سخنان جواد مجابی در جایزه اووه یونسون
به گزارش مجله سرگرمی، جواد مجابی در مراسم اهدای جایزه ادبی اووه یونسون طی سخنانی به ادبیات معاصر ایران پرداخت و به تفاوت های نسل نویسندگان پیش و پس از انقلاب اشاره نمود.

به گزارش خبرنگاران، مراسم اهدای جایزه ادبی اووه یونسون روز 30 شهریورماه (21 سپتامبر) در آلمان برگزار و این جایزه به رالف روتمن اهدا شد.
جواد مجابی به عنوان مهمان ویژه در این مراسم به سخنرانی پرداخت. در بخش هایی از متن سخنرانی این نویسنده و منتقد ادبی آمده است: در صد سال گذشته - از سال 1300 تاکنون - ادبیات معاصر ایران دو دوره نسبتا متفاوت را از سر گذرانده است که جریان اول آن 60 سال پاییده و هنوز ادامه دارد. و جریان دوم تجربه های 40 ساله اش را از سر می گذراند. آغاز جنبش هنر و ادبیات جدید ایران در اوایل قرن ما، بی ارتباط با جنبش هنر و ادبیات مدرن دنیا خاصه تحولات فرهنگی قرن بیستم غرب نبوده است. جنبش ملی گرایی که بین دو جنگ دنیای، رسمی فراگیر بود، در ایران دو جنبه ظاهرا متضاد را در خود رشد داد. از یک سو روشنفکران و نویسندگان ایران برای درک و تثبیت هویت تاریخی شان می کوشیدند به ریشه های تمدن و فرهنگ پیشین خود آگاهی یابند که از طریق بازخوانی اسناد فرهنگی به جامانده میسر می شد. از سوی دیگر برای همترازی با دنیا معاصر به تحولات فرهنگی و اجتماعی تمدن های پیشرو غربی توجه داشتند. افزایش رابطه بین کشورها و ترجمه آثار علمی، اجتماعی و فرهنگی اروپایی این شناخت دوسویه را آسان تر می کرد.
نویسندگان ایرانی به رهبری جمالزاده و راهنمایی، داستان و رمان مدرن را با الگوهای دنیای رشد دادند. چند نسل از آنان در آثارشان به موضوع محوری قانون، عدالت و شرایط شهرنشینی حساس بودند. بعد از جنگ دوم دنیای در ایران با ظهور احزاب چپ و ملی گرا مسئله مبارزه طبقاتی، ستیز با استبداد و استعمار، همچنین امید به انقلاب رهایی بخش موضوع غالب نوشته های سیاسی - اجتماعی شد که ادبیات متعهد نام گرفت. در این فضای آزادی خواستاره و ستیز با قدرت حاکم، هنرمند در غیاب تشکل های صنفی و اتحادیه ها و احزاب قانونی، به عنوان روشنفکری پیشرو، متعهد و و مسئول پراکندن آگاهی های اجتماعی با هدف بیداری توده های ستم دیده است.
نسل بعدی که از سال 1360 تاکنون فعالیت می نماید، بعد از انقلاب و تحمل جنگ تحمیلی از دهه هفتاد شمسی به بعد به دلیل سهولت ارتباطات دنیای و انفجار اطلاعات و دسترسی همگان به فضای سایبری و دیجیتال، تکیه اصلی خود را از گنجینه میراث فرهنگی خود برداشت و بیشتر به میراث دنیای انسان تبلیغ گردیده متکی شد. روند دنیای شدن و یکسان سازی، که در فرهنگ آسان تر و زودتر اتفاق می افتد، سیمای نویسندگان دهه شصت به بعد را تا حدی رنگ دنیاشهری داده است که هنرمند در حال شباهت پذیری با هر کسی در هر جای دنیاست. وفور ترجمه کتاب های فلسفی و تحلیل علمی و نظریه های فرهنگی در این دوره، فرو ریختن مرزهای عقیدتی و سیاسی، گسترش تکنولوژی ارتباطی از قبیل اینترنت و فضای مجازی، یورش نیرومند دنیای شدن بر پایه الزامات سرمایه داری فراملی، گریز از تنگنای بومی شدن و انزوای فرهنگی در گرایش هنرمندان و ادیبان به همسانی فرهنگی با دنیای بیرون موثر است، در واقع فرهنگ خلاف جهت سیاست حرکت می نماید و روند درون پیچ سیاست و اقتصاد، در آثار ادبی و هنری رو به بیرون از خود باز می گردد.
در جامعه ادبی ایران، نسل های پیشین که مشروطه را پاس می دارند و آرمان خواستار مردم گرای اجتماعی تلقی می شوند در این دوره سی - چهل ساله کنار نسل های بعدی که سودای همترازی و همشکلی با دنیا را در سر دارند به خلق و انتشار آثار خود می پردازند. همنشینی دیدها و شیوه ها در عرصه فرهنگ رواداری و مدارای اجتماعی نسل های متفاوت را گسترش داده است. طبعا چنین تقسیم بندی های کل نگر ادبی بیشتر برای تشخیص تفاوت عمده است، چون در عرصه علوم انسانی و فرهنگ حکم قطعی کردن روا نیست.
مضامین عمده ادبیات نسل های بعدی چند مشخصه جدید دارد. نخست: مرگ اندیشی و غنیمت شمردن مجال اندک زندگی، که بخشی از آن امری انسانی و دنیای است اما در تاریخ ما ریشه ای عرفانی دارد که فنای انسان باعث بقای او دانسته می گردد. دوم: پرهیز از ایدئولوژی و سیاست زدگی است که البته نقیضش را هم در درون خود می پرورد. سوم: جنبش نیرومند زنان در این چند دهه باعث فعال شدن صدها هنرمند و داستان نویس گردیده که از نظر کمیت با دوران پیش از دهه 60 قابل مقایسه نیست. چهارم: دور شدن از بومی گرایی و توجه به فضای دنیاشهری است که هویت اقلیم خاصی را بازنمی تاباند. در آخر باید گفت که نسل جدیدی، می کوشند درکی درست تر از مدرنیته و دنیا معاصر داشته باشند. این کوشش فردی و جمعی، گاهی نشانه هایش را در فعالیت های همگانی نشان می دهد. رواداری شوخ چشمانه که ضد خشونت عمل می نماید، طنز کلامی و رفتاری که علیه جزمیت و تعصب شکل گرفته، بردباری و جاه طلبی و اعتماد به نفس که از احساساتی شدن فاصله گرفت و سوی عقلانیت نویافته می رود، همه دنیای شدن این نسل و گرایش آن ها را به یک میراث بشری نشان می دهد که هنوز در آثارشان شکل نهایی و مطلوبش را نیافته است. گرایش به پی افکندن فرهنگی دارند که بتواند به گفت وگوی زنده و فعال با فرهنگ های پیشرو دنیا بپردازد. می خواهند بیاموزند و بیاموزانند.
جواد مجابی 31 سپتامبر 2108/برلین
منبع: خبرگزاری ایسناcruisero.ir: کشتی کروز: سفری لوکس و در عین حال مقرون به صرفه به اقیانوس ها