مغلطه حذف استثنا (Accident Fallacy) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (2)
به گزارش مجله سرگرمی، تعریف: حذف استثنا موقعی پیش می آید که یک قانون کلی به همه موقعیت ها تعمیم داده گردد، در حالی که واضحاً استثنائاتی معتبر در آن زمینه خاص وجود دارند. در قوانین و قواعد ساده انگارانه استثنائات واقعی به ندرت لحاظ می شوند و نادیده دریافت این استثنائات یعنی نادیده دریافت منطق، آن هم به بهانه حفظ سرابی دروغین از قوانینی بی نقص. مردم سادگی را دوست دارند و معمولاً تمایل دارند آن را حفظ نمایند، حتی به قیمت قربانی شدن منطق.

معادل انگلیسی: Accident Fallacy
معادل لاتین: a dicto simpliciter ad dictum secundum quid
معادل های جایگزین: نابود کردن استثنا،dicto secundum quid ad dictum simpliciter، dicto simpliciter، مغلطه قاعده کلی، کلی گویی
الگوی منطقی:
X قانونی رایج و پذیرفته شده است.
بنابراین هیچ استثنایی در X وجود ندارد.
مثال 1:
به نظرم هیچ انسانی نباید عمداً به انسانی دیگر آسیب برساند. برای همین من هیچ وقت جراح نخواهم شد.
شرح: ربط دادن عمل جراحی به آسیب زدن انسان های دیگر یعنی نادیده دریافت فواید زیاد و واضحی که جراحی به بشریت می رساند. دیدگاه های افراطی این چنینی به ندرت از عقل و منطق پیروی می نمایند.
مثال 2:
در کتاب مقدس ذکر شده: نباید شهادت دروغ دهید. بنابراین، به عنوان یک مسیحی معتقد، موظفی بروی دم در و به همسایه دائم المست مان که شاتگان دستش گرفته و می خواهد زنش را بکشد، بگویی که زنش در زیرزمین خانه ما پنهان شده. اگر غیر از این انجام دهی، شهادت دروغ داده ای و این یعنی سرپیچی از دستور خداوند!
شرح: اگر پیش فرض مان این باشد که همه قوانین، حتی قوانین الهی، شامل همه اشخاص، همه دوره های زمانی و همه موقعیت ها می گردد، در صورتی که چنین بیانیه ای به طور واضح صادر نشده باشد، پیش فرض مان غلط است و استدلالی مغلطه آمیز محسوب می گردد، چون برای اثبات آن هیچ مدرکی وجود ندارد.
استثنا: اگر بتوان با اشاره به قانون کلی به استدلالی منطقی رسید که ثابت می نماید عمل اجرا شده سرپیچی از آن قانون محسوب می گردد، این استدلال مغلطه آمیز نخواهد بود.
مثال: در کتاب مقدس ذکر شده: نباید کسی را به قتل برسانید. ، بنابراین به عنوان یک مسیحی معتقد، بهتر است اره برقی را بگذاری زمین و آن بچه بی گناه را آزاد کنی.
هدایت: این حق شماست که قوانینی را که برایتان قابل درک نیستند یا باهاشان موافق نیستید، به چالش بکشید.
منابع:
Bile, J. (1988). Propositional justification: another view. Contemporary Argumentation & Debate, 9, 54-62.
ترجمه ای از:
Logically Fallacious
پ.ن.:
1. مغلطه حذف استثنا با مغلطه ساده انگاری (Fallacy of Oversimplification) رابطه نزدیکی دارد، چون نادیده دریافت استثنائات از نگرشی ساده انگارانه ناشی می گردد. در واقع می توان آن را زیرشاخه مغلطه ساده انگاری در نظر گرفت.
2. در بخش نظرات یکی از کاربران نوشته: مثال 2 اصلاً نماینده خوبی از معنای نهفته در عبارت نباید شهادت دروغ دهید. نیست. اگر همسایه یتان از شما سوالی بپرسد و شما تصمیم بگیرید که پاسخی قاطعانه به آن ندهید یا اظهار بی اطلاعی کنید، حکم الهی زیر پا گذاشته نشده است. پیش فرض نهفته در مثال این است که حکم الهی فقط دو انتخاب پیش روی شخص قرار می دهد و این دوگانگی اشتباه است. اگر به سوال همسایه تان پاسخ ندهید یا به او بگویید فلان چیز به تو ربطی ندارد کار شما شهادت دروغ محسوب نمی گردد. پیش فرض مثال تان این است که باید به هر سوالی که همسایه تان می پرسد پاسخ دهید معنای ضمنی نهفته در حکم الهی است. ولی این پیش فرض صحیح نیست.
بو بِنِت، نویسنده مطالب سایت، در پاسخ گفته است: اگر اینجا مدرسه مذهبی روز یک شنبه بود، حرف شما می توانست آغازگر یک استدلال قابل بحث باشد. ولی برای شخصیت های خیالی در مثال خیالی من ادعا کردن کافی ست. این ادعاها عموماً مغلطه آمیز هستند، چون هدف از وجودشان به نمایش کشیدن مغلطه است. من پیش فرض خاصی را انتقال نمی دهم… اگر پیش فرضی در کار باشد، متعلق به شخصیت خیالی درون مثال هاست.
منبع: دیجیکالا مگminiman.ir: مرد کوچک | مجله سبک زندگی و کسب و کار
miniset.ir: مینی ست | مجله خانواده و موفقیت