از آقای گلی تا مانعی بزرگ به نام مصدومیت، نوروزی: بدشانس ترین فوتبالیست تاریخ ایرانم

به گزارش مجله سرگرمی، آقای گل لیگ دهم و مهاجم سابق پرسپولیس از ابعاد و زوایا زندگی فوتبالی اش گفت.

از آقای گلی تا مانعی بزرگ به نام مصدومیت، نوروزی: بدشانس ترین فوتبالیست تاریخ ایرانم

به گزارش خبرنگاران، رضا نوروزی متولد 3 شهریور 1361 و اهل شهرستان ایذه و استان خوزستان است. او فوتبالش را دیر شروع کرد اما خیلی زود توانست نام خود را در فوتبال ایران مطرح کند. رضا نوروزی در سال های حضورش در فوتبال کارنامه درخشانی را از خود به جای خود گذاشت و در لیگ دهم در پیراهن فولاد خوزستان آقای گل لیگ برتر شد. او در 29 بازی برای فولاد 24 گل به ثمر رساند و رکورددار گلزنی در یک فصل در تمام ادوار لیگ برتر لقب گرفت و پس از گذشت 10 سال هنوز بازیکنی در لیگ برتر ایران نتوانسته است رکورد نوروزی را بشکند.

نوروزی فوتبالش را دیر شروع و زود تمام کرد. مصدومیت های پیاپی مانع بزرگ و همیشگی اش بود و باعث شد بلند پروازی هایش متوقف شود. او شش بازی نیز ملی در کارنامه خود دارد و اولین بار توسط افشین قطبی به تیم ملی دعوت شد و در دیداری محبت آمیز مقابل نیجریه پیراهن تیم ملی را بر تن کرد. آخرین فصل حضور نوروزی با پیراهن صنعت نفت آبادان رقم خورد و این مهاجم در نهایت در فصل 96-95 کفش های خود را آویخت.

در ادامه گفت وگوی رضا نوروزی بازیکن سابق تیم های پرسپولیس، استیل آذین، فولاد خوزستان، نفت تهران و صنعت نفت آبادان را با خبرنگاران را می خوانید...

در ابتدا از شروع فوتبال تان صحبت کنید ...

ابتدا از نوجوانان فولاد خوزستان شروع کردم اما مصدومیتی برای من به وجود آمد و مینیسک پایم پاره شد. متاسفانه جراحی هم نکردم و پدرم هم گفت دیگر بازی نکنم. گذشت تا این که دانشجو شدم و در دانشگاه شوشتر شروع به درس خواندن کردم. متوجه شدم که دانشگاه مان تیم دارد و همراه با این تیم دوباره فوتبال بازی کردم و در مسابقات دانشجویی قهرمان کشور شدیم و در آن مسابقات آقای گل شدم.

از آن جا به تیم استقلال دزفول رفتم که همان استقلال کیش بود. روح محمود خان یاوری شاد باشد. او بازی من را دید و سال بعدش که به برق شیراز رفت، من را هم با خودش به آن تیم برد و از آنجا کار من در لیگ برتر شروع شد و یک سال با برق شیراز در لیگ برتر بودم. بعد از آن به استیل آذین منتقل شدم.

از سال های حضورتان در استیل آذین بگویید ...

در آن سال ها من بازیکن ناشناخته ای بودم و بازیکنان خیلی بزرگی در استیل آذین حضور داشتند. بازیکنانی مثل علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، فریدون زندی و علیرضا واحدی نیکبخت در آن تیم حضور داشتند و باعث شد انگیزه بسیار فراوانی پیدا کنم. با این که به عنوان بازیکن فیکس در آن سال بازی نمی کردم اما توانستم 8 گل به ثمر برسانم.

آن زمان علی کریمی و محمد غلامی مهاجم بودند و هر دوی آن ها بازیکنان آماده و بزرگی بودند اما در این بین به من هم بازی می رسید و خداراشکر گل هم می زدم. آن سال یکی از بهترین سال های فوتبالی ام بود و خیلی چیزها از بازیکنان بزرگی مثل علی کریمی و مهدی مهدوی کیا یاد گرفتم.

و در ادامه بهترین سال فوتبالی تان در فولاد رقم خورد.

دو سال در فولاد حضور داشتم و در همان سال بدون پنالتی 24 گل زدم و اگر پنالتی ها را هم می زدم شاید تعداد گل هایم به عدد 30 هم می رسید. البته پنالتی هم به من دادند تا بزنم اما خراب شان می کردم (با خنده). آن سالی که آقای گل شدم سال بی نظیری برای من بود و از تیم های حاشیه خلیج فارس پیشنهاد داشتم. از امارات و قطر پیشنهاد داشتم اما قراردادم با فولاد دو ساله بود و نتوانستم بروم و باتوجه به این که قرارداد داشتم، از تیم های داخلی هم پیشنهادی دریافت نکردم.

سال بعد در فولاد حضور داشتم که رباط صلیبی پاره کردم که این آسیب دیدگی باعث شد قراردادم را تمدید نکنند و با بی محبتی من را کنار گذاشتند. فولاد تیم استانم بود و واقعا از آن ها گله دارم چرا که در دو فصل 40 گل برای آن تیم به ثمر رساندم و آنقدر خوب بودم که انتظار داشتم قراردادم را تمدید کنند. خیلی ها رباط پاره می کنند و بعد از 5،6 ماه برمی گردند اما آن ها روی اسم من خط کشیدند و مورد کم لطفی قرار گرفتم. همان سالی که رباطم پاره شد می خواستم به امارات بروم که متاسفانه آن مصدومیت برایم به وجود آمد.

چگونه به فوتبال برگشتید؟

وقتی بیرون ماندم به تهران آمدم و فیزیوتراپی و درمان پایم را شروع کردم. در آن زمان آقای علیپور مدیرعامل وقت نفت تهران و بهرام میرشیروانی خیلی به من لطف داشتند و با عصا آمدم و با نفت تهران قرارداد بستم. در نیم فصل دوم همان فصل توانستم در 8 بازی آخر بازی کنم و سال بعد هم در تیم نفت تهران حضور داشتم.

به نظر خودم در این تیم هم خوب کار کردم چرا که 12 گل برای نفت به ثمر رساندم و تا هفته آخر در کورس آقای گلی بودم که بد شانسی آوردم. در هفته آخر که مقابل گسترش فولاد بازی داشتیم دل درد شدیدی به سراغم آمد و مجبور شدم از بازی خارج شوم. در آن بازی تیم مان شش گل به حریف زد و اگر می توانستم بازی کنم، دوباره آقای گل می شدم اما قسمت نبود و کریم انصاری فر آقای گل آن فصل شد.

از دوران حضور در پرسپولیس بگویید.

من یکی از بدشانس ترین فوتبالیست های تاریخ ایران هستم چرا که شاید اگر از نوجوانان و جوانان بالا می آمدم و در سن پایین تر فوتبالم را ادامه می دادم، امروز 50،60 بازی ملی داشتم اما متاسفانه آن جوری که می خواستم نشد. فصل بعد از نفت تهران به پرسپولیس آمدم. این را باید بگویم که تمام خانواده ما پرسپولیسی هستند و رویایم حضور در پرسپولیس بود. رویایم به حقیقت تبدیل شد اما در هفته چهارم رباط صلیبی پاره کردم و این مساله خیلی برای من سخت بود.

جراحی کردم و می توانستم در دوازده هفته پایانی بازی کنم اما متاسفانه باز هم اسمم را از لیست در آوردند و یک بازیکن برزیلی به نام تادئو جایگزین من شد که یک بازی هم برای پرسپولیس انجام داد. شاید اگر اسم من را از لیست در نمی آوردند زندگی فوتبالی ام اینگونه نمی شد اما متاسفانه این رخ داد و بعد از آن به سایپا رفتم.

سال های پایانی دوران فوتبال تان چگونه گذشت؟

مدام مصدوم می شدم و دیگر نتوانستم به اوج خودم برگردم. در فصل آخر حضورم در فوتبال در صنعت نفت بازی کردم و متاسفانه دیگر نتوانستم ادامه دهم و فوتبال را در 33 سالگی کنار گذاشتم. آسیب دیدگی سختی برای پایم به وجود آمد و دکتر گفت غضروف زانویت جدا شده است و بهتر است دیگر فوتبال بازی نکنی چرا که به خودت آسیب می زنی. اگر این اتفاق نمی افتاد می توانستم تا سه چهار سال بعدش هم بازی کنم اما متاسفانه این گونه شد که دیگر از فوتبال خداحافظی کردم.

چه کسی به رضا نوروزی کمک کرد تا به این جایگاه برسد؟

تنها کسی که در این سال ها کمک کرد به اینجا برسم خودم بودم. خودم و خانواده ام باعث شد این موفقیت برای من به دست بیاید. هیچکس در فوتبال برای من قدمی برنداشت. درست است مربی ها هم در یادگیری به من کمک کردند اما خودم هم خیلی زحمت کشیدم تا به موفقیت رسیدم. این را هم باید در نظر گرفت من تازه در سن 23 سالگی فوتبال را شروع کردم. گلایه های زیادی دارم اما بیشتری مساله ای که به من ضربه زد آسیب دیدگی هایم بود.

من توسط کی روش به تیم ملی دعوت شدم و در بازی محبت آمیز مقابل اردن فیکس بازی کردم و خیلی خوب بودم و قرار بود سه چهار روز بعدش هم مقابل قطر فیکس بازی کنم اما در دقیقه 40 همان بازی محبت آمیز مچ پایم پیچید و یک ماه عقب افتادم و تیم ملی را از دست دادم. در فولاد در اوج فوتبالم بودم و مرتب به تیم ملی دعوت می شدم اما رباطم پاره شد. دوباره برگشتم و آنقدر تلاش کردم که باز هم به تیم ملی دعوت شدم و تا قبل از جام جهانی در اردوهای تیم ملی بودم اما باز هم مصدوم شدم. تمام مسائل فوتبالی من به مصدومیت هایم برمی گشت و اگر این مصدومیت ها نبود راستا فوتبالی ام به شکل دیگری رقم می خورد.

شرایط این روزهای تان چگونه است؟ قصد مربی گری دارید؟

این روزها ورزش می کنم اما در حدی که سلامتی خودم را حفظ کنم و روی فرم باشم. کلاس های مربی گری ام را دارم می روم و هدفم این است در مربی گری هم کار کنم. مربی گری را بیشتر از مدیریت و باشگاه داری دوست دارم. من در کنار کار خودم، کلاس های مربی گری می روم. توانستم مدرک C آسیا را بگیرم و ثبت نام کردم تا در کلاس های مدرک مربی گری B آسیا را هم شرکت کنم.

کمی هم درباره خانواده تان صحبت کنید. دوست دارید فرزندتان هم راه شما را ادامه دهد و فوتبالیست شود؟

در سه چهار سالی که فوتبال بازی نمی کنم بیشتر توانستم در کنار خانواده باشم و یک فرزند دو ساله دارم. خودم دوست ندارم فرزندم فوتبالیست شود اما خودش خیلی علاقه دارد. با این که دو سالش است اما وقتی من فوتبال نگاه می کنم بسیار دقت می کند و معلوم است بسیار فوتبال را دوست دارد. فوتبال در خونش است و اگر بخواهم چیزی برایش بخرم جز توپ چیزی نمی خواهد (با خنده). من در فوتبال خیلی ضربه خوردم و دوست ندارم فرزندم در این رشته فعالیت کند اما به هر حال باید بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد.

پرسپولیس تیم سابق تان در فینال لیگ قهرمانان آسیا شکست خورد و نائب قهرمان شد. این تیم را چگونه ارزیابی می کنید؟

متاسفانه از شکست پرسپولیس خیلی ناراحت شدیم و ناراحتی مان بیشتر از این بود که با دو پنالتی باختیم. به نظر من پرسپولیس اگر نفرات محرومش را در اختیار داشت خیلی راحت می توانست در این بازی پیروز شود. اولسان تیمی نبود که پرسپولیس نتواند شکستش دهد. سال های قبل وقتی با تیم های کره و ژاپن بازی می کردیم، خیلی ضعیف بودیم اما در این بازی چیزی کم نداشتیم. متاسفانه زورمان کم بود و اگر غایبان مان در زمین حضور داشتند چنین اتفاقی نمی افتاد و راحت قهرمان می شدیم.

دیگر اتفاقی است که افتاده و نباید به گذشته فکر کرد. پرسپولیس باید به آینده فکر کند و به نظرم دو سه بازیکن باید جذب کند تا امسال هم بتواند جزو مدعی ها باشد.

تیم های خوزستانی را در لیگ بیستم چگونه می بینید؟

هر سه تیم خوزستانی دارند بسیار خوب کار می کنند. شرایط فولاد خوزستان معین است چرا که امکانات خوبی دارد و در شرایط خوبی است. سهمیه آسیایی گرفته است و سرمربی توانایی دارد. به جز فولاد بقیه تیم های خوزستانی معمولا مسائل مدیریتی دارند. همیشه در صنعت نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان یا مشکل مالی و یا مشکل مدیریتی وجود دارد و این ها باعث می شود این دو تیم ضربه بخورند اما امیدوارم که امسال شرایط بهتر شود و به همین شکل پیشرفت تیم های خوزستانی را ببینیم.

و صحبت پایانی ...

کم کم به عرصه مربی گری خواهم آمد و از یک تیم کوچک شروع می کنم تا خدا کمک کند و پیشرفت کنم و بالاتر بیایم. امیدوارم بتوانم به هدف آینده ام برسم.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 24 مرداد 1400 بروزرسانی: 24 مرداد 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 126241

به "از آقای گلی تا مانعی بزرگ به نام مصدومیت، نوروزی: بدشانس ترین فوتبالیست تاریخ ایرانم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "از آقای گلی تا مانعی بزرگ به نام مصدومیت، نوروزی: بدشانس ترین فوتبالیست تاریخ ایرانم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید