سفر به شهر فیروزآباد و دیدن جاذبه های کهن دوران ساسانی
به گزارش مجله سرگرمی، شهر فیروزآباد، نگین درخشان تاریخ و تمدن ساسانی، در قلب استان فارس و در فاصله 110 کیلومتری جنوب شیراز واقع شده است. این شهر که در دشتی سرسبز و در دامنه کوههای زاگرس جای گرفته، از آب و هوایی مطبوع برخوردار است و از دیرباز به دلیل زمینهای حاصلخیز خود، منطقهای مهم برای کشاورزی به شمار میآمده است. محصولاتی چون گندم، جو، انگور، خرما، پسته و انار از جمله تولیدات اصلی این منطقه هستند. موقعیت استراتژیک فیروزآباد در دشتی حاصلخیز که از هر سو در محاصره کوهها قرار دارد و بهویژه نزدیکی آن به تنگاب، برای بنیانگذار سلسله ساسانی، اردشیر بابکان، اهمیتی حیاتی داشت. این انتخاب، نشاندهنده یک تصمیم آگاهانه برای تأمین همزمان قابلیت دفاعی و دسترسی به منابع حیاتی بود که نیازهای اولیه دولت ساسانی را برآورده میکرد و به تحکیم قدرت آنان کمک شایانی کرد.

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
پیشینه نامگذاری: از گور تا فیروزآباد
تاریخ فیروزآباد با تغییر نامهای متعدد و چرخههای ویرانی و بازسازی گره خورده است که بر اهمیت استراتژیک و نمادین پایدار آن در طول دورههای مختلف تاریخی تأکید میکند. این شهر در ابتدا با نام "گور" یا "اردشیرخوره" شناخته میشد و توسط اردشیر بابکان در قرن سوم میلادی بنا نهاده شد. نام "اردشیرخوره" به معنای "فر اردشیر" یا "شکوه اردشیر" است که مستقیماً به بنیانگذار سلسله ساسانیان اشاره دارد. این نامگذاری، بیانی آشکار از بنیانگذاری و شکوه امپراتوری جدید اردشیر بود.
برخی پژوهشها نشان میدهد که شهر گور پیش از دوره ساسانیان نیز شهری بزرگ و دارای حصاری عظیم بوده است. ابن بلخی، مورخ برجسته، در کتاب فارسنامه خود ذکر میکند که اسکندر مقدونی در حمله به پارس، نتوانست به حصار شهر گور رخنه کند و به همین دلیل، مسیر رودی را به سمت شهر تغییر داد تا آن را در آب غرق کند. این دریاچه قرنها پابرجا بود تا اینکه اردشیر بابکان با نبوغ مهندسی خود، آب دریاچه را تخلیه کرد و شهر جدیدی را بر جای آن بنا نهاد و آن را "اردشیرخوره" نامید.
پس از حمله اعراب به ایران و سقوط سلسله ساسانی، شهر اردشیرخوره نیز رو به ویرانی نهاد و متروک شد. تا زمان حکومت آل بویه، این شهر در خرابه باقی ماند. عضدالدوله دیلمی، حاکم مقتدر آل بویه، بار دیگر به آبادانی شهر همت گماشت و آن را بازسازی کرد. او به دلیل بدشگونی نام "گور" (که به معنای گودال یا قبر نیز هست)، نام آن را به "فیروزآباد" به معنای "شهر پیروز" یا "آباد" تغییر داد و از آن پس استفاده از نام "گور" را ممنوع کرد. این نام تا به امروز بر شهر باقی مانده است. این تغییر نامها و چرخههای تخریب و بازسازی، نشاندهنده درک مستمر از شهر به عنوان یک مرکز کلیدی است که ارزش سرمایهگذاری و بازپسگیری نمادین را دارد، علیرغم شکستهای تاریخی مکرر. این موضوع بر اهمیت سیاسی و نمادین پایدار آن در طول هزارهها تأکید میکند.
گاهشمار نامها و تحولات فیروزآباد
دوره تاریخی | نام شهر | رویداد مهم | شخصیتهای کلیدی |
---|---|---|---|
پیش از ساسانیان | گور | ساخت اولیه، شهری بزرگ و دارای حصار | - |
حمله اسکندر مقدونی | گور | ویرانی شهر با منحرف کردن رودخانه | اسکندر مقدونی |
ساسانیان | اردشیرخوره | احیا و بازسازی شهر، پایتخت شدن | اردشیر بابکان |
حمله اعراب | اردشیرخوره | ویرانی و متروک شدن شهر | - |
آل بویه | فیروزآباد | بازسازی و تغییر نام شهر | عضدالدوله دیلمی |
کنونی | فیروزآباد | - | - |
شهر باستانی گور: نخستین پایتخت دایرهای جهان
شهر باستانی گور، که امروزه در سه کیلومتری فیروزآباد کنونی قرار دارد، نخستین شهر دایرهای شکل در ایران و جهان به شمار میرود. این شهر به دستور اردشیر بابکان در قرن سوم میلادی ساخته شد و قطر آن به حدود دو کیلومتر میرسید. طرح دایرهای منحصر به فرد گور، با 20 دیوار شعاعی و سه دیوار حلقوی هممرکز، به 61 منطقه تقسیم میشد که نشاندهنده یک طراحی شهری بسیار پیشرفته و سازمانیافته است. این طرح، تنها یک شاهکار معماری نبود، بلکه تجلی آشکاری از قدرت متمرکز و برنامهریزی استراتژیک ساسانیان اولیه بود. این طراحی نشاندهنده یک گسست عمدی از الگوهای شهری پیشین و نمادی از جاهطلبی سلسله جدید برای نظم، کنترل و هویت امپراتوری متمایز است.
شهر گور دارای چهار دروازه اصلی در امتداد جهات اربعه بود: دروازه هرمز در شمال، دروازه اردشیر در جنوب، دروازه میترا در شرق، و دروازه بهرام در غرب. از هر دروازه یک خیابان اصلی به مرکز شهر میرسید، جایی که بناهای حکومتی و مذهبی، از جمله کاخ اردشیر و تختنشین، درون یک دیوار مدور به قطر 450 متر محافظت میشدند. این طرح دایرهای و شعاعی برای دفاع و اداره متمرکز بسیار کارآمد بود؛ این طراحی امکان استقرار سریع نیروها از مرکز به هر نقطه از پیرامون را فراهم میکرد و سلسله مراتب قدرت را به وضوح مشخص میساخت (بناهای مرکزی دولتی در مقابل مناطق مسکونی دورتر). این طراحی، نبوغ استراتژیک اردشیر و دیدگاه او برای یک امپراتوری قوی، یکپارچه و قابل دفاع را منعکس میکند، که در تضاد با سیستم غیرمتمرکز اشکانیان بود. این طرح تجسم فیزیکی انگیزه ساسانیان برای کنترل متمرکز و نظم امپراتوری جدید است که مهارتهای معماری و برنامهریزی شهری آنها را از همان ابتدا به نمایش میگذارد.
بناهای مرکزی: منار میلو، تختنشین و رصدخانه
در کانون هندسی شهر دایرهای گور، بناهای مهمی قرار داشتند که هر یک کاربری خاصی داشتند و در مجموع، تصویر کاملی از یک پایتخت ساسانی را ارائه میدهند:
- منار میلو (طِربال): این ستون چهارگوش از جنس سنگ خارا و ملاط گچ، دقیقاً در مرکز شهر قرار دارد. بلندی کنونی آن 33 متر و هر ضلع قاعده آن 11 متر است. کاربری اصلی منار میلو به طور قطعی مشخص نیست، اما اصطخری گزارش داده که بر سر آن آتشکدهای بوده و آبراهی از کوه مجاور آب را مانند فواره تا بالای منار میرسانده است. پروفسور دیتریش هوف، باستانشناس آلمانی، معتقد است که این بنا بقایای یک برج پلهدار با ارتفاع حدود 78 متر در زمان آبادانی بوده و شاید نمادی از قدرت و اقتدار شاه (اردشیر) بوده است. ساخت این منار، عاملی برای به رخ کشیدن قدرت پادشاهان آن زمان به شمار میآید.
- تختنشین (گنبد کیرمان): این بنا در یکصد متری جنوب شرقی منار قرار دارد و امروزه تنها شالودهای از آن باقی مانده است. معمولاً کاربری آن را نیایشگاه یا کاخ فرض میکنند. در دیماه 1384، باستانشناسان در بخش شرقی تختنشین، دروازهای سنگی به سبک معماری پارسه همراه با سنگفرش بنا را کشف کردند. برخی آن را آتشکدهای مهم و نمادی از الهه مقدس در دین زرتشت میدانند.
- رصدخانه: این سازه خشتی مدور به قطر 5.65 متر، دارای دوازده سکو با نشانههای نجومی است که توسط پروفسور دیتریش هوف در سال 1384 کشف شد. این رصدخانه یکی از قدیمیترین رصدخانههای ایران است و نشاندهنده پیشرفت ایران در دوره ساسانیان در علم نجوم است.
وجود یک رصدخانه پیچیده در کنار سازههای یادمانی مانند منار میلو و تختنشین، نشان میدهد که دولت ساسانی اولیه در گور نه تنها بر قدرت نظامی و سیاسی تمرکز داشت، بلکه عمیقاً در دانش علمی (نجوم) و نمادگرایی مذهبی (زرتشتی) نیز سرمایهگذاری کرده بود. این امر نشاندهنده رویکردی جامع به دولتسازی است که اقتدار معنوی، فکری و دنیوی را در هم آمیخته بود. قرار گرفتن سازههایی که به اقتدار سلطنتی، عبادت مذهبی و پیگیری علمی اختصاص یافتهاند، در قلب پایتخت، نشاندهنده جاهطلبی دولت ساسانی برای تحکیم قدرت از طریق ادغام تمام ابعاد کنترل اجتماعی است: سیاسی، مذهبی و فکری. این تنها به معنای حکومت کردن نبود؛ بلکه به معنای تأسیس یک امپراتوری الهی، پیشرفته از نظر فکری و قدرتمند از نظر نظامی بود. این امر بر تأکید ساسانیان بر ایدئولوژی دولتی یکپارچه که هم حوزههای معنوی و هم دنیوی را در بر میگرفت، تأکید میکند.
یافتههای باستانشناسی و اهمیت تاریخی
کاوشهای باستانشناسی در شهر گور همچنان ادامه دارد و این منطقه ظرفیتهای بالایی برای کشفهای جدید دارد. یافتههای سفالین نشان میدهد که پیدایش شهر گور به دوران پیش از ساسانیان بازمیگردد، که این امر بر قدمت بیشتر این منطقه تأکید میکند. در بخش جنوبی شهر گور، نشانههایی از خانههای کوچک با سفالینههای دوران ساسانی یافت شده است که احتمالاً بقایای یک دهکده باستانی بوده است. در بخش شرقی شهر، گودالهای نامنظم با دیوارهای محافظ دیده میشود که کارشناسان باستانشناسی معتقدند در گذشته به عنوان استخر استفاده میشدهاند.
در سال 1384، باستانشناسان آلمانی در نزدیکی منار میلو، نقشی از چهار شاهزاده ساسانی (یک شاهزاده مرد، نوجوانی با برهای در آغوش، و دو شاهزاده زن) را کشف کردند که زمان حکاکی آن به دوره پادشاهی اردشیر بابکان بازمیگردد. این کشفیات باستانشناسی مداوم، از سفالهای پیشاساسانی گرفته تا نقشبرجستههای شاهزادگان ساسانی و مناطق مسکونی، نشاندهنده حضور مداوم انسان و چشمانداز شهری در حال تحول است. این امر دیدگاه سادهانگارانه از گور را به عنوان صرفاً یک ساخته دوره اردشیر به چالش میکشد و آن را به عنوان محلی با فعالیتهای طولانیمدت انسانی به تصویر میکشد که اردشیر به طور استراتژیک آن را احیا و یادمانی کرده است. شواهد نشان میدهد که گور توسط اردشیر از هیچ ساخته نشده، بلکه یک سایت باستانی با سکونتگاههای قبلی، احتمالاً مهم، بوده که او آن را بازسازی و به پایتخت جدید خود تبدیل کرده است. این امر عمل اردشیر را از صرفاً ساخت و ساز، به یک اقدام استراتژیک برای احیا و یادمانی کردن ارتقا میدهد، که سلسله جدید او را به گذشتهای عمیقتر، شاید اسطورهای، از ایران پیوند میدهد و بدین ترتیب مشروعیت حکومت او را تقویت میکند. کشفیات مداوم نیز تأکید میکند که شهر یک موجودیت زنده و در حال تحول بوده، نه فقط یک یادمان ایستا.
کاخ اردشیر بابکان: نماد قدرت و هنر ساسانی
کاخ اردشیر بابکان، که در برخی منابع با عنوان آتشکده فیروزآباد نیز شناخته میشود، یکی از مهمترین بناهای ساخته شده در دوره ساسانیان و نمونهای بینظیر از معماری آن دوران است. این کاخ در سال 224 میلادی توسط اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی، ساخته شد و قدمتی هزار و هشتصد ساله دارد. برخی باستانشناسان معتقدند که کاخ اردشیر بابکان پایتخت جمشید بوده و اردشیر بابکان در این کاخ اقامت رسمی داشته و تخت گزیده بود.
تاریخچه ساخت و کاربریهای احتمالی
کاربری این کاخ هم سلطنتی و هم مذهبی (آیینی) بوده است. کشف بقایای آتشدانی در نزدیکی کاخ که به انجام مراسم مذهبی زرتشتیان مرتبط بوده، نظریه کاربری آتشکده را تقویت میکند، چرا که آتش در آیین زرتشتی نماد پاکی و زندگی بود. نامگذاری دوگانه کاخ اردشیر به عنوان "آتشکده" نشاندهنده درهمتنیدگی قدرت سیاسی و اقتدار مذهبی در امپراتوری نوپای ساسانی است. این امر بیانگر آن است که کاخ تنها یک مقر حکومتی دنیوی نبوده، بلکه فضایی مقدس نیز به شمار میرفت که مشروعیت پادشاه از طریق آیینهای مذهبی، که برای ایدئولوژی دولتی زرتشتی محوری بودند، تقویت میشد. برای اردشیر اول، تأسیس یک سلسله جدید نه تنها نیازمند تسلط نظامی و سیاسی بود، بلکه به تأیید الهی نیز احتیاج داشت. با ادغام یک آتشکده مهم یا کارکرد مذهبی در اقامتگاه اصلی/پایتخت خود، او به طور نمادین حکومت خود را مستقیماً به اهورامزدا و دین زرتشتی پیوند داد. این تلفیق اقتدار سلطنتی و مذهبی، از ویژگیهای بارز حکمرانی ساسانی بود، جایی که پادشاه به عنوان منصوب الهی دیده میشد. بنابراین، کاخ به نمادی قدرتمند از این دولت یکپارچه تبدیل شد که مشروعیت حکومت اردشیر را تقویت کرده و پایههای ایدئولوژیک امپراتوری ساسانی را مستحکم ساخت.
شاهکارهای معماری: گنبدها، ایوانها و گچبریها
کاخ اردشیر نمونهای بیبدیل از معماری ساسانی است که با نوآوریهای برجستهای چون ساختار گنبددار و ایوانهای بلند، مسیر تازهای در تاریخ معماری ایران گشود. این کاخ بر روی زمینی با ابعاد حدود 55 در 104 متر ساخته شده که نقشهای مستطیلی و ساده اما در عین حال منسجم دارد. این پلان ترکیبی از فضاهای باز و بسته را به نمایش میگذارد که به گونهای طراحی شده تا در عین ایجاد احساس عظمت، امکان برگزاری آیینهای رسمی و حضور جمعیتهای بزرگ را فراهم آورد.
از تزئینات داخلی کاخ، گچبریهای ظریف قرنیزهای روی ستونها قابل مشاهده است که از قرنیزهای سنگی تخت جمشید تقلید شدهاند. این امر نشاندهنده پیوند و الهامگیری از معماری هخامنشی است. یکی از نکات جالب و حیرتانگیز کاخ اردشیر بابکان، وجود خیشخان (بادگیر) بر روی دیوارهای کاخ است که به منظور جریان یافتن هوا در اتاقها و تالارها تعبیه شدهاند. این خلاقیت در طراحی، نشان از دانش پیشرفته معماری در دوران ساسانی دارد. تالارهای تو در تو و پیوسته کاخ به گونهای ساخته شدهاند که حرکت از فضایی به فضای دیگر به شکلی طبیعی و روان اتفاق میافتد و هم کاربری آیینی و هم رسمی کاخ را تسهیل میکرده است.
نوآوریهای معماری و عناصر تزئینی کاخ اردشیر، به ویژه استفاده از گنبدها، ایوانهای باشکوه و گچبریهای ظریف، جاهطلبی ساسانیان را برای ایجاد یک سبک امپراتوری متمایز و باشکوه نشان میدهد. گنجاندن عمدی عناصری الهام گرفته از تخت جمشید (هخامنشی) نشاندهنده تلاشی آگاهانه برای پیوند امپراتوری جدید ساسانی با گذشته باشکوه ایران پیش از اشکانیان است، که بدین ترتیب مشروعیت و تداوم آن را تأیید میکند. این "احیای" معماری به مشروعیت بخشیدن به ادعای ساسانیان بر تخت پادشاهی ایران و نمایش تصویری از قدرت امپراتوری و پیچیدگی فرهنگی کمک کرد. وجود خیشخانها نیز نشاندهنده نبوغ مهندسی کاربردی در کنار جاهطلبی هنری است.
وضعیت کنونی و نکات بازدید
کاخ اردشیر بابکان همه روزه از ساعت 8 صبح تا 6 عصر پذیرای بازدیدکنندگان است. برخی منابع اشاره میکنند که بازدید از کاخ مشمول هزینه نیست. با این حال، منابع دیگر برای بازدید از "شهر باستانی گور" که کاخ اردشیر نیز در آن قرار دارد، هزینه ورودی را ذکر میکنند (3,000 تومان برای هر گردشگر ایرانی و 20,000 تومان برای هر گردشگر خارجی). این اطلاعات متناقض درباره هزینه ورودی، نشاندهنده ابهام یا سیاست در حال تحول در مدیریت این سایتهای تاریخی به هم پیوسته است. این امر به چالشهای مداوم در تعادل بین دسترسی عمومی و نیازهای مالی برای نگهداری و حفظ یک سایت میراث جهانی یونسکو اشاره دارد. در نزدیکی کاخ رستورانها و اقامتگاههای بومگردی وجود دارد که امکان صرف ناهار یا شام را برای بازدیدکنندگان فراهم میکند.
قلعه دختر: دژ مستحکم بر فراز تنگاب
قلعه دختر، بنایی ماندگار از دوران ساسانیان، در شش کیلومتری جاده فیروزآباد به شیراز و در دامنه کوهی مشرف به جاده و در آستانه دره تنگآب قرار گرفته است. این قلعه با قدمتی از اوایل قرن سوم میلادی (224 پس از میلاد)، توسط اردشیر بابکان برای محافظت از شهر گور (اردشیرخوره)، نخستین پایتخت ساسانیان، بنا شد.
نقش دفاعی در دوران اردشیر بابکان
کاربری اصلی قلعه دختر، دفاع از شهر گور در برابر حملات دشمنان، به ویژه اردوان پنجم (آخرین پادشاه اشکانی)، بوده است. این قلعه به عنوان مانعی برای عبور دشمنان از دره تنگاب و رسیدن به شهر عمل میکرد. وجود یک راه ارتباطی مخفی به شهر اردشیرخوره از طریق دهانه غاری در قلعه، نشان میدهد که در گذشته از این راه برای رساندن نیروی انسانی و مواد غذایی به قلعه در زمان حمله دشمن استفاده میشده است. به دلیل تسخیرناپذیری و صعبالعبور بودن راه دژ، این قلعه "قلعه دختر" نام گرفت.
قرارگیری استراتژیک قلعه دختر در تنگاب، به عنوان یک پاسگاه دفاعی برای گور، هوش نظامی اردشیر اول و درک او از آسیبپذیریهای جغرافیایی را برجسته میکند. این دژ تنها یک سازه دفاعی نبود، بلکه جزء حیاتی استراتژی گستردهتر او برای تأمین امنیت پایتخت جدید و تحکیم قدرت در برابر بقایای امپراتوری اشکانی بود. ساخت قلعه دختر در چنین نقطه حساس و گلوگاهی، نشاندهنده برنامهریزی نظامی پیچیده اردشیر است. این قلعه خط مقدم دفاعی پایتخت او، گور، بود و به طور مؤثری مسیر اصلی دسترسی را کنترل میکرد. این تنها یک قلعه نبود؛ بلکه بخشی جداییناپذیر از یک سیستم دفاعی جامع بود که برای تأمین امنیت قلب امپراتوری نوپای ساسانی طراحی شده بود. "تسخیرناپذیری" آن برای موفقیتهای اولیه اردشیر و تحکیم قدرت او حیاتی بود و به او اجازه میداد تا در محیطی امن به دولتسازی در گور بپردازد.
معماری سهطبقه و استحکامات دفاعی
قلعه دختر با بیش از 2,000 متر مربع زیربنا، از بخشهای پایین دره تنگاب آغاز و تا بالاترین نقطه کوه کشیده شده است. بنای اصلی قلعه در بالاترین نقطه کوه قرار دارد و با مصالحی همچون گچ و لاشهسنگ ساخته شده است. قلعه از سه جهت (شمال، غرب و جنوب) به واسطه صخرههای کوهستانی مرتفع نفوذناپذیر بوده است. تنها راه ورودی به دژ، پلکانی در جنوب قلعه بوده که همچنان پابرجا است.
بنای اصلی (کاخ) به صورت سه ساختمان پلکانی در سه سطح طراحی شده است که هر یک معماری ویژهای دارند و با پلکانی مارپیچ به سایر بخشها متصل میشوند :
- پایینترین سطح: شامل ورودی کاخ، تالار، سکوها، آبانبار و دو حلقه چاه مخفی است که حفاری آنها با توجه به امکانات آن زمان حیرتانگیز است. برجهای دیدهبانی با فضایی برای تیراندازی نیز در این طبقه تعبیه شده بودند.
- سطح میانی: دارای حیاطی مرکزی است که اطراف آن تالارهایی با طاقهای ضربی قرار گرفتهاند. برخی از این تالارها دارای سکوهای جانبی کوتاه و فضایی برای پختوپز هستند. این بخش شامل اتاقهای خصوصی برای استراحت مهمانان، محافظان و نگهبانان بوده است.
- بالاترین سطح: شامل ایوانی عمیق و تالاری است که گنبدی بر فراز آن قرار دارد و به نظر میرسد سرای پادشاهی بوده است. این تالار 196 متر مربع مساحت و 18 متر ارتفاع دارد. در طراحی سقف گنبدی تالار اصلی از تکنیک "سهکنج" یا "فیلگوش" (سکنج) استفاده شده است که مقطع مربع یا مستطیلی دیوارها را به مقطعی بیضیشکل نزدیک میکند تا زمینه شکلگیری گنبد دایرهای فراهم شود.
دیوارهای بیرونی با گچبری و مضرسکاریهای کمعمق عمودی (فرورفتگیها و برآمدگیهای دندانهای متناوب) تزیین شدهاند که شباهت بسیاری به تزئینات هخامنشیان در تختجمشید دارند. در نزدیکی دیوار شرقی قلعه، فضایی وجود دارد که بر اساس یافتههای باستانشناسی، روزگاری حمام سلطنتی ("حمامک") بوده و در طول فصول دمایی ثابت و حدود 30 درجه دارد.
معماری پیچیده و چندلایه قلعه دختر، که ویژگیهای دفاعی را با فضاهای کاخمانند و مسکونی ادغام میکند، نشاندهنده سطح بالایی از مهندسی و برنامهریزی معماری ساسانی است. استفاده از تکنیک "سهکنج" برای گنبد و گچبریهای الهام گرفته از هخامنشیان، ترکیبی از نوآوریهای ساسانی با اشارهای آگاهانه به گذشته باشکوه ایران را نشان میدهد، که مشروعیت و میراث فرهنگی سلسله را تقویت میکند. این تنها یک دژ کاربردی نبود؛ بلکه بیانیهای از تداوم امپراتوری، توانایی هنری و دوراندیشی استراتژیک بود که دیدگاه جامع اردشیر اول را برای امپراتوری جدیدش منعکس میکرد. حمام سلطنتی نیز نشاندهنده درجهای از راحتی و پیچیدگی حتی در یک دژ است.
وضعیت کنونی و اهمیت آن
قلعه دختر فیروزآباد در 12 اسفند 1315 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در سال 2018، این قلعه به عنوان بخشی از "چشمانداز باستانشناسی ساسانی منطقه فارس" در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت. قلعه دختر برای اولین بار زیر نظر پژوهشگرانی از سوئیس و سازمان یونسکو مورد بررسی قرار گرفت و بعدها، به دلیل آسیبهای جدی ناشی از زلزله، توسط سازمان میراث فرهنگی مرمت شد. با این حال، متأسفانه امروزه بخش زیادی از اتاقها، راهروها و دیوارها از بین رفته و به دلیل فشاری که طاق بر آنها وارد کرده است، دچار آسیبهای جدی شدهاند. در حالی که ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو به رسمیت شناختن جهانی و پتانسیل حفاظت را به ارمغان میآورد، آسیبهای مداوم ناشی از بلایای طبیعی (زلزله) و نیاز به مرمت مستمر، شکنندگی ذاتی این سازههای باستانی را برجسته میکند. این امر بر چالش همیشگی حفظ سایتهای تاریخی بسیار آسیبپذیر، حتی با وجود شناسایی بینالمللی، تأکید دارد.
نقش برجسته پیروزی اردشیر بابکان: روایتگر آغاز یک امپراتوری
نقش برجسته پیروزی اردشیر بابکان، یکی از بزرگترین سنگنگارههای بازمانده در ایران، با هجده متر طول و تقریباً چهار متر ارتفاع، در شهرستان فیروزآباد و پیرامون رودخانه فیروزآباد و بر فراز صخرهای طبیعی حجاری شده است. این اثر مربوط به دوره ساسانیان است و در کیلومتر 3.5 جاده فیروزآباد به شیراز قرار دارد.
جزئیات و اهمیت تاریخی
این سنگنگاره نبرد پیروزمندانه اردشیر اول با اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، را در سال 224 میلادی به تصویر میکشد. در این نقش، شش سوارکار در سه گروه مبارز تن به تن نشان داده شدهاند:
- در سمت راست، اردشیر، اردوان را با نیزه از اسب به زیر میاندازد.
- در وسط، شاپور (ولیعهد) بر دادبنداد، وزیر اعظم اردوان، غلبه میکند.
- در سمت چپ، یک ملازم با یک شوالیه اشکانی درگیر است.
فرضیههای جدیدتر نشان میدهند که فرد میانی به جای شاپور، فراتس ساسان، آخرین پادشاه هند و پارت، و فرد ساسانی سوم، به جای ملازم، یکی از رهبران خاندان سورن یا احتمالاً ابرسام است. این نقشبرجسته نه تنها نمادی از یک نبرد نظامی، بلکه بیانیهای نمادین از پیروزی یک سلسله جدید بر یک امپراتوری قدیمی و فرسوده است. این تصویر، بیانگر تقدیر و اراده الهی نیز است که اردشیر را به عنوان پادشاهی جدید و مقتدر انتخاب کرده و به او قدرت داده تا امپراتوری اشکانی را شکست دهد.
تحلیل هنری و وضعیت کنونی
نقش برجسته پیروزی اردشیر از لحاظ فنی و هنری یکی از شاهکارهای هنر سنگتراشی دوره ساسانی به شمار میرود. این اثر با استفاده از تکنیکهای پیشرفته حجاری، بر روی صخرههای طبیعی تراشیده شده است. در این اثر، توجه به جزئیات از جمله چهرهها، لباسها و ابزار جنگی، نشاندهنده تسلط هنرمندان آن دوران بر فنون سنگتراشی و طراحی است. یکی از ویژگیهای برجسته این نقش، نمای نیمرخ شخصیتها است که به خوبی حالتهای احساسی و جنگجویی را به تصویر میکشد. اردشیر با شکوه و ابهت در حال حمله است و چهره او نشاندهنده قدرت و اعتمادبهنفس است، در حالی که اردوان با نگرانی و درماندگی در برابر این حمله واکنش نشان میدهد. این تضاد میان شخصیتها به وضوح تفاوت در قدرت و جایگاه آنها را به نمایش میگذارد.
این نقشبرجسته دارای پویایی قابل توجهی است و از جزئیات غنی برخوردار است. مو و ریشها، زره جنگجویان و یراق اسبها با دقت فراوان به تصویر کشیده شدهاند. این سنگنگاره به صورت نیمهبرجسته کار شده و بخش پایینی آن به دلیل فرسایش آب و هوایی از بین رفته است. سبک این سنگنگاره با الگوهای رایج دوران اشکانی مطابقت دارد و شباهتهایی به نقشبرجسته گودرز در بیستون و نقاشی دیواری سواران زرهپوش چهارنعل در دورا-اروپوس دارد. موضوع این نگاره بعدها در نقشبرجستههای نبرد سواره بهرام دوم و هرمز دوم در نقش رستم نیز مورد استفاده قرار گرفت.
این اثر، همراه با "سنگنگاره پادشاهی اردشیر بابکان"، در تاریخ 12 اسفند 1315 با شماره ثبت 268 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. علاوه بر این، این سایت، به همراه هفت اثر باستانی دیگر استان فارس، مجموعاً هشت سایت باستانی در سه منطقه (فیروزآباد، بیشاپور، سروستان) در جنوب غربی استان فارس را شامل میشود که در تاریخ 30 ژوئن 2018 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. این ثبت جهانی، اهمیت بیبدیل این آثار را در سطح بینالمللی تأیید میکند.
سایر جاذبههای کهن ساسانی و طبیعی فیروزآباد
فیروزآباد علاوه بر سه اثر شاخص شهر گور، کاخ اردشیر بابکان و قلعه دختر، دارای جاذبههای کهن ساسانی و طبیعی دیگری نیز هست که بر غنای تاریخی و گردشگری این منطقه میافزاید:
- پل مهرنرسه: این پل در گذرگاه تنگاب، نزدیک نقش تاجستانی اردشیر، به دستور مهر نرسه، وزیر مقتدر ساسانی، ساخته شد. از این پل که بیش از 50 متر درازا، یک دهانه اصلی و چند دهانه فرعی داشته، اکنون یک پایه سنگی بزرگ باقی مانده است. مهرنرسه در کتیبه پهلوی کوتاهی کنار نقش اردشیر، خود را بانی پل معرفی کرده و از مسافران طلب دعای خیر کرده است.
- نقش برجسته پادشاهی اردشیر بابکان (تاجستانی): این نگارکند دیگر در تنگاب، تصویری از اردشیر را نشان میدهد که در حضور درباریان، دیهیم پادشاهی را از اهورامزدا دریافت میکند. این نقش، اهمیت مذهبی و مشروعیت الهی پادشاهی ساسانی را به وضوح نشان میدهد.
- چهار طاقی کنار سیاه: این بنا نیز از دیگر آثار ساسانی منطقه است.
- غار اشکفت گاوی: این غار نیز یکی از جاذبههای طبیعی و تاریخی فیروزآباد است.
- دریاچه سد تنگاب: این دریاچه دیدنی و زیبا پشت سد خاکی تنگاب در مجاورت منطقه شکار ممنوع پادنا واقع شده و محل مناسبی برای تماشای پرندگان مهاجری چون انواع لکلکها، پلیکانسانان، کشیمسانان و آبچلیکها است.
- تنگ خرقه: درهای با پوشش جنگلی زیبا و سرسبز در کیلومتر 24 جاده فیروزآباد به فراشبند است که از چشمهسارهای فراوان و باغهای پربار نیز برخوردار است. علاوه بر آبشار و تنگ خرقه، بقعه امامزاده خرقه، آرامگاه سید داود و قلعه خرقه نیز در این منطقه قابل بازدید هستند.
- تنگ هایقر: این تنگه با دیوارههای بلند و پر شیب و رودخانهای که از میان آن میگذرد، از جاذبههای طبیعی منحصربهفرد فیروزآباد است. تنگ هایقر به دلیل شباهت آن به گرند کنیون آمریکا، به "گرند کنیون ایران" نیز معروف است.
اهمیت فرهنگی، سیاسی و هنری فیروزآباد ساسانی
فیروزآباد را میتوان "گهواره تمدن ساسانی" نامید. قدیمیترین سازههای دوران ساسانی در این شهر قرار دارند و به نوعی میتوان گفت که آغاز و خاستگاه سلسله ساسانیان شهر فیروزآباد در استان فارس است. بسیاری از باستانشناسان، شهر فیروزآباد را نماد و مظهر معماری در زمان ساسانیان میدانند. معماری ساسانی نه تنها بازتابدهنده شکوه و عظمت امپراتوری ساسانیان است، بلکه نمایانگر تحولات فرهنگی و اجتماعی آن دوران نیز میباشد. این شیوه معماری، بعدها به الگوی اساسی در طرحها، عناصر و اجزای معماری اسلامی در حوزه ایران، آسیای میانه و عراق و حتی سایر کشورهای جهان مبدل شد.
نقش سیاسی فیروزآباد در آغاز ساسانیان بیبدیل بود. اردشیر بابکان، پیش از رسیدن به قدرت، حاکم ایالت فارس در زمان اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، بود. او با ساخت پایتختی باشکوه درخور پادشاهی خود، پایههای یک حکومت قوی را بنا نهاد. نقش برجسته پیروزی اردشیر بر اردوان، بیانیهای نمادین از پیروزی یک سلسله جدید بر یک امپراتوری قدیمی و فرسوده است. این نقش، نشاندهنده پیروزی اردشیر در کسب مشروعیت و قدرت سیاسی در سطح ملی است.
از نظر فرهنگی، مردم فیروزآباد به زبان فارسی با گویش محلی صحبت میکنند و فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را دارند. موسیقی محلی و رقصهای متنوع از جمله سنتهای این منطقه هستند که با سازهایی نظیر نی، کرنا، دهل و سرنا همراه میشوند. صنایع دستی فیروزآباد نیز از دیرباز شهرت داشته است. قالیبافی، گلیمبافی و جاجیمبافی از مهمترین صنایع دستی این شهر هستند که محصولات آنها به دلیل کیفیت بالا و طرحهای زیبا، در داخل و خارج از کشور مشتریان زیادی دارند.
چالشهای حفاظت از میراث ساسانی فیروزآباد
با وجود اهمیت تاریخی و جهانی آثار ساسانی فیروزآباد، این میراث ارزشمند با چالشهای متعددی در زمینه حفاظت و نگهداری مواجه است. بسیاری از این آثار، به ویژه شهر گور، از خشت و گل ساخته شدهاند و سالهاست در معرض فرسایش ناشی از باد و باران قرار دارند. این آسیبها به سرعت گسترش مییابند و نیاز به مراقبتهای اولیه و حفاظتی مستمر را پررنگتر میکنند.
یکی از مهمترین چالشها، کمبود اعتبارات کافی برای مطالعه، مرمت و اجرای پروژههای حفاظتی است. با وجود ثبت جهانی محور ساسانی فارس در یونسکو، اعتبارات تخصیصیافته اغلب پاسخگوی نیازهای وسیع این مجموعههای باستانی نیست. همچنین، کمبود پرسنل متخصص در زمینه حفاظت و مرمت آثار باستانی، به این چالشها میافزاید.
علاوه بر عوامل طبیعی و کمبود منابع، دخالتهای انسانی نیز تهدیدی برای این آثار محسوب میشود. گزارشهایی از پیشروی قبرستان در حریم کاخ اردشیر بابکان و تبدیل شدن عرصه کاخ به فضایی برای تبلیغات تجاری و نصب بنرهای تبلیغاتی رستورانها و اقامتگاهها در نوروز اخیر، نگرانیهایی را در مورد حفاظت از حریم این آثار جهانی برانگیخته است. پراکندگی تابلوها و زبالهها در درون مجموعه نیز نشاندهنده نیاز به مدیریت بهتر بازدیدکنندگان و افزایش آگاهی عمومی است. این مسائل، بر ضرورت تلاشهای مضاعف و هماهنگ بین سازمانهای میراث فرهنگی، دولت، و جامعه محلی برای حفاظت پایدار از این گنجینههای بیبدیل تأکید میکند.
نتیجهگیری
شهر فیروزآباد، با پیشینهای غنی و آثاری کهن از دوران ساسانی، نه تنها یک مقصد گردشگری تاریخی، بلکه گهوارهای برای تمدن، هنر و معماری ساسانیان به شمار میرود. طرح دایرهای بینظیر شهر گور، کاخ باشکوه اردشیر بابکان با نوآوریهای معماری و کاربریهای دوگانه، و قلعه دختر به عنوان یک دژ استراتژیک، همگی گواه نبوغ مهندسی، جاهطلبی سیاسی و عمق فرهنگی این دوره تاریخی هستند. این آثار، نه تنها نمادی از قدرت و مشروعیت اردشیر بابکان در آغاز سلسله ساسانی بودند، بلکه تأثیر شگرفی بر معماری و هنر پس از خود گذاشتند و به هویت فرهنگی ایران شکل دادند.
با این حال، حفظ این میراث ارزشمند با چالشهای جدی از جمله فرسایش طبیعی، کمبود بودجه، و دخالتهای انسانی مواجه است. ثبت جهانی این آثار در یونسکو گامی مهم در جهت شناسایی و حفاظت از آنهاست، اما نیاز به تعهدات مستمر و همکاریهای بینالمللی برای مرمت، نگهداری و مدیریت پایدار این سایتها حیاتی است. فیروزآباد، با تمام شکوه و آسیبپذیریهایش، دریچهای به گذشته پر افتخار ایران است که بازدید از آن، درک عمیقتری از تاریخ و تمدن این سرزمین را به ارمغان میآورد و اهمیت حفاظت از آن را برای نسلهای آینده دوچندان میکند.