تئاتر؛ محتضری که کسی به دادش نمی رسد، مدیران فرهنگی دقیقا کجا هستند؟ خبرنگاران

به گزارش مجله سرگرمی، تئاتر تعطیل. این پرتکرارترین جمله ای بود که اهالی تئاتر در سالی که گذشت با آن زندگی کردند. روز هایی که بسیاری از آن ها با مسائل جدی معیشتی روبرو شدند و شغل اصلی خود یعنی فعالیت در تئاتر را ار دست دادند.

تئاتر؛ محتضری که کسی به دادش نمی رسد، مدیران فرهنگی دقیقا کجا هستند؟ خبرنگاران

گروه فرهنگ و هنر خبرنگاران- رعنا مقیسه؛ تئاتر تعطیل. این پرتکرارترین جمله ای بود که اهالی تئاتر در سالی که گذشت با آن زندگی کردند. سالی که تقریبا در تمام مدت آن سالن های تئاتر در سکوت و خاموشی بودند. شیوع کرونا و قرار دریافت تئاتر در گروه 3 مشاغل باعث شد تا تئاتری ها سالی بی رونق و البته سخت را بگذرانند.

روز هایی که بسیاری از آن ها با مسائل جدی معیشتی روبرو شدند و شغل اصلی خود یعنی فعالیت در تئاتر را ار دست دادند. در تمام مدت تعطیلات، اما همه حمایتی که از سمت مسئولین از هنرمندان تئاتر اجرا شده محدود می گردد به سه ماه حق بیمه و یک میلیون تومان کارت هدیه از طرف بنیاد مستضعفان وهمینطور یک و نیم میلیون تومان یاری هزینه نقدی از طرف صندوق اعتباری هنر. در حقیقت دو و نیم میلیون تومان برای یک سال!

نعریف نشدن هنر های نمایشی به عنوان شغل ذیل وزارت کار هم دلیل دیگری بر اوضاع نا به سامان تئاتری ها در سال های اخیر است. موضوعی که هرچند در ماه های اخیر در حال پیگیری است، اما هنرمندان تئاتر را از دریافت بیمه و حقوق بیکاری و حقوق بازنشستگی و تهسیلات ابتدایی هر شغل محروم نموده است.

اعتراض و صدایی که باز هم شنیده نشد

این شرایط و بی توجهی مسئولین وزارت ارشاد به اوضاعی که بر تئاتر می گذرد، هنرمندان و اهالی خانه تئاتر را هفته اول بهمن سال گذشته مقابل مجلس شورای اسلامی کشاند. بیانیه ای که حمیدرضا نعیمی از پیشکسوتان تئاتر در مقابل مجلس خواند توسط نمایندگان خانه تئاتر به دست رئیس مجلس و نمایندگان کمیسیون فرهنگی و کمیسیون تلفیق رسید. پس از آن جلسه ای با حضور نمایندگان مجلس در خانه تئاتر برگزار گردید و وعده هایی برای حمایت از تئاتر هم مطرح شد. با این وجود طبق گفته های شهرام گیل آبادی رئیس هسئت مدیره خانه تئاتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی بعد از تجمع اهالی تئاتر هم هیچگونه پیگیری برای مطالبات و مسائل تئاتر نداشت و حتی کوششی برای افزایش بودجه در کمیسیون تلفیق هم نداشته است.

گیل آبادی درباره مکاتباتی که با بخش های مختلف دولت برای حل معضلات جدی هنرمندان تئاتر در مدت شیوع کرونا داشته اند به دانشجو می گوید: در این مدت یازده بار با مسئولین کشور مکاتبه داشتیم. اولین مکاتبه بعد از کرونا 24 اسفند بوده با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که ضمن آن مسائل را تشریح کردیم. بعد ازآن در تاریخ 6 فروردین با رئیس جمهوری برای تشریح شرایط مکاتبه داشتیم و پس از آن با آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه مکاتبه کردیم و بسیاری از نهاد های دیگر، اما پاسخی که گرفته شده محدود به اختصاص صد و بیست میلیارد تومان از سمت سازمان برنامه و بودجه بوده که بین هفتاد و سه هزار و دویست و هشتاد نفر توزیع شد.

همینطور ده ماه بیکاری هنرمندان که ماهی صد و پنجاه هزار تومان به هنرمندان داده شد. در حالی که کلام تعیین رهبری این است که کسانی که حتی تامین اجتماعی پرداخت نکردند، حقوق بیکاری بگیرند، اما حتی کلام رهبری را هم زمین گذاشتند.

پیکر نیمه جان تئاتر، نتیجه سال های بی توجهی

شیوع کرونا البته تنها دلیل اوضاع فعلی و وخیم تئاتر نیست. کرونا و تعطیلی طولانی مدت سالن ها ضربه آخری بود که بر سال ها نادیده گرفته شدن هنرمندان تئاتر زده شد. با همه این شرایط و با وجود بی توجهی عجیب مسئولین فرهنگ و هنر کشور به تئاتر، برگزاری جشنواره تئاتر فجر در بهمن 99 و بازگشایی سالن های تئاتر نور کم فروغی به صحنه های تئاتر برگرداند. جشنواره ای که البته هرسال کم رونق تر از سال گذشته برگزار می گردد و به وضوح در دهه اخیر مسیری رو به افول را طی نموده است. مسیری که نتیجه نادیده دریافت تئاتر و بی توجهی به آن در طول سال های متمادی است.

محمدرضا ایمانیان بازیگر تئاتر درباره شرایط فعلی تئاتر و جشنواره تئاتر فجر می گوید: عدم ثبات مدیریت فرهنگی در کشور ما همواره باعث شده چرخ را از نو اختراع کنیم و همواره در حال آزمون و خطا هستیم و ظاهرا قصدی هم برای اصلاح این موضوع وجود ندارد. تئاتر اصلا به چشم مسئولین ما نمی آید.

وقتی سه سالن تئاتر تعطیل می گردد برای معاونت هنری و وزیر ارشاد اصلا اهمیتی ندارد. در صورتی که برای مثال رئیس سازمان سینمایی با مدیر یک مجله سینمایی خصوصی تماس میگیرد و کوشش می نماید تفاهم ایجاد کند. وقتی مسائلی که سی سال پیش بوده همچنان پابرجاست دیگر حضور در تئاتر عشق نیست، تبدیل به بلاحت و حماقت می گردد. با این شرایط اهالی تئاتر تا چه زمانی می توانند امیدوارانه به شرایط نگاه نمایند و چراغ تئاتر را روشن نگه دارند؟

او معتقد است: نوع نگاه به تئاتر در سطح کلان مشکل دارد و اهالی تئاتر هم زیر بار همین نگاه به یک رخوت و کسالتی رسیده اند، کرونا در واقع ضریب این رخوت و کمبود ها را بیشتر کرد. فکر نکنیم که اتفاقاتی که در حوزه تئاتر در سال اخیر اتفاق افتاده ثمره شیوع کروناست. این شرایط ثمره سال ها بی توجهی ست.

همین الان اگر از اداره کل هنر های نمایشی بپرسیم که در این یکسال تعطیلی تئاتر چه برنامه ریزی ای برای بازگشت تماشاگر به سالن ها پس از واکسیناسیون دارند، پاسخی نمی گیریم. چون سال بعد دولت دیگری سرکار است و نگاه مقطعی در مدیریت های فرهنگی می گوید که چرا من باید برای دولت دیگری برنامه ریزی کنم؟

ایمانیان ادامه می دهد: برای من در دو بزنگاه مسجل شد که شرایط تئاتر در طول این چهارسال اسفناک خواهد بود؛ یکی در جلسه رای اعتماد به جناب آقای صالحی به عنوان وزیر ارشاد و زمانی که در برنامه ارائه شده ایشان به مجلس، حتی یک بار کلمه تئاتر وجود نداشت! و بار دوم یک ماه بعد از مسئولیت آقای حسینی به عنوان معاون هنری که خودم از ایشان پرسیدم چه وعده ای به اهالی تئاتر می دهید و ایشان پاسخ دادند که من هیچ قولی به هیچ کسی نمی دهم!

ایمانیان درباره دلایل افول جشنواره فجر نسبت به سال های درخشان دهه 80 می گوید: آن موقع امید اهالی تئاتر بیشتر بود و تصور می کردند که شرایط بهتر خواهد شد. اما این امید تا یک جایی می تواند شما را دلگرم نگه دارد. ما نمی توانیم جامعه هنری را منفک از جامعه بدانیم. زمانی که حال عمومی جامعه خوب نیست اهل فرهنگ و هنر هم تحت تاثیر همین شرایط قرار میگیرد. من نمیتوانم از جامعه ای که با مسائل عجیب معیشتی دست و پنجه نرم میکند توقع داشته باشم که با دلی خوش و روانی آرام بلیط تئاتر بخرد.

چون من در سبد کالای آن خانواده جایی نخواهم داشت. طبیعتا وقتی روان عمومی جامعه ناخوش باشد اهل تئاتر هم ناخوش است، آثارشان هم آثار ناخوشی خواهد بود. اهل تئاتری که تقریبا یک سال است هیچ فعالیتی نداشته و کل حمایتی که از جانب دولت دریافت نموده سه ماه بیمه، یک میلیون تومان کارت هدیه بنیاد مستضعفان بوده، چطور می تواند کار امید بخش فراوری کند؟

این بازیگر تئاتر اضافه می نماید: در کنار این موضوعات این نگاه هم وجود دارد که تئاتر را نباید به عنوان شغل اصلی محسوب کنید. در حالی که ستاره های تئاتر جهان در سینمای هالیوود خواستار بسیاری دارند، اما حاضر به بازی در سینما نیستند، چون کمبودی در تئاتر ندارند. با این حال شما اگر در خیابان نام نوید محمدزاده را ببرید همه او را می شناسند، اما به واسطه حضورش در سینما نه به دلیل سال ها حضور در تئاتر.

تندیس همه جشنواره های معتبر جهان، نام، سابقه و پیشینه ای دارد، اما چرا تندیس جشنواره تئاتر فجر نام ندارد؟ این تندیس نشان دهنده چه نمادی است؟ همین موضوع به ظاهر کوچک در کنار بی شمار مشکل دیگر در برگزاری بزرگترین جشنواره تئاتر کشور نشان دهنده همین است که نگاه بلندمدت و با اهمیتی به تئاتر وجود ندارد. همین نگاه را میتوان به مسائل زیرساختی و کمبود های ساختاری تئاتر هم تعمیم داد و نتیجه گرفت که بود و نبود تئاتربرای مسئولین ما اهمیتی ندارد.

با وجود سال سختی که بر هنر و به خصوص اهالی تئاتر گذشت، روز گذشته، دقیقا یک روز بعد از روز جهانی تئاتر و زمانی که پس از یک سال قرار بود نمایش های جدیدی روی صحنه بروند، خبر تعطیلی مجدد سالن های تئاتر اعلام شد. با این تصمیم و حمایتی که بر اساس تجربه سالی که گذشت احتمالا خبری از آن نیست باید پرسید آیا واقعا مدیران فرهنگی برای لحظه ای به تئاتر و زنده ماندن آن فکر می نمایند؟ چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ و هنر در کشور هیچ کوششی برای احیای تئاتر و حمایت از هنرمندان آن نمی نمایند؟ و سوال مهمتر این است که آیا ادامه حیات تئاتر در کشور برای متولیان فرهنگی اهمیتی دارد؟

foroshgahak.ir: فروشگاه کوچک | مجله آموزشی سیستم های مدیریت فروش

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 7 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 7 اردیبهشت 1401 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 137686

به "تئاتر؛ محتضری که کسی به دادش نمی رسد، مدیران فرهنگی دقیقا کجا هستند؟ خبرنگاران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تئاتر؛ محتضری که کسی به دادش نمی رسد، مدیران فرهنگی دقیقا کجا هستند؟ خبرنگاران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید