روایتی از تاریخ ناخوانده ایران

به گزارش مجله سرگرمی، فرحناز چراغی - کرمانشاه- خبرنگار: محمود پیری یاریجانی یکی از فیلم سازان پرکار جوان کرمانشاهی است که در حال ساخت مستند باین، روستایی در بخش سرفیروزآباد است.

روایتی از تاریخ ناخوانده ایران

وی متولد سال 1362 و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی در دانشگاه تهران است. پیری از سال 86 وارد عرصه فیلم سازی شد. به صورت حرفه ای از سال 90 کارش را آغاز کرد. در حال حاضر مدیرعامل شرکت سینمایی مهرنگ و مدیر مسئول آکادمی تخصصی سینمایی هنر هفتم در کرمانشاه است. پیری دارای درجه هنری کارگردانی از ارزشیابی سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریت دفتر فناوری و پشتیبانی سینمای حرفه ای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

  • درباره مستند باین بیشتر شرح دهید.

شرکت سینمایی مهرنگ با مدیریت من 2 سال است که اقدام به تهیه و فراوری مجموعه مستند قوم لک نموده است. اولین مستند این مجموعه مستند ایل جلالوند است. این مجموعه را می توان یکی از محصولات و اسناد معتبر فرهنگی و تاریخی ایران عزیزمان دانست که در تاریخ نانوشته بوده است. تهیه و فراوری مجموعه مستند قوم لک، همسایگی با ایل جلالوند و همچنین شأن و شعور بالای مردمانش ما را مجاب به فراوری مستند روستای باین کرد. مستند باین یکی از مستندهای مجموعه مستند قوم لک است.

روستای باین به نظر من برگ مهم تاریخ ناخوانده نه فقط قوم لک، بلکه ایران زمین است. باین بر مبنای شواهد و آثار تاریخی و طبیعی یک روستای منحصر به فرد از لحاظ تاریخی، فرهنگی و همچنین گردشگری و منابع طبیعی است. مردمان خونگرم، مهمان نواز و اصیل با پیش زمینه فرهنگی غنی دلیلی محکم برای ساخت این مستند است. این مستند در قالب داستانی است. این مستند با زمان 40 دقیقه فراوری می گردد و نویسنده، کارگردان و تهیه نماینده آن خودم هستم.

  • فراوری این مستند چه مراحلی را سپری می نماید؟

در این مستند بخشی از نحوه زندگی نسل های پیشین بازسازی می گردد. پای صحبت های بزرگان روستا می نشینیم. طبیعت زیبایش به تصویر کشیده خواهد شد و شجره نامه روستا ثبت می گردد.

  • بر پایه طرح اولیه مد نظرتان مستند را ساختید یا بداهه شخصیت ها را در موقعیت قرار دادید؟

یک مستندساز حرفه ای و دغدغه مند سعی می نماید عناصر را تلفیق کند تا به آنچه باید برسد.

  • ساخت فیلم های مستند چه هدفی را دنبال می کنید؟

اگر نگاهی اجمالی به تاریخ ایران عزیزمان بیندازید و آن را مرور کنید، می بینید که همواره فرهنگ و داشته های مادی و معنوی ما در خطر یغما و تجاوز اعراب، مغول، اسکندر و... بوده است؛ آمده اند، ویران نموده اند، برده اند، سوزانده اند و کشته اند و... گذشتگان ما چه کردند؟ ماندند و آباد کردند و دوباره ساختند و نوشتند. این امر در غالب یک فرهنگ در دوران و اعصار مختلف تکرار شده است. مستند نیز می تواند یکی از این نوشته ها باشد برای ماندن فرهنگ و داشته هایمان. مستند تجمیع اسناد است و می توان به عنوان یک منبع از آن بهره برد. قوم لک در دوران و اعصار مختلف به علت مصائب تاریخی بی شماری که بر آن تحمیل شده است، بیش از هر قوم و فرهنگی به کار و پژوهش احتیاج دارد.

  • ارزیابی تان از صندلی مستندسازی در استان در مقایسه با دیگر نقاط کشور چیست؟

ترجیح می دهم این سوال را جواب ندهم، چون هیچ تعریفی از فیلم ساز، جامعه فیلم سازی، صندلی فیلم ساز و... در استان وجود ندارد.

  • صندلی فیلم مستند را بین مردم چگونه می بینید؟

ظرفیت های مستندسازی در استان بی شمار است و در بخش خلق سوژه کمبودی وجود ندارد. چه در بخش پرتره، چه گزارشی، داستانی و بازسازی و... مشکل نبود زیرساخت های مادی و معنوی این حرفه در استان است.

  • در حال حاضر مشغول چه کارهایی هستید؟

مشغول انجام مراحل پایانی فراوری مستند ایل جلالوند هستم. سریال نمایشی اسکاری ها هم که بعد از توقفی 2 ساله به زودی فراوری می گردد. مستند داستانی بازسازی مهاجر ماندگار، باین، سرماج و مستند کاکاوند را نیز در دست دارم.

  • چه توصیه ای برای جوانان علاقه مند به هنر سینما و ساخت مستند دارید؟

من کوچک تر از آنم که بتوانم پیشنهادی دهم یا خدای ننموده نصیحتی کنم، چون خودم در حال خطا و آزمونم. متاسفانه در جامعه فیلم سازی استان جو خوبی وجود ندارد. چند دستگی وجود دارد. قدرت واحد نیست. از توانمندی های هم بهره نمی برند. مطمئن باشید که دنیای فیلم سازی آن قدر وسیع و بزرگ است که فرصت برای همه ایجاد خواهد نمود. اعتقاد قلبی من این است که در هر حرفه و شغل و صندلیی باید مهر ورزید و خوب و بعد حرفه ای بود. کسی حرفه ای نمی گردد مگر با علم، سواد و کسب تجربه که در بخش سواد ما مشکل داریم؛ چه ملاک باسوادی و چه سواد رسانه ای. شما بهتر از من می دانید که سالانه بی سوادی چقدر به ملت ها ضربه می زند و ضرر می رساند. تعداد خطاهای مکرر و تجربه های ناموفق یکی از عواقب بی سوادی است.

  • چه انتظارات و انتقادهایی به نهادهای متولی فرهنگ دارید؟

اگر اشکالی ندارد، درباره این پرسش نیز صحبت نکنم و سکوت کنم. اگر ارگان ها و سازمان های مربوطه به وظایف خود به درستی عمل نمایند، نقد و اعتراضی نباید وجود داشته باشد. این سوال جزو سوالاتی است که همواره در همه بخش ها پرسیده می گردد. پس مشکل وجود دارد و برای همه ملموس است و در مقابل آن ناکارآمدی و ضعف مدیریتی و ضعف ساختار سازمانی و تعریف نادرست وظایف افراد در سازمان وجود دارد.

  • سخن پایانی؟

صحبت زیاد است و مجال اندک. اگر بخواهم سخنی اضافه کنم، ناامیدی و دلواپسی در وجود شخصیت هنرمندان و دغدغه مندان فرهنگی است. هنرمندی که دغدغه این روزهایش تغییر شغل است و محتاج درآمدی که بتواند زندگی روزمره اش را بگذراند. هنرمندی که ضعف در هنرش به خاطر افکاری است که گریبانگیرش شده و رهایش نمی نماید و کسی نیست که او را دریابد. چرا کسی نیست که روان هنرمند را بشناسد؟ چرا کسی نیست که بداند هنرمند نمی تواند دست به هر کاری بزند و اگر می توانست هنرمند نمی شد؟ هنرمند به سراغ هنر می رود تا به تعالی برسد. به واقع در کشور و استان ما چه می گذرد؟

dorezamin.com: دور زمین: آشنایی با زیبایی های دنیا در مجله گردشگری

namasho.ir: نماشو: طراحی سایت، سئو و بهینه سازی وبسایت

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 3 آذر 1400 بروزرسانی: 3 آذر 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 40691

به "روایتی از تاریخ ناخوانده ایران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روایتی از تاریخ ناخوانده ایران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید