باغ های افسانه ای و پارک های تفریحی شگفت انگیز جهان که نباید از دست داد
به گزارش مجله سرگرمی، اشتیاق بشر به آفرینش و تجربه زیبایی، ریشهای عمیق در تاریخ دارد؛ گاه در قالب نظم بخشیدن به طبیعت سرکش و خلق باغهایی دلانگیز، و گاه در ساخت دنیاهایی خیالی برای سرگرمی، شگفتی و گریز از روزمرگی. این مقاله، دعوتی است به سفری خیالانگیز در میان گزیدهای از برترینهای جهان در این دو عرصه؛ مکانهایی که نه تنها چشمنوازند، بلکه روح را نیز جلا میبخشند و خاطراتی ماندگار در ذهن حک میکنند. از باغهای باستانی که شکوه تاریخ را در خود نهفتهاند تا پارکهای تفریحی مدرن که مرزهای خیال و واقعیت را در هم میآمیزند، هر یک به شیوهای منحصربهفرد، نیاز بنیادین انسان به زیبایی، نظم و رهایی را پاسخ میگویند. این مکانها، بیش از مجموعهای از گیاهان یا وسایل بازی، تجلی هنر، فرهنگ و نوآوری انسانی هستند؛ جایی که طراحان، باغبانان و مهندسان، با استفاده از عناصر طبیعت، معماری و فناوری، احساسات را برمیانگیزند و داستانهایی ناگفته را روایت میکنند. همراه ما باشید تا در این گشت و گذار کلامی، با برخی از این شاهکارهای جهانی آشنا شویم، مکانهایی که بازدید از آنها، تجربهای فراموشنشدنی خواهد بود، همانگونه که سالانه صدها هزار نفر، همچون 700,000 بازدیدکننده باغ ماژورل یا خیل عظیم مشتاقان باغ کوکنهوف ، برای دیدن این شگفتیها راهی سفر میشوند.

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
شاهکارهای هنر باغبانی: گشتی در باغهای مسحورکننده جهان
هنر باغبانی، در طول تاریخ، همواره محملی برای بیان خلاقیت، نمایش قدرت، و ایجاد فضاهایی برای آرامش و تأمل بوده است. باغهای بزرگ جهان، هر یک با سبک و سیاق منحصربهفرد خود، داستانهایی از فرهنگ، تاریخ و نگرش انسان به طبیعت را بازگو میکنند.
باغهای ورسای، فرانسه: تجلی شکوه و تقارن در باغی به سبک فرانسوی
باغهای کاخ ورسای، نمادی بیبدیل از عظمت، قدرت و هنر باغسازی کلاسیک فرانسوی در قرن هفدهم میلادی است. این مجموعه باشکوه، به دستور لوئی چهاردهم، پادشاه خورشید، و با دستان هنرمند آندره لو نوتر، باغبان چیرهدست دربار، طراحی و اجرا شد. کار بر روی باغها، همزمان با تغییر و توسعه کاخ، بیش از چهل سال به طول انجامید و پادشاه شخصاً بر روند طراحی و اجرای آن نظارت داشت. ورسای، با وسعتی حیرتانگیز، نمونهای اعلا از سبک باغسازی فرانسوی است که در آن، تقارن و نظم، حرف اول را میزند. در این سبک، که از باغهای ایتالیایی الهام گرفته و در قرن هفدهم بسیار محبوب بود، طبیعت گویی رام شده و به خدمت معماری و نمایش اقتدار سلطنتی درآمده است. گیاهان همچون عناصر معماری به کار گرفته شدهاند و در کنار بیش از 370 مجسمه و افزون بر 600 آبنمای باشکوه ، فضایی رسمی و خیرهکننده خلق کردهاند. "چشمانداز بزرگ" یا GrandePerspective، با ایجاد خطوط دید عمیق و متقارن، یکی از شاهکارهای طراحی لو نوتر در ورسای است که بازدیدکنندگان را به تحسین وامیدارد. این باغ، نه تنها مکانی برای برگزاری جشنها و گردشهای درباری بود، بلکه به روشنی بازتابی از قدرت پادشاه و کنترل او بر قلمرو خویش به شمار میرفت. در واقع، نظم و ترتیب بینقص ورسای، نمادی از دولت متمرکز و قدرتمند لوئی چهاردهم بود که خود را مرکز عالم میدانست، همانند خورشیدی که سیارات به گرد او میچرخند. این فلسفه طراحی چنان تأثیرگذار بود که ورسای به الگویی برای بسیاری از باغهای رسمی در سراسر اروپا و جهان پس از خود بدل گشت و میراثی ماندگار از یک دوران طلایی را به یادگار گذاشت.
باغهای کوکنهوف، هلند: جشنوارهای از رنگ و عطر در پایتخت لالههای جهان
کوکنهوف، واقع در لیسه هلند، بهشتی زمینی است که به عنوان بزرگترین باغ گل جهان شهرت دارد و هر ساله در فصل بهار، با نمایش خیرهکنندهای از میلیونها لاله، سنبل، نرگس و دیگر گلهای پیازدار، بازدیدکنندگان را مسحور خود میکند. در این باغ، سالانه بیش از هفت میلیون پیاز گل کاشته میشود تا منظرهای بیبمانند از رنگ و عطر خلق شود. کوکنهوف تنها برای مدت محدودی، معمولاً از اواخر ماه مارس تا اواسط ماه مه، به روی عموم باز است و همین محدودیت زمانی، بر جذابیت و اشتیاق برای بازدید از آن میافزاید. بهترین زمان برای دیدن لالهها در اوج شکوفایی و زیبایی، از اواسط آوریل تا اواسط مه است، زمانی که روزها آفتابیتر و درخشانترند. با این حال، حتی در اوایل فصل نیز، گلهایی چون زعفران زینتی، نرگس و سنبل، زیبایی خاص خود را به نمایش میگذارند.
تاریخچه کوکنهوف به سال 1949 بازمیگردد، زمانی که ده تن از پرورشدهندگان و صادرکنندگان پیاز گل هلندی، تصمیم گرفتند ویترینی برای نمایش محصولات و تجارت خود ایجاد کنند. آنها مکان ایدهآلی را برای این منظور انتخاب کردند: زمینهای اطراف قلعه کوکنهوف. این قلعه در قرن پانزدهم میلادی، شکارگاه و محلی برای جمعآوری گیاهان دارویی و خوراکی برای آشپزخانه کنتس ژاکوبا فون بایرن بوده و نام "کوکنهوف" به معنای "باغ آشپزخانه" نیز از همینجا نشأت گرفته است. جالب آنکه طراحی اولیه این پارک تاریخی در سال 1857 توسط پدر و پسر معمار منظر، یان دیوید زوکر و لوئیس پل زوکر، که طراحان پارک وندل آمستردام نیز بودهاند، به سبک باغ انگلیسی انجام شده بود. امروزه، طراحی باغ کوکنهوف هر ساله تغییر میکند و از آخرین روندها در دنیای مد و باغبانی و همچنین خواستههای پرورشدهندگان گل الهام میگیرد. این باغ، نه تنها یک جاذبه گردشگری، بلکه سکویی پویا برای صنعت گل هلند و نمادی از غرور ملی این کشور در تولید و صادرات گل است. این نمایشگاه زنده، با تاریخچهای که به 400 سال پرورش پیاز گل در هلند پیوند خورده ، هر ساله بازدیدکنندگان را با ایدههای جدید برای باغبانی خانگی نیز آشنا میکند.
باغهای بوچارت، کانادا: معجزهای از گل در دل یک معدن سنگ آهک قدیمی
داستان باغهای بوچارت در جزیره ونکوور کانادا، روایتی شگفتانگیز از تبدیل و احیا است. در اوایل دهه 1900، جنی بوچارت، همسر یک کارخانهدار سیمان، تصمیم گرفت تا معدن سنگ آهک متروکه و خالی شده همسرش را به باغی سرسبز و پرگل بدل کند. این ایده که با انتقال خاک مرغوب با چرخ دستی به داخل گودال معدن آغاز شد ، به خلق یکی از زیباترین و مشهورترین باغهای جهان انجامید. باغ گودال (Sunken Garden)، که در محل همان معدن قدیمی شکل گرفته، قلب تپنده و نقطه آغازین این مجموعه 55 هکتاری است. این باغ، با دیوارههای بلند سنگی پوشیده از گیاهان رونده و گلهای رنگارنگ، نمونهای استثنایی از خلاقیت در تاریخ باغبانی کانادا و بازتابی از جنبش زیباسازی اوایل قرن بیستم به شمار میرود.
باغهای بوچارت، که امروزه میزبان حدود یک میلیون بوته گل از 900 واریته مختلف است ، تنها به باغ گودال محدود نمیشود. در طول سالیان، و با همت نسلهای بعدی خانواده بوچارت، بخشهای دیگری نیز به این مجموعه اضافه شدهاند، از جمله باغ ژاپنی که در سال 1906 با همکاری یک طراح منظر ژاپنی به نام ایسابورو کیشیدا آغاز شد، باغ ایتالیایی با طراحی رسمی و حوض صلیبی شکل، و باغ رز با مجموعهای بینظیر از رزهای چای هیبرید و طاقهای گل رز. این باغها، هر یک با شخصیت و سبک خاص خود، همچون اتاقهایی مجزا در یک عمارت بزرگ، تجربهای متنوع از زیباییشناسی را به بازدیدکنندگان ارائه میدهند. اهمیت باغهای بوچارت چنان است که در سال 2004 به عنوان یک مکان تاریخی ملی کانادا به ثبت رسید. این عنوان به دلیل نمایش سه جنبه مهم از تاریخ باغبانی کانادا (سبک باغهای اربابی اوایل قرن بیستم، جنبش زیباسازی، و سیستم کاشت فصلی ویکتوریایی) و همچنین دستاورد خلاقانه و استثنایی در تبدیل یک معدن به باغی با زیباییهای چشمگیر، به آن اعطا شد. این باغ، گواهی است بر قدرت بینش فردی و پشتکار، و نشان میدهد که چگونه عشق به طبیعت میتواند منظرهای صنعتی و آسیبدیده را به بهشتی از گل و گیاه مبدل سازد.
باغ ماژورل، مراکش: سمفونی رنگ آبی در واحهای از هنر و طبیعت
در قلب شهر پرهیاهوی مراکش، باغ ماژورل چون نگینی آبیرنگ میدرخشد؛ واحهای از آرامش، هنر و طبیعت که حاصل نزدیک به چهل سال تلاش و عشق هنرمند فرانسوی، ژاک ماژورل است. ماژورل که در حدود سال 1917 برای بهبودی از یک بیماری به مراکش سفر کرده بود، شیفته رنگها و زندگی پر جنب و جوش این شهر شد و تصمیم گرفت برای همیشه در آنجا اقامت گزیند. او در سال 1923 قطعه زمینی را خریداری کرد و به تدریج آن را به باغی رؤیایی با مجموعهای از گیاهان کمیاب از پنج قاره جهان تبدیل نمود. ویژگی منحصربهفرد این باغ، استفاده گسترده از رنگ آبی کبالت درخشان و عمیقی است که به "آبی ماژورل" (Majorelle Blue) شهرت یافته و توسط خود هنرمند از کاشیکاریهای مراکشی و لباسهای سنتی بربر الهام گرفته شده بود. این رنگ آبی خاص، که ماژورل آن را به نام خود ثبت کرد، در تضادی چشمنواز با رنگ زرد گلدانها و سبزی انبوه کاکتوسها و نخلها، فضایی جادویی و هنری به باغ بخشیده است. ویلای کوبیستی طراحی شده توسط پل سینوآر در دهه 1930 نیز با همین رنگ آبی تزئین شده و بر جذابیت مجموعه افزوده است.
پس از مرگ ماژورل، باغ رو به ویرانی نهاد تا اینکه در دهه 1980، طراح مد نامدار، ایو سن لوران، و شریک زندگیاش، پیر برژه، آن را خریداری کرده و از تخریب نجات دادند. آنها با عشق و وسواس، باغ را به شکوه اولیه بازگرداندند و حتی گونههای گیاهی آن را گسترش دادند. امروزه، باغ ماژورل با وسعت تقریبی یک هکتار ، یکی از پربازدیدترین جاذبههای گردشگری مراکش است و سالانه حدود 700,000 نفر از آن دیدن میکنند. علیرغم این شهرت جهانی، باغ همچنان فضایی صمیمی و شخصی را حفظ کرده است. در داخل مجموعه، استودیوی سابق ماژورل، امروزه به موزه هنر بربر (Musée Pierre Bergé des Arts Berbères) تبدیل شده که مجموعهای از هنر و فرهنگ آمازیغ را به نمایش میگذارد. باغ ماژورل، نمونهای درخشان از پیوند هنر، مد و باغبانی است؛ جایی که رنگ، فرم و طبیعت در هم آمیخته و تجربهای بینظیر از زیبایی را خلق کردهاند. این باغ نشان میدهد که چگونه یک انتخاب جسورانه در طراحی، مانند استفاده از یک رنگ خاص، میتواند به امضای یک مکان تبدیل شده و هویتی جهانی به آن ببخشد.
ویلا دِسته، ایتالیا: رقص آب و هنر در باغ فوارههای رنسانس
در شهر تیوولی ایتالیا، بر فراز تپهای مشرف به خرابههای ویلای امپراتور هادریان، شاهکاری از هنر باغسازی دوره رنسانس قرار دارد: ویلا دِسته. این مجموعه باشکوه، در قرن شانزدهم میلادی به دستور کاردینال ایپولیتو دوم دِسته، که پنج بار در رسیدن به مقام پاپی ناکام مانده بود، به عنوان کاخی برای لذت و نمایش قدرت ساخته شد. کاردینال برای ساخت این ویلا و باغهایش، نه تنها سنگهای تراورتن ویلای باستانی هادریان را به کار گرفت، بلکه با منحرف کردن مسیر یک رودخانه و استخدام متخصصان برجسته، سیستم آبرسانی و مهندسی هیدرولیک شگفتانگیزی را خلق کرد که حتی امروزه نیز کارشناسان را به حیرت وامیدارد.
ویلا دِسته بیش از هر چیز به خاطر صدها فواره، آبنما، غار مصنوعی و حوضچههای متعددش شهرت دارد. "گذرگاه صد فواره" (Viale delle Cento Fontane) و "ارگ آبی" که با نیروی آب، نوای موسیقی و آواز پرندگان را تقلید میکرده، از جمله مشهورترین بخشهای این باغ هستند. این باغ، نمونهای بارز از روحیه انسانگرایی رنسانس و تمایل بشر به تسلط بر طبیعت و شکل دادن به آن برای لذت زیباشناختی و نمایش توانمندیهای فناورانه است. آب در ویلا دِسته، تنها عنصری برای آبیاری نیست، بلکه نقش اصلی را در طراحی ایفا میکند؛ به عنوان عنصری پویا، مجسمهوار و حتی شنیداری که فضایی خنک و دلپذیر (به تعبیری، تهویه مطبوع آن دوران) و مناظری هنری خلق میکند. اگرچه تمام طرحهای اولیه حتی پس از چندین نسل تکمیل نشد، آنچه از ویلا دِسته باقی مانده، الهامبخش بسیاری از باغهای رسمی و فوارههای ساخته شده پس از آن بوده و هنرمندان بیشماری، به ویژه در دوره رمانتیک، از آن تأثیر پذیرفتهاند. این باغ، گواهی است بر جاهطلبی و خلاقیت انسان در دوره رنسانس و جایگاهی ویژه در تاریخ مهندسی هیدرولیک و طراحی باغ دارد.
دیگر باغهای الهامبخش: نگاهی گذرا به باغ گیاهشناسی ملی کریستنبوش (آفریقای جنوبی)، باغ گیاهشناسی سنگاپور، و باغ ژنرالیفه (اسپانیا)
جهان پر است از باغهای شگفتانگیزی که هر یک داستان و زیبایی خاص خود را دارند. باغ گیاهشناسی ملی کریستنبوش در کیپتاون آفریقای جنوبی، واقع در دامنه شرقی کوه تیبل، نمایشگاهی بینظیر از فلور غنی و بومی این سرزمین است. در این باغ میتوان گونههای منحصربهفردی چون پروتئاها، اریکاها، و مجموعهای از گلهای معطر را یافت که بسیاری از آنها برای بازدیدکنندگان از سایر نقاط جهان ناشناختهاند. وسعت و تنوع گونهها در کریستنبوش چنان است که برای شناسایی آنها، همراه داشتن یک کتاب راهنمای خوب یا استخدام یک راهنمای محلی توصیه میشود. این باغها، فراتر از زیبایی، نقش مهمی در حفاظت از تنوع زیستی و گیاهان بومی منطقه ایفا میکنند.
در قلب شهر مدرن سنگاپور، باغ گیاهشناسی سنگاپور چون بهشتی گرمسیری با بیش از 200 هکتار وسعت خودنمایی میکند. این باغ، که فضایی جنگلی و آرامشبخش را در میان هیاهوی شهری فراهم آورده، مکانی ایدهآل برای پیادهروی و فرار از شلوغی است. در اسپانیا، باغ ژنرالیفه در مجموعه الحمرا در گرانادا، نمونهای خارقالعاده از هنر باغسازی موری و کاخ تابستانی خاندان نصری بوده است. این باغ با طراحی هوشمندانه آبنماها و فضاهای سبز، بازدیدکنندگان را به دوران شکوه اسلامی آندلس میبرد.
علاوه بر اینها، باغهای دیگری نیز در سراسر جهان شایسته توجهاند: باغ استوایی نانگ نوچ در تایلند با نمایش فرهنگ و گیاهان گرمسیری ، باغ کنروکوئن در ژاپن که با حدود 8750 درخت و 183 گونه گیاهی، یکی از زیباترین باغهای ژاپنی به شمار میرود ، باغهای قصر مونته در مادیرا، پرتغال با مجموعهای از گیاهان عجیب و غریب از سراسر جهان و یک موزه جذاب ، باغ شیبازاکورا در فوجی ژاپن با فرشی از گلهای خزه صورتی ، باغ میراکل دبی با سازههای عظیم گلکاری شده در دل کویر ، و باغ گیاهشناسی بیابانی فینیکس در آریزونا با بیش از 50,000 گیاه بیابانی، شامل گونههای نادر و در معرض خطر. هر یک از این باغها، بازتابی از فرهنگ، اقلیم و خلاقیت مردمان سرزمین خویشاند و گواهی بر تنوع بیکران زیبایی در جهان طبیعت و هنر باغبانی.
دنیاهای خیال و هیجان: پارکهای تفریحی فراموشنشدنی
پارکهای تفریحی، عرصهای برای تحقق رویاها، تجربه هیجان و غوطهوری در دنیاهایی هستند که از دل خیال و داستان سر برآوردهاند. این مکانها، با بهرهگیری از فناوری، هنر و طراحی، تجربههایی منحصربهفرد و فراموشنشدنی را برای بازدیدکنندگان در هر سنی فراهم میکنند.
دیزنیلند، ایالات متحده و دیگر نقاط جهان: جادوی بیزمان در سرزمین رویاها
دیزنیلند، نامی که با جادو، رویا و خاطرات کودکی میلیونها نفر در سراسر جهان گره خورده است، بیشک یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین پارکهای تفریحی در تاریخ به شمار میرود. ایده ساخت چنین پارکی برای اولین بار در دهه 1930 به ذهن والت دیزنی خطور کرد، اما تحقق آن سالها به طول انجامید و با چالشهای بسیاری، از جمله مشکلات مالی، همراه بود. سرانجام، اولین دیزنیلند در 16 ژوئیه 1954 در آناهیم، کالیفرنیا، بر روی 160 هکتار از باغهای پرتقال و گردو، درهای خود را به روی عموم گشود. والت دیزنی با تشکیل تیمی از با استعدادترین هنرمندان و مهندسان استودیوی خود تحت عنوان WED Enterprises (که بعدها به Walt Disney Imagineering تغییر نام داد)، چشمانداز خود را به واقعیت تبدیل کرد.
یکی از اصول کلیدی در طراحی دیزنیلند، ایجاد یک محیط کاملاً غوطهورکننده و داستانمحور است. این هدف از طریق توجه دقیق به جزئیات معماری، صحنهپردازی و ایجاد "معماری اطمینانبخش" (architecture of reassurance) دنبال میشود، جایی که بازدیدکنندگان احساس امنیت و جهتیابی میکنند. خیابان اصلی آمریکا (Main Street, U.S.A.) نمونه بارزی از این رویکرد است. در این خیابان، از تکنیک "پرسپکتیو اجباری" (forced perspective) به طرز ماهرانهای استفاده شده است؛ ساختمانها در طبقه اول با مقیاس 3/4، در طبقه دوم با مقیاس 5/8 و در طبقه سوم با مقیاس 1/2 اندازه واقعی ساخته شدهاند. این ترفند بصری باعث میشود ساختمانها بلندتر و خیابان طولانیتر به نظر برسد و حسی نوستالژیک و تقریباً اسباببازیگونه ایجاد کند. والت دیزنی همچنین از مفهوم "وینی" (weenie) یا نشانههای بزرگ و برجسته مانند قلعه سیندرلا، برای هدایت بصری بازدیدکنندگان و ایجاد کشش روانی به سمت نقاط مختلف پارک بهره برد. این نشانهها نه تنها به جهتیابی کمک میکنند، بلکه به عنوان اهدافی جذاب، بازدیدکنندگان را به کاوش در پارک تشویق مینمایند.
دیزنیلند فراتر از یک مجموعه سرگرمی، به یک متن فرهنگی تبدیل شده که ارزشها و آرزوهای جامعه آمریکایی را بازتاب میدهد. به تعبیر چارلز مور، منتقد معماری، خیابان اصلی آمریکا بیش از آنکه یک بازسازی تاریخی دقیق باشد، تصویری است از آنچه آمریکاییها دوست دارند درباره گذشته خود باور داشته باشند؛ یک فانتزی سیاسی قدرتمندتر از فانتزیهای افسانهای. این پارک با ارائه جهانی ایدهآل و منظم، گریزگاهی از هرج و مرج زندگی مدرن شهری را فراهم میکند و به بازدیدکنندگان اجازه میدهد تا در نقشهایی خیالی غوطهور شوند.
افتِلینگ، هلند: سفری به قلب افسانهها و فولکلور اروپا
افتِلینگ در هلند، یکی از قدیمیترین و اصیلترین پارکهای موضوعی جهان است که درهای خود را در سال 1952، حتی پیش از دیزنیلند کالیفرنیا، به روی عموم گشود. این پارک، با ریشههایی عمیق در افسانهها، اسطورهها و فولکلور اروپایی، به ویژه داستانهای برادران گریم و هانس کریستین اندرسن، تجربهای منحصربهفرد از غوطهوری در دنیای قصهها را ارائه میدهد. قلب تپنده و نقطه آغازین افتلینگ، "جنگل افسانهها" (Sprookjesbos) بود که در ابتدا با ده افسانه، از جمله "ملکه برفی"، "سیندرلا" و "شنل قرمزی"، با استفاده از مجسمههای متحرک و جلوههای صوتی و نوری جان گرفت. شخصیت "لانگنک" یا گردندراز، از افسانه "شش خدمتکار" برادران گریم، با گردن بلند و متحرکش که همه چیز را میبیند، به یکی از نمادهای دوستداشتنی پارک تبدیل شده است.
طراحی بصری و فضای خاص افتلینگ، مدیون هنرمند و تصویرگر هلندی، آنتون پیک است. سبک او، که ترکیبی از رمانتیسیسم، نوستالژی و گاهی فضایی کمی تاریک و اسرارآمیز است، شالوده اصلی تمام توسعههای بعدی پارک قرار گرفت. پیک بر استفاده از مواد باکیفیت و ساخت هنرمندانه تأکید داشت و از بهکارگیری پلاستیک یا بتن ارزانقیمت پرهیز میکرد. این تعهد به کیفیت و جزئیات، فضایی اصیل و ماندگار را در افتلینگ ایجاد کرده است. افتلینگ خود را "حافظ میراث فرهنگی افسانهها" میداند و در طول بیش از شصت سال فعالیت، همواره به این رسالت پایبند بوده است.
امروزه، افتلینگ از یک پارک طبیعی با زمین بازی و جنگل افسانهها، به یک مجموعه تفریحی گسترده با پنج قلمرو موضوعی تبدیل شده است: Marerijk (قلمرو پریان)، که جنگل افسانهها و جاذبه رؤیایی Droomvlucht (پرواز رویایی) را در خود جای داده؛ Ruigrijk (قلمرو ماجراجویی)، محل قرارگیری ترنهای هوایی هیجانانگیز مانند Python و Baron 1898؛ Reizenrijk (قلمرو سفر)، با جاذبههایی چون Carnaval Festival؛ Anderrijk (قلمرو دیگر)، با الهام از فرهنگهای غیرغربی مانند Fata Morgana؛ و Fantasierijk (قلمرو فانتزی). این تکامل نشان میدهد که چگونه یک مفهوم قدرتمند اولیه میتواند با گسترش و تنوعبخشی، برای نسلهای متمادی جذاب باقی بماند. نمایش آبی شبانه Aquanura، که بزرگترین نمونه در نوع خود در اروپاست، از دیگر جاذبههای دیدنی افتلینگ به شمار میرود. این پارک با حفظ اصالت فرهنگی و هنری خود، در دنیای جهانیشده امروز، جایگاهی ویژه دارد.
باغهای تیوولی، دانمارک: ترکیبی دلنشین از تاریخ، سرگرمی و فضای سبز در قلب کپنهاگ
باغهای تیوولی در کپنهاگ، با قدمتی که به سال 1843 بازمیگردد، یکی از قدیمیترین پارکهای تفریحی فعال در جهان است. این پارک، به ابتکار گئورگ کارستنسن و با الهام از باغهای تفریحی محبوب آن زمان در اروپا، در محوطه استحکامات قدیمی شهر و درست در قلب پایتخت دانمارک تأسیس شد. موقعیت منحصربهفرد شهری تیوولی، آن را به واحهای سرسبز و پرنشاط در میان زندگی شهری تبدیل کرده و به بخشی جداییناپذیر از هویت ملی دانمارکیها بدل ساخته است.
تیوولی، ترکیبی استادانه از تاریخ، سرگرمیهای مدرن و فضای سبز دلانگیز است. این پارک با بیش از 30 وسیله بازی متنوع، از ترنهای هوایی هیجانانگیز مانند The Demon گرفته تا سواریهای خانوادگی و آرامتر مانند The Flying Trunk که داستانهای هانس کریستین اندرسن را روایت میکند، برای هر سلیقه و سنی چیزی برای ارائه دارد. اما جذابیت تیوولی تنها به وسایل بازی آن محدود نمیشود. باغهای زیبا با طراحی رمانتیک، نورپردازیهای شبانه خیرهکننده، آتشبازیهای سنتی، و دریاچه آرام تیوولی که بخشی از خندق قدیمی شهر بوده، همگی به فضای جادویی آن میافزایند. معماری پارک نیز متنوع و التقاطی است، از ساختمانهای پاویون مانند سبک اروپایی گرفته تا پاگودای ژاپنی با الهام از معماری شرق که در سال 1900 طراحی شده و با 2800 چراغ رنگی خود، منظرهای رؤیایی بر روی دریاچه ایجاد میکند.
یکی از ویژگیهای برجسته تیوولی، حفظ بسیاری از سنتها و جاذبههای تاریخی از دهه 1840 است. تئاتر پانتومیم، که از همان ابتدا بخشی از پارک بوده و ساختمان فعلی آن در سال 1874 بنا شده، قدیمیترین بنای ایستاده تیوولی و یک اثر تاریخی ثبت شده است. ارکستر تیوولی، که از زمان تأسیس با رهبری ه.سی. لومبی به اجرای موسیقی میپرداخت، همچنان نقش مهمی در برنامههای فرهنگی پارک دارد. این پارک، با ارائه تجربهای چندحسی که فراتر از هیجان صرف است، و با ترکیب نوستالژی و نوآوری، توانسته است برای بیش از 180 سال، محبوبیت خود را در میان مردم محلی و گردشگران حفظ کند.
باغهای کنار خلیج، سنگاپور: پیوند شگفتانگیز طبیعت و فناوری در باغشهری آیندهنگر
باغهای کنار خلیج (Gardens by the Bay) در سنگاپور، نمونهای خیرهکننده از تلفیق طبیعت، معماری و فناوری پیشرفته است که چشمانداز باغسازی قرن بیست و یکم را بازتعریف میکند. این پارک طبیعت آیندهنگر، با وسعت 101 هکتار بر روی زمینهای احیا شده در کنار مخزن آب مارینا بی ، به یکی از نمادهای اصلی سنگاپور و جاذبهای برتر برای گردشگران تبدیل شده است. این مجموعه، تجسمی از چشمانداز "شهر در باغ" سنگاپور است و تعهد این کشور به پایداری و نوآوری را به نمایش میگذارد.
شاخصترین ویژگی باغهای کنار خلیج، "سوپرتری گروو" (Supertree Grove) است؛ مجموعهای از سازههای عظیم درختمانند به ارتفاع 25 تا 50 متر که باغهای عمودی محسوب میشوند و بیش از 160,000 گیاه را در خود جای دادهاند. این سوپرتریها نه تنها در طول روز سایه ایجاد میکنند و آب باران را جمعآوری مینمایند، بلکه برخی از آنها مجهز به سلولهای خورشیدی برای تولید انرژی هستند و شبها با نمایش نور و صدای "Garden Rhapsody"، فضایی جادویی خلق میکنند. بازدیدکنندگان میتوانند از طریق مسیر پیادهروی هوایی OCBC Skyway که دو سوپرتری بزرگ را به هم متصل میکند، از مناظر پانورامای باغ و خط افق شهر لذت ببرند.
دو گنبد شیشهای عظیم با شرایط اقلیمی کنترلشده، از دیگر جاذبههای اصلی این مجموعه هستند: "گنبد گل" (Flower Dome) که بزرگترین گلخانه شیشهای بدون ستون در جهان است و گیاهانی از اقلیمهای مدیترانهای و نیمهخشک را به نمایش میگذارد، و "جنگل ابر" (Cloud Forest) که با کوه مصنوعی 35 متری پوشیده از گیاهان گرمسیری کوهستانی و بلندترین آبشار سرپوشیده جهان، تجربهای بینظیر از قدم زدن در میان ابرها را فراهم میکند. این سازههای نوآورانه، نه تنها از نظر معماری شگفتانگیزند، بلکه با استفاده از فناوریهای پایدار برای مدیریت انرژی و آب، نمونهای از طراحی اکولوژیکی به شمار میروند. باغهای کنار خلیج، با ترکیب سرگرمی، آموزش و نمایش زیباییهای طبیعت از سراسر جهان، به مکانی برای الهام و شگفتی تبدیل شده و نشان میدهد که چگونه میتوان در قلب یک کلانشهر مدرن، بهشتی از طبیعت و فناوری خلق کرد.
سخن پایانی: کشف زیباییهای بیپایان جهان
سفر ما در میان باغهای افسانهای و پارکهای تفریحی شگفتانگیز جهان، گواهی بر تنوع بیکران خلاقیت و اشتیاق انسان برای آفرینش زیبایی و تجربه شگفتی است. از شکوه متقارن و تاریخی باغهای ورسای که بازتابی از قدرت و هنر یک دوران بود، تا نوآوریهای آیندهنگر باغهای کنار خلیج که مرزهای طبیعت و فناوری را در هم میآمیزد؛ از جادوی بیزمان دیزنیلند که رویاها را به واقعیت بدل میکند، تا اصالت فرهنگی افتلینگ که افسانههای کهن را زنده نگه میدارد؛ و از سمفونی رنگ آبی در باغ ماژورل تا رقص آب و هنر در ویلا دِسته، هر یک از این مکانها، داستانی منحصربهفرد برای روایت دارند.
این باغها و پارکها، فراتر از جاذبههای گردشگری صرف هستند؛ آنها تجلی هنر، تاریخ، فرهنگ، مهندسی و مهمتر از همه، پیوند عمیق انسان با طبیعت و خیالاند. چه در تلاش برای رام کردن طبیعت و نظم بخشیدن به آن در قالب باغهایی با طراحی دقیق، و چه در خلق دنیاهایی کاملاً خیالی برای سرگرمی و هیجان، همواره یک هدف مشترک وجود داشته است: ایجاد فضایی برای تجربه لذت، آرامش و شگفتی. این مکانها نشان میدهند که چگونه میتوان با حفظ میراث گذشته، به نوآوریهای آینده نیز دست یافت و چگونه زبان جهانی شگفتی، میتواند انسانها را از فرهنگها و سرزمینهای مختلف به هم پیوند دهد. امید است این گشت و گذار کوتاه، الهامبخش شما برای جستجو، کشف و تجربه این زیباییهای بیپایان باشد، چه از طریق سفر واقعی و چه با غرق شدن در داستانها و تصاویر آنها، تا شعله کنجکاوی و میل به ماجراجویی همواره در وجودتان زنده بماند.