موزه گوگنهایم بیلبائو: نگینی درخشان بر تارک معماری جهان

به گزارش مجله سرگرمی، موزه گوگنهایم بیلبائو، واقع در شهر بیلبائو در منطقه باسک اسپانیا، نه تنها یک گنجینه هنری، بلکه خود یک شاهکار بی‌بدیل در معماری معاصر به شمار می‌رود . این بنا که توسط معمار مشهور کانادایی-آمریکایی، فرانک گری، طراحی شده، از زمان افتتاحش در اکتبر 1997، به نمادی از تحول شهری و یک جاذبه گردشگری جهانی تبدیل شده است .

موزه گوگنهایم بیلبائو: نگینی درخشان بر تارک معماری جهان

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.

زمینه شکل‌گیری: پاسخی فرهنگی به یک بحران صنعتی

پروژه موزه گوگنهایم نتیجه مستقیم بحران عمیق اقتصادی و صنعتی بود که شهر بیلبائو در دهه‌های 1970 تا 1990 با آن دست و پنجه نرم می‌کرد . بیلبائو که زمانی قطب صنعتی اسپانیا با صنایع سنگین مانند فولاد، کشتی‌سازی و صنایع شیمیایی بود، با افول این صنایع با رکود شدید، افزایش نرخ بیکاری به بیش از 20 درصد، فرسودگی بافت شهری و آلودگی شدید زیست‌محیطی، به‌ویژه در رودخانه نرویون، مواجه شد . منطقه بندری در کنار رودخانه به منطقه‌ای متروکه و رو به زوال تبدیل شده بود .

در چنین شرایطی، مقامات دولت باسک در اوایل دهه 1990 به دنبال راهکاری جامع برای احیای شهر بودند . آن‌ها برنامه‌ای گسترده برای نوسازی بیلبائو تدوین کردند که محور اصلی آن، تغییر چهره شهر از یک مرکز صنعتی به یک قطب فرهنگی و گردشگری بود . ایده ساخت یک پروژه فرهنگی شاخص به عنوان پیشاهنگ این تحول مطرح شد . همزمان، بنیاد گوگنهایم به دنبال تأسیس شعبه‌ای در اروپا بود و مقامات باسک از این فرصت استفاده کرده و در سال 1991 پیشنهادی را برای ساخت موزه در منطقه صنعتی فرسوده شهر ارائه دادند .

توافق‌نامه دولت باسک و بنیاد گوگنهایم

این پروژه حاصل یک توافقنامه استراتژیک بود که به "مدل گوگنهایم" شهرت یافت و در آن مسئولیت‌های مالی و مدیریتی به دقت تقسیم شد .

  • تعهدات مالی دولت باسک:

    • تأمین کامل هزینه ساخت که ابتدا 100 میلیون دلار برآورد شده بود اما در نهایت با هزینه 89 میلیون دلار به اتمام رسید .
    • ایجاد یک صندوق 50 میلیون دلاری برای خرید آثار هنری جدید برای مجموعه موزه .
    • پرداخت مبلغ 20 میلیون دلار به عنوان حق امتیاز یک‌باره به بنیاد گوگنهایم .
    • تعهد به پرداخت یارانه سالانه برای پوشش هزینه‌های عملیاتی موزه .
  • تعهدات مدیریتی بنیاد گوگنهایم:

    • در ازای این سرمایه‌گذاری، بنیاد مسئولیت مدیریت کامل موزه، سازماندهی نمایشگاه‌ها و به امانت گذاشتن بخش‌هایی از مجموعه مشهور خود را بر عهده گرفت .
    • بنیاد با استفاده از نام معتبر و تخصص خود، قیمومیت هنری موسسه را در دست گرفت .

معمار و چشم‌انداز طراحی

فرانک گری، یکی از پیشگامان سبک معماری ساختارشکن (Deconstructivism)، با طراحی موزه گوگنهایم، هنجارهای سنتی معماری را به چالش کشید . دیدگاه او خلق ساختمانی پویا و مجسمه‌گون بود که با محیط اطراف خود، به ویژه رودخانه نرویون که در مجاورت آن قرار دارد، وارد گفتگو شود . گری با الهام از تاریخ صنعتی و بندرگاهی بیلبائو، فرم‌های ارگانیک مانند کشتی و فلس‌های ماهی را در طراحی خود به کار گرفت . نتیجه این دیدگاه، ساختمانی است که از هر زاویه، نمایی متفاوت و شگفت‌انگیز ارائه می‌دهد و به گفته خود گری، "تصادفی بودن منحنی‌ها طوری طراحی شده‌اند که نور را به خود جذب کنند" .

معماری و مصالح: رقصی از تیتانیوم، شیشه و سنگ

موزه گوگنهایم بیلبائو نمونه‌ای برجسته از معماری قرن بیستم است که در زمینی به مساحت 24,000 متر مربع در یک سایت صنعتی متروکه بنا شده است . این بنا به سبک دیکانستراکتیویسم یا ساختارشکنی طراحی شده که مشخصه آن، اشکال پیچیده، قطعه‌قطعه شده و فرم‌های نامتعارف است .

  • نمای خارجی: نمای بیرونی موزه با حدود 33,000 ورق نازک تیتانیوم پوشانده شده است . این ورق‌ها که یادآور فلس‌های درخشان ماهی هستند، در طول روز و با تغییر زاویه تابش نور خورشید، رنگ‌ها و جلوه‌های بصری متفاوتی ایجاد می‌کنند . استفاده از تیتانیوم، علاوه بر زیبایی، ادای احترامی به گذشته صنعتی و فلزی شهر بیلبائو است .
  • ترکیب مصالح: در کنار تیتانیوم، از سنگ آهک اسپانیایی و دیوارهای شیشه‌ای بزرگ نیز در ساختار بنا استفاده شده است . ترکیب این مصالح، تضادی چشم‌نواز میان فرم‌های منحنی و فلزی با احجام صاف و سنگی ایجاد می‌کند.

نقش انقلابی فناوری: نرم‌افزار کتیا (CATIA)

تحقق طرح جسورانه و مجسمه‌گون فرانک گری با روش‌های سنتی معماری آن زمان تقریباً غیرممکن بود . فرم‌های ارگانیک و منحنی‌های پیچیده طرح، نیازمند ابزاری بود که بتواند زبان هنری معمار را به نقشه‌های دقیق مهندسی و قابل ساخت ترجمه کند . اینجاست که نرم‌افزار طراحی کامپیوتری کتیا (CATIA) نقشی حیاتی و انقلابی ایفا کرد .

  • اقتباس فناوری از هوافضا: در دورانی که معماران از نرم‌افزارهای CAD دو بعدی استفاده می‌کردند، تیم گری به سراغ کتیا رفت؛ نرم‌افزاری که توسط شرکت فرانسوی داسو سیستمز (Dassault Systèmes) برای طراحی هواپیماهای جنگنده میراژ و بوئینگ 777 توسعه یافته بود . قابلیت این نرم‌افزار در مدل‌سازی منحنی‌های پیچیده آیرودینامیک، آن را به ابزاری ایده‌آل برای مدیریت فرم‌های سیال موزه تبدیل کرد .

  • فرآیند نوآورانه طراحی تا ساخت:

    1. دیجیتالی کردن طرح: فرآیند با ماکت‌های فیزیکی گری آغاز می‌شد . این ماکت‌ها با اسکنرهای سه‌بعدی پیشرفته دیجیتالی شده و به یک مدل سه‌بعدی دقیق در محیط کتیا تبدیل می‌شدند .
    2. ایجاد "مدل جامع دیجیتال" (Master Model): این مدل سه‌بعدی به مرجع اصلی و واحد برای تمام تیم‌های پروژه تبدیل شد و به معماران در لس‌آنجلس، مهندسان سازه در شیکاگو و پیمانکاران در اسپانیا اجازه می‌داد تا به طور هماهنگ روی یک نسخه واحد کار کنند .
    3. تحلیل و بهینه‌سازی سازه: مهندسان با استفاده از کتیا، سازه پیچیده فولادی داخلی را تحلیل و طراحی کردند و موقعیت، جهت و ابعاد دقیق هر قطعه را مشخص نمودند .
    4. ارتباط مستقیم با کارخانه: یکی از بزرگترین نوآوری‌ها، ایجاد یک "چرخه پیوسته الکترونیکی" بود . داده‌های دیجیتال از مدل کتیا مستقیماً به ماشین‌های کنترل عددی کامپیوتری (CNC) در کارخانه‌ها ارسال می‌شد تا قطعات فولادی را با دقت میلی‌متری برش دهند . این امر خطاها را به حداقل رساند و دقت اجرا را تضمین کرد .
    5. نصب دقیق نما: کتیا برای تعیین موقعیت دقیق نصب هر یک از 33,000 ورق تیتانیومی منحصربه‌فرد بر روی سازه فولادی نقشی حیاتی داشت . در محل پروژه نیز از ایستگاه‌های نقشه‌برداری دیجیتال متصل به مدل کتیا برای نصب دقیق قطعات استفاده شد .

این رویکرد فناورانه نه تنها ساخت غیرممکن‌ها را ممکن ساخت، بلکه به اتمام پروژه در زمان و بودجه پیش‌بینی‌شده کمک شایانی کرد و راه را برای معماری دیجیتال و پارامتریک در دهه‌های بعد هموار نمود .

فضای داخلی: دهلیزی از نور و هنر

فضای داخلی موزه به همان اندازه نمای بیرونی آن شگفت‌انگیز است و حول یک دهلیز (آتریوم) مرکزی عظیم و پرنور با ارتفاع بیش از 45 متر سازماندهی شده است . این دهلیز که گری آن را به دلیل شکل خاصش "گل" (The Flower) نامیده، قلب تپنده موزه است و نور طبیعی را از طریق گنبدی شیشه‌ای و فلزی به داخل هدایت می‌کند . این آتریوم به عنوان یک مرکز توزیع‌کننده عمل کرده و بازدیدکنندگان را از طریق راهروهای منحنی، پل‌های معلق و آسانسورهایی با پوشش شیشه و تیتانیوم به 19 گالری موزه که در سه طبقه گسترده شده‌اند، هدایت می‌کند . این طراحی پویا، فضای داخلی و خارجی را به هم پیوند می‌دهد و با قاب گرفتن چشم‌اندازهایی از شهر و تپه‌های اطراف، ارتباطی هوشمندانه میان موزه و محیط شهری برقرار می‌کند .

موزه دارای ترکیبی از فضاهای نمایشگاهی است: ده گالری با پلان‌های متعامد و کلاسیک که از بیرون با نمای سنگی قابل تشخیص هستند، فضایی آرام برای نمایش آثار سنتی‌تر فراهم می‌کنند . در مقابل، نه گالری دیگر دارای اشکال نامنظم و ارگانیک هستند که با روکش تیتانیومی نمای خارجی هماهنگی دارند و تجربه‌ای متفاوت از بازدید را ارائه می‌دهند .

مجموعه هنری: از غول‌های مدرن تا هنرمندان معاصر

مجموعه دائمی و نمایشگاه‌های موقت موزه گوگنهایم بیلبائو بر هنر از نیمه دوم قرن بیستم تا امروز تمرکز دارد و شامل آثاری برجسته از هنرمندان اسپانیایی و بین‌المللی است . این مجموعه با هدف تکمیل و ایجاد گفتگو با مجموعه‌های دیگر بنیاد گوگنهایم شکل گرفته و شامل آثاری از جنبش‌هایی چون آبستره اکسپرسیونیسم، هنر پاپ و مینیمالیسم است .

چیدمان‌های شاخص و مجموعه دائمی

  • "ماده زمان" (The Matter of Time): این چیدمان عظیم و دائمی اثر ریچارد سِرا، قلب تپنده مجموعه محسوب می‌شود . این اثر که شامل هشت مجسمه غول‌پیکر از فولاد هوازده است، به طور اختصاصی برای بزرگترین گالری موزه، گالری «آرسلورمیتال» (با طول 130 و عرض 30 متر)، ساخته شده است . طراحی گالری به گونه‌ای است که بازدیدکنندگان را به گردشی در میان و درون این فرم‌های مارپیچ دعوت می‌کند و آن‌ها را از تماشاگر صرف به مشارکت‌کننده فعال در اثر هنری بدل می‌سازد .
  • آثار نمادین دیگر:
    • "پاپی" (Puppy): مجسمه یک سگ عظیم‌الجثه پوشیده از گل‌های طبیعی اثر جف کونز که در ورودی موزه قرار دارد .
    • "مامان" (Maman): مجسمه عنکبوت برنزی غول‌پیکر اثر لوئیز بورژوا در محوطه بیرونی موزه .
    • "چیدمان برای بیلبائو" (Installation for Bilbao): اثر جنی هولزر شامل 9 ستون LED که عباراتی به زبان‌های انگلیسی، اسپانیایی و باسکی را نمایش می‌دهد .
    • "گل‌های لاله" (Tulips): مجسمه‌ای درخشان و رنگارنگ از فولاد ضدزنگ اثر جف کونز .
    • مجموعه موزه همچنین شامل آثار مهمی از مارک روتکو ("بی‌نام")، اندی وارهول ("یکصد و پنجاه مریلین چندرنگ")، آنسلم کیفر، ایو کلاین، ویلم دکونینگ و استادان باسک مانند ادواردو چیلیدا و خورخه اوتیزا است .

نمایشگاه‌های موقت تأثیرگذار

موزه از زمان افتتاح میزبان نزدیک به 200 نمایشگاه موقت بوده که نقشی کلیدی در شکل‌دهی به هویت هنری پویای آن داشته‌اند .

  • نمایشگاه افتتاحیه (1997): با عنوان «موزه‌های گوگنهایم و هنر این قرن»، 250 اثر از کوبیسم تا هنر معاصر را به نمایش گذاشت و مسیر آینده موزه را ترسیم کرد .
  • مرور آثار هنرمندان بزرگ: نمایشگاه‌های جامع هنرمندانی چون رابرت راشنبرگ (1998)، ادواردو چیلیدا (1999) و دیوید هاکنی (2012) که بیش از 290,000 بازدیدکننده داشت، جایگاه موزه را تثبیت کردند .
  • نمایشگاه‌های پرمخاطب اخیر: نمایشگاه‌هایی مانند «یایویی کوساما» (2023) و «نشانه‌ها و اشیاء: هنر پاپ از مجموعه گوگنهایم» (2024) با بیش از 880,000 بازدیدکننده، موفقیت چشمگیر و تداوم جذابیت موزه را نشان می‌دهند .

"اثر بیلبائو": تحول شهری، پروژه‌های مکمل و نگاهی منتقدانه

ساخت موزه گوگنهایم تأثیری شگرف و فراتر از انتظار بر شهر بیلبائو گذاشت؛ پدیده‌ای که امروزه با عنوان "اثر بیلبائو" (Bilbao Effect) شناخته می‌شود . این اصطلاح به تحول یک شهر رو به افول صنعتی به یک کانون فرهنگی و توریستی پررونق از طریق ساخت یک پروژه معماری شاخص اشاره دارد .

1. تحول اقتصادی و اجتماعی با استناد به آمار

موفقیت اقتصادی "اثر بیلبائو" انکارناپذیر است و آمارها گویای این تحول هستند :

  • رونق گردشگری: قبل از ساخت موزه، بیلبائو یک مقصد گردشگری محسوب نمی‌شد . پس از افتتاح، در سه سال نخست، نزدیک به 4 میلیون گردشگر از موزه بازدید کردند . این روند ادامه یافت و تعداد بازدیدکنندگان در سال 2022 به بیش از 1.28 میلیون نفر و در سال 2024 به 1.3 میلیون نفر رسید .
  • درآمدزایی عظیم: در سه سال اول، موزه حدود 500 میلیون یورو فعالیت اقتصادی در منطقه ایجاد کرد . برآورد می‌شود که هزینه‌های بازدیدکنندگان برای هتل، رستوران و خرید، تنها در سال 2001 حدود 27 میلیون یورو درآمد مالیاتی برای دولت باسک به همراه داشته است .
  • ایجاد اشتغال: پروژه بازآفرینی بیلبائو به ایجاد و حفظ بیش از 5000 شغل محلی، عمدتاً در بخش‌های خدمات، گردشگری و حمل‌ونقل کمک کرده است .
  • خودکفایی مالی: موزه به یکی از پیشروترین مؤسسات فرهنگی اروپا در زمینه خودکفایی مالی تبدیل شده و در سال 2024 حدود 78٪ از هزینه‌های خود را از درآمدهای داخلی تأمین کرد .
  • تغییر هویت و تصویر شهر: بیلبائو از یک شهر صنعتی، آلوده و در حال رکود به یک کلان‌شهر مدرن، پویا و فرهنگی تبدیل شد . این موزه به نماد غرور و بازگشت امید برای شهروندان بدل گشت .

2. فراتر از موزه: اکوسیستم بازآفرینی شهری

موفقیت بیلبائو صرفاً مدیون یک ساختمان نبود، بلکه نتیجه یک برنامه استراتژیک و جامع بود که توسط نهادی به نام «Bilbao Ría 2000» (یک شرکت عام‌المنفعه متشکل از نهادهای دولتی مختلف) مدیریت می‌شد . این برنامه شامل مجموعه‌ای از پروژه‌های کلان بود که در کنار یکدیگر چهره شهر را دگرگون کردند:

  • پاک‌سازی رودخانه نرویون: احیای زیست‌محیطی رودخانه و تبدیل سواحل آن از مناطق صنعتی متروکه به تفرجگاه‌های عمومی، ستون فقرات برنامه بازآفرینی بود .
  • متروی بیلبائو: طراحی ایستگاه‌های مترو توسط نورمن فاستر، با ورودی‌های شیشه‌ای نمادین معروف به "Fosteritos"، خود یک پروژه معماری شاخص بود که حمل‌ونقل عمومی را متحول کرد.
  • فرودگاه جدید: ترمینال جدید فرودگاه بیلبائو، طراحی شده توسط سانتیاگو کالاتراوا، به دروازه‌ای مدرن برای ورود گردشگران بین‌المللی تبدیل شد.
  • پل زوبی‌زوری (Zubizuri): این پل عابر پیاده زیبا، که آن هم توسط کالاتراوا طراحی شد، به یکی دیگر از نمادهای معماری جدید شهر بدل شد.
  • مرکز همایش‌ها و موسیقی اوسکالدونا (Euskalduna Palace): این مرکز چندمنظوره در محل یک کارخانه کشتی‌سازی سابق ساخته شد و میزبان رویدادهای فرهنگی و تجاری است .
  • برج ایبردرولا (Iberdrola Tower): این آسمان‌خراش که توسط سزار پلی طراحی شد، به نماد جدید بیلبائوی تجاری و مدرن تبدیل شد .
  • توسعه شبه‌جزیره زوروزائور (Zorrozaurre): طرح جامع این منطقه صنعتی قدیمی توسط زاها حدید، آن را به یک محله مدرن با کاربری‌های مسکونی، تجاری و نوآورانه تبدیل می‌کند .

3. انتقادات، چالش‌ها و پیامدهای منفی

با وجود موفقیت‌های انکارناپذیر، مدل بیلبائو با انتقادات و چالش‌های جدی نیز روبرو بوده است:

  • اعیان‌سازی (Gentrification) و نابرابری اجتماعی: تمرکز سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق مرکزی شهر منجر به افزایش شدید قیمت مسکن و اجاره‌بها شد . این پدیده، ساکنان کم‌درآمد و قدیمی را به حاشیه راند و به تشدید نابرابری‌های اجتماعی-فضایی دامن زد . برخی آمارها نشان‌دهنده افزایش 33 درصدی فقر شدید در بیلبائو از سال 2000 بوده است .
  • وابستگی بیش از حد به گردشگری: منتقدان معتقدند که این مدل، اقتصاد شهر را به شدت به صنعت گردشگری وابسته می‌کند؛ صنعتی که ذاتاً بی‌ثبات و در برابر بحران‌های جهانی آسیب‌پذیر است .
  • کالایی‌سازی فرهنگ و همگون‌سازی معماری: برخی بر این باورند که این مدل، فرهنگ را به ابزاری برای کسب سود تقلیل می‌دهد و تلاش برای تکرار آن، به ترویج "معماری ستاره‌ها" (Starchitecture) منجر شده که گاهی هویت محلی را نادیده می‌گیرد .
  • عدم مشارکت عمومی و چالش تکرارپذیری: فرآیند تصمیم‌گیری اغلب به صورت بالا به پایین و بدون مشارکت کافی شهروندان صورت گرفت . همچنین، بسیاری معتقدند «اثر بیلبائو» محصول شرایط منحصربه‌فرد سیاسی و اقتصادی منطقه باسک بوده و تکرار کورکورانه آن در شهرهای دیگر معمولاً به شکست انجامیده است .
  • مخالفت‌های محلی و زیست‌محیطی: اخیراً، طرح توسعه شعبه جدیدی از موزه در یک منطقه حفاظت‌شده طبیعی (Urdaibai) با مخالفت شدید فعالان محیط زیست مواجه و متوقف شد که نشان‌دهنده افزایش حساسیت‌ها نسبت به پیامدهای چنین پروژه‌هایی است .

خلاصه اجرایی

موزه گوگنهایم بیلبائو، شاهکار معماری ساختارشکنانه فرانک گری، در سال 1997 به عنوان محور اصلی یک برنامه جامع برای احیای شهر صنعتی و رو به افول بیلبائو افتتاح شد . این پروژه که حاصل توافق استراتژیک میان دولت باسک و بنیاد گوگنهایم بود، با نمای تیتانیومی موج‌دار و فرم‌های مجسمه‌گون خود، به نمادی جهانی در معماری بدل گشت . تحقق این طرح پیچیده تنها با استفاده انقلابی از نرم‌افزار طراحی هوافضای کتیا (CATIA) ممکن شد . فضای داخلی موزه حول یک آتریوم مرکزی مرتفع سازماندهی شده و میزبان آثار برجسته هنر مدرن و معاصر، از جمله چیدمان عظیم "ماده زمان" اثر ریچارد سرا است .

ساخت این موزه پدیده‌ای به نام "اثر بیلبائو" را رقم زد که طی آن، شهر با رونق چشمگیر گردشگری و درآمدزایی، به یک مقصد فرهنگی پررونق تبدیل شد . با این حال، این موفقیت تنها مدیون موزه نبود، بلکه بخشی از یک اکوسیستم بازآفرینی شهری شامل پروژه‌هایی چون متروی نورمن فاستر، فرودگاه کالاتراوا و پاک‌سازی رودخانه نرویون بود . این مدل توسعه با انتقادات جدی نیز مواجه است، از جمله اعیان‌سازی و نابرابری اجتماعی، وابستگی بیش از حد به گردشگری، و چالش‌های تکرار آن در سایر نقاط جهان . در نهایت، گوگنهایم بیلبائو یک مطالعه موردی پیچیده از تحول شهری از طریق هنر و معماری است که همزمان درس‌هایی مهم در مورد موفقیت‌ها و پیامدهای ناخواسته چنین پروژه‌هایی ارائه می‌دهد.

انتشار: 28 آذر 1404 بروزرسانی: 28 آذر 1404 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 149013

به "موزه گوگنهایم بیلبائو: نگینی درخشان بر تارک معماری جهان" امتیاز دهید

1 کاربر به "موزه گوگنهایم بیلبائو: نگینی درخشان بر تارک معماری جهان" امتیاز داده است | 4 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "موزه گوگنهایم بیلبائو: نگینی درخشان بر تارک معماری جهان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید