانوی کازان، نماد احیای مذهبی پس از شوروی، کلیسای فعال |
دروازه رستاخیز (ایبری) | قرن 16 (اولیه) / 1994-1995 (بازسازی) | دو برج متقارن قرمز با منارههای سبز، بازسازی شده | ورودی تاریخی به میدان سرخ، محل نمازخانه شمایل ایبری، نماد بازسازی میراث |