مرور اردیبهشت آبی خوزستانی ها

به گزارش مجله سرگرمی، خبرنگاران/خوزستان چهار سال پیش، اردیبهشت برای خوزستانی ها رنگ و لعاب دیگری داشت؛ اردیبهشتی با طعم قهرمانی تیم فوتبال استقلال خوزستان و قرار دریافت آن بر بام فوتبال ایران.

مرور اردیبهشت آبی خوزستانی ها

کمتر کسی تصور می کرد که استقلال خوزستان در سومین فصل از حضور خود در لیگ حرفه ای ایران، عنوان قهرمانی را به دست آورد و بتواند در فوتبال کشور اسم و رسمی برای خود پیدا کند. اما تیم جوان و بی نام و نشان عبدالله ویسی با انگیزه، تفکر و خودباوری که این مربی بر جان و قلب تک تک بازیکنانش تزریق نموده بود، کاری کرد، کارستان.

به گزارش خبرنگاران، استقلالی ها که در فصل های سیزدهم و چهاردهم به سختی خود را در لیگ برتر حفظ نموده بودند، در فصل پانزدهم با تفکری که در بستن تیم از سوی عبدالله ویسی با اتکا به جوانان خوزستانی و حمایت مسئولان باشگاه وجود داشت، دیگر برایش قرار دریافت مقابل سرخ آبی های پایتخت، زردپوشان اصفهانی یا تراکتورِ تبریزی ها فرقی نداشت و با ستاره های بی نام و نشان خیلی زود خود را به عنوان یک مدعی در فوتبال ایران معرفی و ثابت کند.

استقلال خوزستان در فصل پانزدهم فوتبال، یک فصل رویایی را پشت سر گذاشت و با بازی های تماشایی و فوتبال ناب خوزستانی، مجددا روزهای خوب و پرهیجان را به فوتبال خوزستان برگرداند. استقلالی ها در همین فصل، کارشان برای قهرمانی به آخرین ملاقات در لیگ کشیده شد. بازی با ذوب آهن در استادیوم غدیر؛ این بازی برای پرسپولیسی ها نیز اهمیت بسیار داشت زیرا آن ها نیز همانند آبی های خوزستان برای رسیدن به قهرمانی، شانس داشتند.

24 اردیبهشت سال 95؛ استادیوم غدیر اهواز جای سوزن انداختن نداشت و فولادی ها، استقلال خوزستانی ها، نفتی ها و استقلال اهوازی ها و همه و همه از پیر و جوان برای به نظاره نشستن قهرمانی استقلال خوزستان به استادیوم آمده بودند. سوت شروع بازی به صدا درآمد. استقلالی ها با انگیزه دوچندان نسبت به تمام بازی های قبل پا به میدان گذاشتند. خانه هر خوزستانی نیز یک قلب شده بود که به عشق آبی ها و برای قهرمانی اش می تپید. چه تماشاگران حاضر در استادیوم و چه آن های که در خانه این بازی را تماشا می کردند، یک چشم شان به بازی استقلال در استادیوم غدیر و چشم دیگرشان به ملاقات پرسپولیس - راه آهن در آزادی بود. اما این جوانان استقلال خوزستان بودند که ذوب آهن را در یک بازی دراماتیک در اهواز با 2 گل شکست دادند و خیال طرفدارانش را راحت کردند تا نفسی از عمق وجودشان بر اردیبهشتی که برایشان شادی آور بود، بدمند.

آن روز را همه علاقه مندان به فوتبال خوزستان به خوبی به یاد دارند؛ کسی سر از پا نمی شناخت و حتی خود استقلالی ها هم در شوک بودند و این پیروزیت را باور نمی کردند تا این که جام را بر دستان خود لمس کردند.

خبرنگار خبرنگاران برای مروری بر خاطرات یک فصل فوق العاده پیروز استقلال خوزستان در لیگ پانزدهم، پای صحبت های عبدالله ویسی، سرمربی وقت این تیم و یکی از سرمایه های مربیگری خوزستان در فوتبال کشور نشست. در ادامه این گفت وگو را می خوانید.

بعضی قهرمانی ها مثل استقلال خوزستان در ذهن ها می ماند

خیلی از تیم ها به لیگ برتر صعود می نمایند، قهرمان می شوند و سهمیه آسیایی کسب می نمایند و همواره شادی را برای طرفداران خود و جامعه به ارمغان می آورند ولی بعضی قهرمانی ها همواره ماندگار است و در ذهن ها می ماند؛ مثل قهرمانی استقلال خوزستان در لیگ شانزدهم فوتبال ایران، لسترسیتی در لیگ جزیره، یونان در جام ملت های اروپا و قهرمانی سال 68 شاهین اهواز در جام حذفی فوتبال ایران. این قهرمانی ها به این دلیل در ذهن و قلب مردم حک می گردد زیرا کسی از این تیم ها انتظار این مقام را نداشته است.

برای رسیدن به این قهرمانی، در دو فصل قبل از آن نیز بدبختی کشیدیم تا تیم با آن بودجه و شرایطی که داشت در لیگ برتر بماند. فصل پانزدهم، فصل بسیار خوب و شایسته ای برای استقلال خوزستان بود؛ آن قدر انرژی داشتیم و همگی توان گذاشتیم و مردم هم حمایت کردند تا این که اتفاقات زیبایی به سود ما رقم خورد.

وقتی یک تیم بخواهد به قهرمانی برسد باید عوامل مختلفی همچون یک زنجیر به هم متصل شوند؛ انرژی خود من روز به روز بیشتر می شد و توان بیشتری می گذاشتم و بازیکنانم نیز آن چنان با انگیزه و با توان بازی می کردند که مردم نیز از بازی های تیم لذت می بردند و نتیجه تمام این کوشش ها و جنگیدن ها، قهرمانی بود.

بازیکنانم هر کدام یک ستاره بودند

واقعا بازیکنانم که هر کدام یک ستاره بی نام و نشان ولی پر از انگیزه و توان بودند، بسیار زحمت کشیدند. در این فصل نیز خود من بسیار کوشش کردم تا شاگردانم به خودباوری برسند و خدا را شکر این مهم محقق شد. ضمن این که مدیریت باشگاه هم بسیار به ما یاری کرد و مسئولان نیز کنارمان بودند و همگی به ما روحیه می دادند و همین ها توان ما را چند برابر نموده بود و ما دیگر از هیچ تیمی حتی استقلال و پرسپولیس هم نمی ترسیدیم و پیروزی تنها هدف ما بود.

یک تیم استثنایی بودیم

استقلال خوزستان در فصل پانزدهم یک تیم استثنایی بود. یک تیم کاملا یک دست بودیم که شاید چنین تیمی هر 50 سال یک بار شکل بگیرد. اگر می گذاشتند من با همان تمرکز و با همان بازیکنان به کار خودم ادامه دهم، مطمئنا استقلال خوزستان اکنون دچار چنین شرایط بدی نبود. متاسفانه کم کم بازیکنان آن تیم قهرمان نیز از تیم جدا شدند و استقلال، ضعیف شد تا این که اکنون هیچ اثری از آن در لیگ برتر نیست.

اگر در فصل های بعد نیز همان مسئولانی که در زمان قهرمانی تیم از استقلال حمایت کردند، باز هم از آن حمایت می کردند، استقلال اکنون در لیگ یک حضور نداشت. تیمی مثل سپاهان قهرمان می گردد و دیگر به قهرمانی و حضور در آسیا عادت می نماید اما در خوزستان وقتی قهرمان می شویم، انگار همه چیز برایمان تمام می گردد و تیم به امان خدا سپرده می گردد، مانند استقلال خوزستان. در صورتی که حفظ این قهرمانی، بالا ماندن و عادت کردن به حضور در آسیا، بسیار مهم است.

می خواستم در استقلال بمانم ولی من را نخواستند

در انتها فصل پانزدهم نیز مسئولان به صورتی با من رفتار و صحبت کردند که یعنی از استقلال خوزستان برو. من هم علی رغم میل باطنی ام از تیمی که آن را دوست داشتم، جدا شدم. حتی وقتی در برنامه نود حضور پیدا کردم، گفتم که اولویت اول، دوم و سوم من، کار در استقلال خوزستان است اما واقعا من را نخواستند. یادم هست که به مسئولان گفتم که باتوجه به این که تیم آسیایی شده است و تجربه حضور در چنین رقابت هایی را ندارد، تیم حداقل به 2 سفر خارجی برود و بازی های محبت آمیز ای داشته باشد اما گفتند که نیازی نیست. گفتم حداقل بودجه را 50 درصد بیشتر کنید تا تیم با توان بیشتری در لیگ شانزدهم و آسیا شرکت کند که این را هم نپذیرفتند و منظورشان این بود که من از تیم بروم و این که دلیل این کار چه بود، هنوز برای خودم نامفهوم است.

من بچه خوزستانم و دوست دارم مجددا به فوتبال خوزستان برگردم و به آن خدمت کنم. نخبه های زیادی در خوزستان داریم که می توان به بهترین شکل ممکن از آن ها برای بستن یک تیم پیروز و قهرمان استفاده کرد که من خوب این استعدادها را می شناسم. به هر حال اگر در خوزستان کار کنم و از بچه های همین استان در تیمم استفاده کنم و مجددا عقیل کعبی، حسن بیت سعید، محمد طیبی، مهدی زبیدی، میثم دورقی ها و ... را به فوتبال معرفی کنم، برایم لذت بخش است.

سقوط استقلال خوزستان من را آزار داد

زمانی که استقلال خوزستان ضعیف شد تا این که در فصل هجدهم باتوجه به شرایطی که گریبانگیر آن شده بود، به لیگ یک سقوط کرد، واقعا دیدن چنین روزهایی برای مردم و برای من که روزهای زیادی را با این تیم زندگی نموده بودم، آزاردهنده بود.

من مربی خیلی از تیم ها از جمله فولاد، پیکان، صبای قم و سپاهان بوده ام اما هر کسی که من را می بیند، می گوید عبدالله ویسی، سرمربی استقلال خوزستان. من لذت می بردم که به استقلال یاری می کردم و حتی در فصل جاری لیگ یک نیز تا پای بستن قرارداد با این تیم آمدم ولی واقعا شرایط کار را فراهم ندیدم.

می دانم یک روز سرمربی فولاد خواهم شد

در سال 84 نیز قرار بود سرمربی تیم فولاد بشوم که زیر پایم را خالی کردند اما با قدرت به این تیم بر می گردم و می دانم یک روز سرمربی فولاد خواهم شد و با طرفداران، دست به دست هم خواهیم داد تا این تیم محبوب خوزستانی ها یک بار دیگر طعم پیروزیت و قهرمانی را بچشد. پیروزیت حق فولاد است، چیزی که طرفداران آن، طی سال ها اخیر بی صبرانه منتظرش هستند و برای جشن و پایکوبی لحظه شماری می نمایند.

پیروزیت استقلال خوزستان مثل قهرمانی های گذشته فولاد در لیگ برتر چندان دوام نداشت و انگار مردم خوزستان عادت نموده اند که پس از قهرمانی تیم هایشان باید منتظر فروپاشی آن ها باشند؛ استقلال خوزستان در لیگ شانزدهم، به عنوان نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا نیز به میدان رفت ولی حمایت نه چندان خوب مسئولان و فدراسیون وقت باعث شد که سفرهای این تیم به سختی و با بی پولی انجام گردد و به همین دلیل نیز خیلی دوام نیاورد و از دور مسابقات حذف شد. استقلالی ها در همین فصل در لیگ برتر، عنوانی بهتر از هفتمی به دست نیاوردند.

استقلال در فصل هفدهم نیز عملکرد ضعیفی داشت و در رده دوازدهم نهاده شد ولی اوج فروپاشی تیم قهرمان، در فصل هجدهم بود که استقلال خوزستان یک فصل کابوس وار را پشت سر گذاشت؛ از جدایی بازیکنان گرفته تا مسائل اقتصادی، بی تدبیری، تغییرات بسیار در راس مدیریت باشگاه و کادرفنی و از همه بدتر نیز نقره داغ شدن از سوی فیفا و کسر 6 امتیاز! تمام این ها منجر شد تا استقلال در گرداب عمیق مسائل فرو رود و ضعیف و ضعیف تر گردد. اکنون دیگر نامی از استقلال خوزستان در لیگ برتر وجود ندارد و این تیم در لیگ یک توپ می زند. از آن بازیکنان نخبه و توانمند نیز تنها حکیم نصاری است که همچنان استقلالی ها را همراهی می نماید، شاید به امید این که دوباره این تیم بتواند به لیگ برتر و روزهای پرآوازه اش در فوتبال ایران برگردد.

فوتبال خوزستان می تواند بازهم پیروزیت های زیادی کسب کند اما به شرط آن که مسئولانی که در زمان پیروزیت کنار تیم های استان هستند، هنگامی که همین تیم ها در گرداب مسائل نیز فرو می فرایند، تنها ژست یاری کردن به خود نگیرند و مرد میدان باشند تا اتفاقات تلخی همچون سقوط استقلال خوزستان، قلب و احساسات خوزستانی های علاقه مند به فوتبال را جریحه دار نکند.

بانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما

مهسان بلاگ: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای مهسان

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 6 مهر 1400 بروزرسانی: 6 مهر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 90662

به "مرور اردیبهشت آبی خوزستانی ها" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مرور اردیبهشت آبی خوزستانی ها"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید