عمو خسرو؛ حالِ همه ما خوب است، اما تو باور نکن - مجله سرگرمی

چه بسیار نقش های هامون وار و عاشق پیشه ای که می توانست به مدد صدای زنگدار و پرطنین و احساس زلال شکیبایی، جان نگیرد و ما را با دنیا قصه همراه نکند. اما چه کنیم که تقدیر یا هرچه بود، این آرزو برای ما مخاطبان و دوستداران عملی نشد و ما مانده ایم و همان یادگاری های خوش گذشته که خوشبختانه کم هم نیستند و می توان تا حدودی غم فقدان یک بازیگر عظیم را با تماشا و خاطره بازی التیام بخشید.

خسرو شکیبایی در 28 تیر 1387 دار فانی را وداع گفت. در ادامه به آنالیز چند آثار ماندگار او می پردازیم.

هامون

بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون ساختهٔ داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقش هایی است که خسرو شکیبایی ایفا نموده. او برای بازیش در فیلم هامون از هشتمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.

خلاصه داستان: حمید هامون که با همسرش، مهشید، دائم کش مکش دارد زندگی کابوس گونهٔ خود را مرور می نماید. او که مشغول نوشتن رساله اش دربارهٔ عشق و ایمان است، در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی می گردد. خانه و کاشانه را ترک می نماید و دست به اعمال دیوانه واری می زند.

خواهران غریب

شکیبایی در فیلم نقش یک پدر مهربان را دارد که آوازخوانی هایش هنوز در شبکه های اجتماعی دست به دست می گردد.

خلاصه داستان: نرگس و نسرین دو دختر دبستانی در جشن مدرسه ها یکدیگر را می بینند و پی می برند که خواهران دوقلو هستند و پدر آهنگسازشان در گذشته از مادر آن ها که خیاطی می نماید، جدا شده بوده، اما این ماجرا را هرگز به آن ها نگفته بودند. یکی از آنان نزد مادرشان و دیگری نزد پدرشان زندگی می نموده است. آنان تصمیم می گیرند تا جایشان را عوض نمایند، به دلیل شباهت بسیار این دو خواهر دوقلو پدر و مادر متوجه موضوع نمی شوند.

کیمیا

شکیبایی در کیمیا نوعی از درون گرایی را ارائه داد که کمتر از او دیده بودیم و در تضادی شیرین با یک اثر جنگی بود.

خلاصه داستان: در شروع جنگ ایران و عراق، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در می آید. همسر رضا حین عمل جراحی می میرد و شکوه جراح، فرزند رضا را نجات می دهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد می گردد، پی می برد که همه اعضای خانواده اش را از دست داده است.

کاغذ بی خط

جلوه بازیگری شکیبایی در یک فیلم-تئاتر جسورانه، جایی که محدودیت لوکیشن، هنر بازیگری شکیبایی را عیان کرد.

خلاصه داستان: دنیاگیر، رؤیا و 2 فرزندشان شنگول و منگول، اعضای خانواده ای چهارنفره هستند که زندگی ای معمولی را سپری می نمایند، اما در این بین، رؤیا موقعیتی متفاوت دارد از این جهت که دائم در حال خیالبافی و داستان سرایی است. دنیاگیر با مشاهده علاقه زیاد همسرش به داستان پردازی، به او پیشنهاد می دهد که به آکادمی داستان نویسی برود و این جریان را دنبال کند، اما...

اتوبوس شب

شکیبایی در فیلم نقش یک راننده اتوبوس را داشت، آن قدر خوب بود که علی رغم حال جسمانی نامساعدش، یکی از بهترین بازی هایش را عرضه کرد.

خلاصه داستان: اتوبوس شب داستان رزمنده ای نوجوان به نام عیسی (مهرداد صدیقیان) است که مامور می گردد تا با همراهی همرزمش، عماد (امیر زند) ، گروهی از اسیران عراقی را با اتوبوس کهنه ای که راننده آن شخصی به نام عمو رحیم (خشرو شکیبایی) است، به پشت خطوط مقدم منتقل کند.

سالاد فصل

شوریدگی و عاشقی با گریم نامتعارف از او چهره ای ماندنی در سینمای اجتماعی جیرانی عرضه کرد.

خلاصه داستان: داستان آشنایی دختری به نام لیلا با حمید دوستدار است که این آشنایی راستا جدیدی را پیش روی وی قرار می دهد، غافل از این که عادل مشرقی دلبسته اوست...

روزی روزگاری

معجون همگنی از یک درون گرایی صرف در قسمت های ابتدایی و برون گرایی و جسارت در قسمت های انتهایی، پینگ پنگی هایش با ژالو علو از یاد نخواهد رفت.

خلاصه داستان: روزی روزگاری از زیباترین سریال های دهه 70 است که خاطرات زیادی را برای ما زنده می نماید. این سریال داستان یک راهزن معروف به نام مرادبیگ است که رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل می گردد.

خانه سبز

شکیبایی تمثال یک مرد مطیع و مهربان ایرانی را به بهترین و گرمترین شکل اجرا کرد.

خلاصه داستان: خانه سبز در زمان پخش خود از پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی بود، به طوری که حتی رکورد مخاطبان اثر قبلی بیرنگ و رسام به نام همسران را نیز شکست. داستان این مجموعه در خصوص ساکنین یک خانه بود که همه با هم فامیل هستند و در کنار یکدیگر ماجرا های گوناگونی را تجربه می نمایند.

cruisero.ir: کشتی کروز: سفری لوکس و در عین حال مقرون به صرفه به اقیانوس ها