تحرک، ورزش و کار
به گزارش مجله سرگرمی، فقر حرکتی و نیز حرکت بیش از حد هر دو زیان آورند، پس تحقیق در شیوه های ایجاد تعادل حرکتی فرایند ای است که خصوصا کم تحرکی را به مثابه آفت سلامت از بین می برد.

جنبش کل، جنبش و سیالیت جزء را به همراه دارد. حرکت ارادی و غیرارادی اعضای بدن، به گونه ای الزامی روابط سلولی و فراسلولی را تهییج میکند. این یک رفلکس طبیعی است، اما در درازمدت اعضا رابه عادتی ثانویه می کشاند که بدون مرارت و اجبار فعالیت طبیعی خود را افزایش می دهند. این جا دقت و میزان گیری حد فعالیت طبیعی خود را می نمایاند و تئوری میزان را در این امر دخالت می دهد، یعنی هنر فرد در فرایند سلامت به این است که بتواند با توجه به احتیاجها و استعدادهای خویش، میزانه حرکت و فعالیت را برای یک فرایند فیزیکی بهنجار تدوین و مدیریت کند. یک مثل که می گوید: جان نکنده به تن می ماند تا حدودی مخالف کوشش مضاعف است. مثل دیگری که می گوید: کار، جوهر آدمی است، از این نظر که کار را جوهره و عصاره وجودی آدمی می داند، آن را به مثابه موجودیت انسان تلقی می کند.در عمل هر دو مثل عینیت دارد، اما هنر انسان دانا که سلامت خویش و تداوم حیات را می طلبد، در تعادل بین این دو حالت است.
فقر حرکتی و نیز حرکت بیش از حد هر دو زیان آورند، پس تحقیق در شیوه های ایجاد تعادل حرکتی فرایند ای است که خصوصا کم تحرکی را به مثابه آفت سلامت از بین می برد. از نظرگاه جسمی، کم تحرکی مبنای چاقی است و چاقی و کم تحرکی بیش از همه موجد ناراحتی های قلبی، گوارشی، عصبانیت و فشار خون هستند، و پر تحرکی خصوصا نوع ناآگاهانه آن که به بیش فعالی تعبیر می شود موجب دیگرآزاری، اسراف انرژی و ناراحتی های روانی، اجتماعی می شود.
اما جامعه امروز، خصوصا جوامع پیشرفته و در حال توسعه، اسیر کم تحرکی است، و آنچه بیش از جنبش زایدالوصفی نوجوانان و جوانان اهمیت دارد، فقر حرکتی بچه ها، میانسالان و زنان امروز است که باید در آن بسیار دقت کرد. در کم تحرکی سلامت در صور مختلف به خطر می افتد - قدرت عمومی بدن زودتر تحلیل می رود و بیماریها بر ما غالب می گردند. فرایند مقابله با کاستی ها و مسائل زیستی گند می شود. به عبارت دیگر، آمادگی جسمانی که از شروط اساسی بقاست سست می شود.
خودآگاهی، خودسنجی و بهره هوشی تقلیل می یابد. فرسودگی، بازنشستگی و از کارافتادگی سرعت پیدا میکند. پوکی استخوان، و آثار جانبی آن، زودتر از موعد مقرر خود را نشان می دهد. سوخت و ساز مواد غذایی و سوختن کالری کم می شود. سازگاری محیطی و قدرت مقابله با محیط زیست کاهش می یابد. سیستم عصبی تحلیل رفته، صبر و حوصله کم می شود و انتظارها از دیگران و تنش های اجتماعی افزایش می یابد. مسئولیت پذیری تضعیف شده و مدیریت فرد به عهده دیگران قرار می گیرد. در این شرایط، اینگونه افراد معمولا قربانی دیگران می شوند.
یکنواختی و عدم تغییر، صفت غالب فرد را تشکیل می دهد. شادی و سرور، جای خود را به کرختی، افسردگی و اندوه می دهد. در تداوم این شرایط فرد دچار اختلال های ځلقی می شود (مقدمه ای برای افسردگی حاد روانی، که به میزان اعتیاد مرگ را جلو می اندازد). پروتئین ماهیچه های بدن بر اثر خواب زیاد و تنبلی رفته رفته کاهش می یابد و حتى عمر فرد کوتاه تر می شود. اولین و مهم ترین کارکرد حرکت در مزاج آدمی، دفع فضولات و اضافات ناشی از متابولیسم بدن است. اضافات بدن بر اثر بی حرکتی در تن آدمی انباشته شده و امراض گوناگونی از نقرس گرفته تا انفارکتوس قلبی را به انسان تحمیل می کند.
از گرمی حادث از حرکت، ف لات رقیق و گداخته و به عرق و ادرار دفع می شوند، و در طول زمان چیزی که او را قدری باشد جمع نمی شود که باعث ثقل فساد و تعفن و امراض شود و به سبب دفع آن ها در بدن سبکی و راحتی دست می دهد و خوردن غذا و قوه هاضمه قوی می شود.بی تحرکی در میانسالی و پیری، پدیده ثقل نفخ شکم وسوءهاضمه را به وجود می آورد و افراد را بی جهت اسیر دارو و درمان می کند.
راه رفتن نسبتا تند؛ پیاده روی؛ حرکت سریع و آگاهانه در اجرای امور؛ سرعت کار مناسب در اشتغال؛ پرهیز از خواب زیاد؛ کم خوری و گزیده خوری؛ ورزش اصولی؛ شیوه های اساسی گریز از فقر حرکتی است. بدبختانه برخی مسئولیت ها و نقش ها و برخی سنین، مثل مسن ترها، رؤسای پشت میزنشین، پزشکان، محققان، روحانیان دینی (که بر طبق رفتارهای قشری تحرک چندانی ندارند و حتی راه رفتنشان موقرانه است) تا زمانی که کوششی برای سرعت در رفتار ندارند، اقدامی در مورد سلامت خویش به عمل نیاورده اند.
پیاده روی ما در تحرک، و طبیعی ترین و اولین ابزار حرکت انسان در فرآیند سلامت و بقاست. با تمام قداستی که فرایند سلامت امروز برای ورزش قائل است، پیاده روی در مقایسه با ورزش کلاسیک، راحتی، و در عین حال جامعیت بیشتری دارد. پیاده رفتن به هزینه، برنامه ریزی و حتی زمان احتیاج ندارد، اما از سوی دیگر کارکردها و آثار گوناگونی دارد که آن را فراتر از گونه های دیگر حرکت و ورزش قرار می دهد.
اولین خاصیت پیاده روی به مثابه حرکت چنانکه ذکر شد دفع اضافات بدن، شفافیت و صافی اعضاء و جوارح است که در پی آن سلامت جسمی و طبی پدید می آید. شادمانی و انبساط خاطر، و تغییر قوای دماغی از دیگر آثار مثبت راهپیمایی است. پیاده روی خصوصا در مواقعی که مانعی موجود نباشد، یا مکان و محدوده راه رفتن مطابق میل آدمی باشد، انبساط روحی وافر پدید می آورد، از این رو انسانهای خسته یا محبوس در خانه، در پی پیاده روی و گردش بی درنگ با روحیه ای شاد به خانه بر می گردند (شرط اصلی آن، از جا کندن و اقدام اولیه است).
ارتباط اجتماعی و کم و بیش مشارکت مدنی، مقوله ای است که از حرکت فیزیکی در کوچه و خیابان، یا بوستان و بیابان حاصل می شود. این روابط اجتماعی، خصوصا اگر در ارتباط با دوستان، همکاران و بستگان باشد، هم مسبب انبساط خاطر است و هم اطلاعات جسمی و روحی را با هدف سلامت و شادی به فرد منتقل می کند. روانشناسی تعامل اجتماعی می گوید: انسان ها ذات اجتماعی اند، از انزوا و تنهایی بیزارند، ادله مردم آمیزی برای خودشان دارند و پیوندجو هستند، جاذبه، تعلق، منزلت و تحسین جزو احتیاجهای آنان است، و اینها از تعامل و ارتباط اجتماعی آن ها در کوچه و بازار به دست می آید، اما این مزایا از گوشه نشینی و خودرو نشینی به دست نمی آید، یعنی مقدمه آن ها ارتباط آگاهانه و آزادانه است.
منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص110-105، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391
منبع: راسخونbanima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما